برگرفتگی های نقاشی معاصر ایران از یک نگاره بهزاد (گریز یوسف از زلیخا)
بررسی روابط میان متن ها که از دیر باز توجه محققان را به خود جلب کرده بود در قرن بیستم به شکل نظام مند و جدی در قالب نظریه بینامتنیت توسط کریستوا و بارت مطرح و نظریه پردازی شد. ژنت با بهره گیری از نظرات کریستوا انواع روابط میان متن ها را با عنوان ترامتنیت نامگذاری و آن را به پنج گونه تقسیم کرد که بیش متنیت یکی از آنهاست. مقاله حاضر در دو بخش مباحث نظری و نقد عملی، نخست به بررسی و شرح روابط بیش متنی از منظر ژرار ژنت و گونه شناسی این روابط متنی می پردازد. و سپس در بخش دوم سه نقاشی از آثار نقاشان معاصر ایران با رویکرد بیش متنیت تحلیل می شوند. علت انتخاب این سه نقاشی توجه و برگرفتگی آنها از یک نگاره بهزاد به عنوان پیش متنی واحد بود که زمینه لازم برای بحث و تحلیل بیش متنی را فراهم می آورد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی داده های برآمده از مطالعه کتابخانه ای درباره بیش متنیت، و مشاهده آثار، از مفاهیم مورد توجه در بررسی و مطالعه نقاشی معاصر ایران بهره خواهد گرفت. تحلیل این آثار تلاشی به منظور رمزگشایی از آنها و یافتن الگوی مناسب برای توصیف، نقد و تحلیل هنر معاصر ایران و ارتباط آن با هنر سنتی گذشته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.