اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر گرایش به خیانت زناشویی و خودشفقت ورزی زوجین متعارض

پدید آمدن اختلاف و تعارض بین زن و شوهر طبیعی است. به دلیل ماهیت کنش ورزی همسران، گاه پیش می آید که اختلاف دیدگاه روی دهد یا نیازها برآورده نشود؛ در نتیجه همسران نسبت به یکدیگر احساس خشم، ناامیدی و ناخشنودی می کنند. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر گرایش به خیانت زناشویی و خودشفقت ورزی زوجین متعارض بود.

روش پژوهش: 

پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به یک مرکز مشاوره خصوصی در منطقه 10 تهران بود. به منظور نمونه گیری، به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و یک گروه کنترل (15 زوج) گمارده شدند. در این پژوهش از بسته تدوین شده مشاوره مبتنی بر توانمندی توسط Parsakia & Darbani (2022) استفاده شد. همچنین به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه خودشفقتی Neff (2003) و پرسشنامه گرایش به خیانت زناشویی بشیرپور و همکاران (1397) استفاده گردید.

نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد مشاوره مبتنی بر توانمندی بر افزایش نمرات خودشفقتی (08/13 = F) و کاهش نمرات گرایش به خیانت زناشویی گروه آزمایش (52/9 = F) تاثیر معناداری داشته است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از پایداری خوب این اثرات بود.

بنابراین، می توان نتیجه گرفت که رویکرد مبتنی بر توانمندی می تواند خودشفقتی زوجین متعارض را افزایش داده و منجر به کاهش گرایش به خیانت زناشویی در آنان گردد.