بررسی مولفه های مکتب رمانتیک در اشعار مقاومت «مسعد محمد زیاد»
رمانتیسم مکتبی است بر مبنای اعتقاد به ارزشمندی تجارب و تخیلات فردی، و خلاقیت بر پایه ی عناصر خیال پردازانه که گاه نمود خود را در حوزه های دیگر همچون مقاومت جلوه داده و در این راستا، کارکردهای تلفیقی ویژه ای یافته که بیشتر به اندیشه های آرمانی در چارچوب های ادبی اهمیت می دهد تا ایده های واقعی و ملموس. همچنین ذهنی که حاوی گرایشات آرمان گرایانه است، با تمسک به چنین ابزار دوسویه ای نوعی از کنش مندهای مبتنی بر تعارض با منش های خردورزانه را ارایه می دهد. این مکتب بعد از اروپا، رفته رفته وارد عرصه ی ادبیات عرب شد و ادبیان بسیاری از کشورهای عربی گوناگونی -از جمله فلسطین- به خاطر نابسامانی های محیطی و اوضاع سیاسی-اجتماعی نامناسب، به این سبک روی آوردند که از جمله شاعران این حوزه در فلسطین، «مسعد محمد زیاد» است. وی به خاطر حس دردمندی پیوسته ای که در قبال هم وطنانش داشته، رمانتیسم اجتماعی را در شعرش به نحو ملموس تری نسبت به وجهه ی فردی آن بروز داده است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی جلوه های این مکتب در اشعار پایداری این شاعر می پردازد و یافته های پژوهش حاکی از آن است که مولفه هایی همچون حسرت از نابسامانی ها و دردها و اوضاع نامناسب محیط، یادآوری معشوق و دوران کودکی، انعکاس غم و تنهایی، حسرت از جنایات رژیم اشغال گر، آرمان گرایی، آزادی از قید و بندها و مواردی از این دست، در گفتار شاعرانه ی مسعدزیاد به شکل بارزتری نمود یافته و بدین ترتیب شاعر توانسته نهایت اندوه خود را با پردازشی رمانتیکی و با تکیه بر موضوعات مقاومت محور به نحو مطلوب تری به مخاطب انتقال دهد. همچنین در بخش هایی برای پردازش وملموس تر نمودن مفاهیم مورد نظر خود، از ابزارهای زبانی و آوایی نیز سود برده که به صورت موردی در لا به لای بحث بدان اشاراتی خواهد شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.