هم سنجی اثربخشی آموزش فلسفه برای کودک و بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری بر عملکرد اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مشکلات زیادی را در زندگی فردی و اجتماعی تجربه می کنند. هدف از پژوهش حاضر هم سنجی اثربخشی آموزش فلسفه برای کودک و بازیدرمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری بر عملکرد اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش در این مطالعه؛ نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه کودکان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شمیم شهر کرمانشاه در سال 1398- 1399 بود. گروه نمونه، 30 نفر از کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی بودند. انتخاب به صورت نمونهگیری هدفمند و جایگزینی به صورت تصادفی بود. ابتدا پرسشنامه مهارتهای اجتماعی (ماتسون و همکاران، 1983). برای هر سه گروه اجرا شد (پیشآزمون). سپس شرکت کنندگان یکی از گروه های مداخله، برنامه آموزش فلسفه برای کودک بازیدرمانی گروهی را در 10 جلسه 60 دقیقه ای و هفتهای یک بار دریافت کردند و گروه مداخله دیگر بازیدرمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری را در 10 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند؛ درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله آموزشی دریافت نکرد. سپس هر سه گروه مجدد با پرسشنامه مذکور مورد ارزیابی قرارگرفتند (پسآزمون). مرحله پیگیری نیز 2 ماه بعد از پسآزمون برگزار گردید. از تحلیل کوواریانس با رعایت پیش فرض ها برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو روش در گروه های مداخله، بر بالارفتن عملکرد اجتماعی تاثیر معناداری داشته اند. البته اثربخشی برنامه آموزشی فلسفه برای کودک (فبک) از بازیدرمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری بیشتر بوده است. لذا لزوم استفاده از روش فبک در رابطه با این کودکان در مراکز مشاوره کودک، پیش دبستانی ها و مدارس مشخص می گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.