واکاوی مفاهیم «مله» و «فلسفه» در تفکر فارابی
بعد از آنکه فلسفه وارد جهان اسلام شد متفکران مسلمان در ارتباط بین فلسفه و دین مواضع مختلفی اتخاذ کردند. برخی فلسفه را ترک کرده و به تحقیر آن پرداختند و برخی نیز فلسفه را بر دین ترجیح دادند. اما فیلسوفی مانند فارابی نظام فلسفی نوینی را بنیان نهاد که در آن، بین فلسفه و دین جمع شده و تعارض میان آنها مورد انکار قرار گرفت. او برای تبیین هر چه بهتر نسبت بین فلسفه و دین و هماهنگ سازی و جمع این دو به واکاوی و تحلیل دو مفهوم مله و فلسفه و تقدم و تاخر آنها پرداخت. از نظر فارابی مله و دین دو اسم مترادف اند و تفاوتی با هم ندارند. اما او تنها ملتی را بر حق و فاضله می داند که رییس آن و هر کس که تحت ریاست اوست به دنبال سعادت قصوی بوده و مبتنی بر فلسفه برهانی باشد. فارابی پس از واکاوی مفاهیم مله و فلسفه به این نتیجه می رسد که حقیقت دینی و حقیقت فلسفی با وجود اختلاف صوری، از لحاظ عینی، حقیقت واحدی هستند. این عقیده او وفاق و هماهنگی میان فلسفه و اصول و مبانی اسلامی را میسر ساخت. او بدون شک نخستین اندیشمندی بود که بر اساس این هماهنگی، فلسفه جدیدی را بنیاد نهاد و فلاسفه بعد از او خطوطی را که وی رسم کرده بود پی گیری کرده و طرح او را تکمیل کردند.
مله ، مله صحیحه ، فلسفه ، فلسفه مظنونه ، فلسفه مموهه ، فارابی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.