تاویل مولفه های موثر بر درهم تنیدگی مکان در فضای نیمه باز معماری
مکان در تقابل با محیط «بیرون» به عنوان یک «درون» به محدوده یا مرز واضحی جهت تعریف خود نیاز دارد که می باید با گشودگی هایی، دنیای درون را به عالم بیرون مرتبط سازد و ناحیه ای انتقالی پدید آورد که بیانگر درجه تداوم در فضای وجودی باشد. این پژوهش سعی دارد به بررسی مولفه های تاثیرگذار بر درهم تنیدگی فضای نیمه باز معماری در کالبد مسکونی بپردازد.
در بخش اول با بررسی پییشینه و ادبیات موضوعی در رابطه با درهم تنیدگی مکان در فضای نیمه باز معماری و مولفه هایی که موجب خوانش بیشتر این کالبد معنایی می شود، مورد ارزیابی و بررسی قرارگرفته است. در بخش دوم از روش پیمایشی و مطالعات میدانی؛ برای اثبات فرضیات پژوهش استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع راهبردی ترکیبی و جامعه آماری متخصصین معماری با حجم نمونه 215نفر که به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شده اند. آزمون های به کار گرفته شده در این پژوهش: کروسکال، آزمون پارامتریک یومن ویتنی و همبستگی در محیط نرم افزاری «SPSS21» است.
مولفه عامل معنایی و مولفه عامل کالبدی، با تاکید بر نقش فضای نیمه باز به عنوان واسطی بر درهم تنیدگی مکان درون و بیرون در فضای مسکونی، می توان برگستره پیوستگی و تداوم فضای معماری تاثیرگذار باشد.
نتایج نشان می دهد که مولفه های ادراک حسی و مولفه های ادراک فضایی در خوانش معنایی درهم تنیدگی فضای نیمه باز معماری در کالبد فضای مسکونی موثر می باشند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.