بررسی و تحلیل کارکردهای بلاغی «صفت هنری» در قصاید خاقانی
صفت هنری (Epithet) به صفت جانشین موصوف یا موصوف و صفتی اطلاق شده است که اغلب در متون حماسی برای برجسته کردن ویژگی ها، خصایص و توانایی های خاص قهرمانان با ارایه جزییاتی از احساسات و موقعیت آن ها در صحنه های گوناگون داستان استفاده می شود. جزییاتی مانند منشا، ظاهر، مهارت، نسب، موقعیت و توانایی شخصیت های داستان از طریق صفت هنری ارایه می شود که این جزییات، خواننده را در عمق بخشیدن به مفهوم و معنای حوادث و شکل گیری هویت شخصیت ها یاری می کند. در پژوهش حاضر با ارایه تعریفی دقیق تر از این اصطلاح و با در نظر گرفتن قصاید خاقانی، به این نتیجه دست یافته ایم که صفت هنری می تواند در سایر متون داستانی (غنایی، عرفانی و...) و غیرداستانی نیز کاربرد و مصداق داشته باشد. برخلاف برخی اظهارنظرها، صفت هنری باید کارکردی «هنری» داشته و نقش آن در خلاقیت های شاعرانه یا معرفی خصوصیات قهرمان متون داستانی و غیرداستانی برجسته باشد. در اشعار خاقانی از صفت هنری برای ایجاد استعاره، تشبیه، تکرار، کنایه، تلمیح، ایهام، اغراق، هم آوایی، پارادوکس، تشخیص، حسن تعلیل و جناس استفاده شده است که پربسامدترین این شگردهای ادبی در استعاره است. در اغلب استعاره های ترکیبی خاقانی، صفت هنری به کار رفته است و بسامد صفت هنری به صورت ترکیبات وصفی، بیشتر از نوع «صفت جانشین موصوف» است. بدون تردید یکی از عرصه های تنوع گرایی و نبوغ خاقانی، در کاربرد صفت هنری است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.