ارزیابی مبنای تفسیری اعجاز قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و جوادی آملی
اعجاز قرآن از مهم ترین مبانی تفسیری علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی است. علامه طباطبایی اعجاز قرآن را بر دو اصل می داند: قطعا معجزه وجود دارد و قرآن از مصادیق آن معجزات است. در مقابل، جوادی آملی اعجاز قرآن را با استفاده از قیاسی منطقی نتیجه گیری کرده است. همچنین جوادی آملی معتقد است که هیچ زبانی توان ترجمه قرآن را ندارد و ترجمه قرآن را باعث سقوط و کاهش لطافت های آن دانسته؛ ازاین رو، برگزیده تفسیر را جایگزین ترجمه آیات کرده است. وجه افتراق دیگر دو مفسر این است که علامه طباطبایی فصاحت را تنها به لفظ نمی داند، بلکه به لفظ و معنا می داند. اما جوادی آملی به نوعی تنها بر معنا تاکید دارد و اذعان می کند که عرب ها الفاظ را داشته، ولی الفاظ دارای این معانی والا را نداشته اند. مقایسه مبانی دو مفسر نشان می دهد که این دو مفسر در اصل اعجاز قرآن با یکدیگر اشتراک نظر دارند، اما، در تبیین و جزییات این مبنای تفسیری، میان استاد و شاگرد اختلاف نظرهایی وجود دارد. مهم ترین هدف این مقاله واکاوی و تحلیل این موضوع است که خاستگاه این اختلاف دیدگاه کجاست. در این مقاله، با روش تطبیقی، دیدگاه دو مفسر یادشده درباره مبنای اعجاز قرآن بررسی شده است.
اعجاز قرآن ، المیزان ، تسنیم ، جوادی آملی ، علامه طباطبایی ، مبانی تفسیری
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.