مهاجرت، از خودبیگانگی یا هیبریدیته (چندرگه شدن) بررسی تطبیقی دو رمان راز بازگشت و سرزمین نوچ
دنیای امروز به لطف ابزارهای ارتباط جمعی مانند رسانه، فضای مجازی و مهاجرت تبدیل به جهانی فراملیتی شده است که در آن دالهای فرهنگی و هویتی پیوسته در حال اختلاط و پیوند با یکدیگر هستند. نتیجه این امر ایجاد هویت و فرهنگی هیبرید است که ضامن بقا و رشد ما در جهان امروز میباشد. ادبیات امروز متاثر از همین فضا روایتگر داستان زندگی مردم بی سرزمینی است که در جستجوی زندگی بهتر مهاجرت کرده اند. راز بازگشت اثر دنی لافریر و سرزمین نوچ رمان کیوان ارزاقی به خوبی این فضا، نتایج پذیرش و عدم پذیرش هیبریدیته را به تصویر میکشند. بررسی تطبیقی این دو رمان با تکیه بر نظریه پسااستعماری هومی بابا و نظریه ژاک لکان درباره از خودبیگانگی کمک کرد تا نشان دهیم چگونه مهاجرینی چون پدر دنی و آرش بدلیل عدم توانایی در پذیرش دالهای فرهنگی و قوانین حاکم بر سرزمین میزبان، بخاطر انکار واقعیت یا غم جدایی دچار بیماری و ازخودبیگانگی میشوند، در حالیکه صنم و دنی با پذیرش هیبریدیته، از مهاجرت فرصتی برای دستیابی به موفقیت میسازند. درنتیجه، دنی با تحقق آرزوهایش به نویسنده مشهوری بدل میشود که میتواند از طریق نوشتن نه تنها عضوی از اعضای سرزمین میزبان شود، بلکه به سرزمین مادریش هم بازگردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.