اثربخشی آموزش تعامل والد-کودک بر مشکلات رفتاری و پرخاشگری کودکان دارای نشانگان اختلال نقص توجه/بیش فعالی
اختلال نقص توجه/بیش فعالی یکی از شایع ترین مشکلات کودکان و نوجوانان و علت مراجعه به روانپزشک و روانشناس است. لذا هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش تعامل والد-کودک بر مشکلات رفتاری و پرخاشگری کودکان دارای نشانگان اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود.
روش پژوهش:
طرح پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر شیوه انجام آن تحقیق شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر متشکل از کودکان 6 تا 10 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به یک مرکز مشاوره خصوصی در منطقه 10 تهران در سال 1401 بود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و تعداد 30 نقر انتخاب و به طور مساوی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل گمارده شدند. در این پژوهش ابزار به کار رفته شامل سیاهه رفتاری کودک آخنباخ (CBCL)، پرسشنامه پرخاشگری Buss & Perry (1992) بود. درمان تعامل والد-کودک بر اساس پروتکل McNeil & Hembree-Kigin (2010) بر روی گروه آزمایش انجام شد ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های آماری با نرم افزار spss و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر صورت گرفت و برای بررسی پایداری اثرات مداخلات از آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد.
با توجه به مقادیر F برای مشکلات رفتاری (63/7 =F) و پرخاشگری (74/10 =F) می توان نتیجه گرفت که تاثیر عامل عضویت گروهی یا به عبارتی درمان تعامل والد-کودک منجر به کاهش معنادار متغیرهای وابسته شده است (01/0>p). نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از آن است که تاثیر درمان تعامل والد-کودک بر مشکلات رفتاری و پرخاشگری کودکان دارای نقص توجه/بیش فعالی پایدار بود.
می توان نتیجه گرفت که آموزش تعامل والد-کودک بر مشکلات رفتاری و پرخاشگری کودکان دارای نشانگان اختلال نقص توجه/بیش فعالی موثر بوده و این تاثیر پایدار بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.