بررسی روند تغییرات تبخیر و تعیین نقش عوامل موثر بر آن با استفاده از روش های رگرسیون چندک و رگرسیون چندک بیزی (مطالعه موردی: ایستگاه هاشم آباد گرگان)
تبخیر-تعرق از مولفه های مهم چرخه هیدرولوژیک است که تحت تاثیر عوامل مختلف اقلیمی است که این عوامل خود نیز تحت تاثیر تغییر اقلیم می باشند. در این پژوهش به منظور بررسی روند تغییرات تبخیر-تعرق ناشی از عوامل موثر برآن از آزمون من-کندال و دو روش رگرسیون چندک و رگرسیون چندک بیزی استفاده شد تا ضمن مقایسه این دو روش در تشخیص روند در چندک های مختلف سری زمانی تبخیر-تعرق، دلیل احتمالی آن نیز مشخص شود. برای این منظور از سری های فصلی داده های هواشناسی ایستگاه سینوپتیک هاشم آباد گرگان در دوره زمانی 1363-1397 استفاده شد. آزمون من-کندال فقط برای فصل زمستان روند کاهشی تبخیر را نشان می دهد در حالی که کمترین شیب تغییرات روند در چندک های مختلف در این فصل می باشد و فصل تابستان دارای بیشترین شیب روند افزایشی تبخیر بین 66/0 تا 14/1 درصد بترتیب برای چندک های پایینی تا بالایی می باشد. در فصل بهار شیب افزایشی 75/0 در چندک های بالایی به تدریج به شیب کاهشی 72/0- تغییر می کند. در فصل پاییز چندک های پایینی دارای شیب بیشتری تا 66/0- می باشند و فصل زمستان چندک ها از کمترین شیب بین 14/0- تا 08/0- برخوردارند. نتایج بررسی عوامل موثر برتبخیر نیز نشان می دهد تغییرات دما سهم بیشتری را در تغییرات تبخیر روزانه دارد و با بزرگ تر شدن چندک، شیب افزایشی نیز بیشتر می شود. رابطه بین رطوبت نسبی با تبخیر از یک شیب کاهشی پیروی می کند و پس از دما در رتبه دوم قرار می گیرد. در نهایت می توان نتیجه گرفت در ایستگاه هاشم آباد گرگان، تغییرات معنی داری در تبخیر رخ داده است که روش رگرسیون چندک این تغییرات را به خوبی آشکار می کند. همچنین در فصل تابستان که خشک ترین و گرم ترین فصل سال می باشد، افزایش شدت روند تبخیر در این منطقه با توجه به کشت تابستانه، باعث افزایش مصرف آب در کشاورزی طی سال های اخیر شده که با این روند در آینده افزایش بیشتری خواهد یافت.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.