ارزیابی سطح مالون دی آلدئید و فاکتور تومور نکروزی-آلفا در مغز موش های صحرایی نوزاد تحت درمان با کاربامازپین و ویتامین B-6 در مدل تشنج الکتروشوک حداکثری
علیرغم رشد داروهای جدید در 20 سال گذشته، نسبت موفقیت در درمان صرع های مقاوم به دارو تغییری پیدا نکرده است. در این مطالعه، اثر درمان همزمان با ویتامین ب-6 و کاربامازپین بر مدت پاسخ تونیک، سطح مالون دی آلدیید (MDA) و فاکتور نکروز توموری آلفا (TNF-α) در مغز موش های نوزاد در مدل الکتروشوک حداکثری (MES) بررسی شد.
هفتاد سر موش صحرایی ویستار نوزاد به گروه های زیر تقسیم شدند: کنترل، MES، کاربامازپین (40 میلی گرم بر کیلوگرم)، ویتامین ب-6 (300 و 600 میلی گرم بر کیلوگرم)، ویتامین ب-6 (300میلی گرم بر کیلوگرم) + کاربامازپین (40 میلی گرم بر کیلوگرم)، ویتامین ب-6 (600 میلی گرم بر کیلوگرم) + کاربامازپین (40 میلی گرم بر کیلوگرم). تمام داروها یک ساعت قبل از اعمال MES به صورت درون صفاقی تزریق شدند. مدت زمان راست شدن پاها (HLE) و سطح MDA و TNF-α درهموژنای مغز موش ها اندازه گیری شد.
درمان با هر دو دوز ب-6 از مرگ موش ناشی از الکتروشوک جلوگیری کرد، اما درمان ترکیبی اثر کاهش هم افزایی نداشت. درمان با ویتامین ب-6 (300 میلی گرم/کیلوگرم) و کاربامازپین (40 میلی گرم/کیلوگرم) به تنهایی مدت زمان راست شدن پاها را کاهش (01/0p<) دادند. ویتامین ب-6 (600 میلی گرم/کیلوگرم) اثر کاهنده کاربامازپین را در مدت زمان راست شدن پاها در مقایسه با گروه کاربامازپین به تنهایی افزایش داد. تشنج منجر به افزایش سطح MDA و TNF-α در مغز موش ها شد. گرچه تجویز ویتامین ب-6 سبب کاهش سطح MDA و TNF-α در مغز موش ها شد ولی تجویز توام آنها اثر هم افزایی بر مهار این فاکتورها نگذاشت.
گرچه سرکوب MDA و TNF-α در مغز در میانجی گری اثرات ضد تشنجی B-6 و کاربامازپین نقش دارند، اما در هم افزایی اثر ضد تشنجی آنها دخالتی ندارند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.