پیش بینی امید به زندگی براساس خودکارآمدی درد، وسواس مرگ، سلامت عمومی با میانجیگری تنظیم هیجان در زنان بی بضاعت دیالیزی
این پژوهش با هدف پیش بینی امید به زندگی براساس خودکارآمدی درد، وسواس مرگ، سلامت عمومی با میانجیگری تنظیم هیجان در زنان بی بضاعت دیالیزی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمام زنان بی بضاعت دیالیزی مراکز درمانی استان تهران و البرز بود که از این بین 287 نفر از بیماران زن دیالیزی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و خودکارآمدی مربوط به درد بندورا و همکاران (PESQ)(1989)، وسواس مرگ عبدالخالق (1998) (DOQ)، سلامت عمومی گلدبرگ و همکاران (GHQ)(1979)، تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)(CERQ) و امید به زندگی هزاروسی (1385)(LEQ) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد خودکارآمدی درد، سلامت عمومی و تظیم هیجان با امید به زندگی رابطه مثبت و معنادار (01/0>p) و وسواس مرگ و امید به زندگی ارتباط منفی معنادار (01/0>p) و خودکارآمدی درد، وسواس مرگ و سلامت عمومی دارای ارتباط غیر مستقیم و معناداری از طریق تنظیم هیجان با امید به زندگی بود (01./0>p). نتایج این پژوهش نشان داد خودکارآمدی درد، وسواس مرگ و سلامت عمومی از طریق تنظیم هیجان امید به زندگی را تبیین می کند و مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش می تواند در بهبود امید به زندگی بیماران دیالیزی مورد استفاده ی متخصصان حوزه های بهداشت و روان قرار گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.