خوانش دیستوپیایی رمان «فرانکشتاین فی بغداد» بر اساس اصلاحات مرتن بر دیدگاه کارکردگرایی ساختاری
ادبیات داستانی معاصر عربی، به شدت تحت تاثیر مولفه های اجتماعی شکل می گیرد و بر همین اساس، نه تنها مطالعه ی جریان های اجتماعی به فهم بهتر آن کمک می کند، بلکه عموما این نوع هنر، قابلیت خوانش بر اساس نظریه های جامعه شناسی را نیز می یابد. از جمله ی این نظریه ها، نظریه ی کارکردگرایی ساختاری است که مرتن به سه اصل آن، یعنی وحدت کارکردی، شمول عام و ضرورت کارکردی انتقاد کرده است. بر همین مبنا در این پژوهش، رمان فرانکشتاین فی بغداد اثر احمد سعداوی از منظر جامعه شناختی و با دیدگاه کارکردگرایی ساختاری مورد توجه است. الشسمه، شخصیت اصلی رمان و نماد یک سیستم کارکردگراست که با هدف برپایی آرمان شهری که در آن ترور وجود ندارد، ایجاد شده و عدالت درمورد قربانیان ترور را به اجرا در می آورد. با توجه به انتقادات مرتن به کارکردگرایی، دلایل شکست طرح آرمان شهری الشسمه و بدل شدن آن به دیستوپیا مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سه اصل مورد انتقاد مرتن، شکاف هایی دارد که مانع برپایی آرمان شهر در سیستم کارکردگرای اجرا شده در رمان است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.