ارزیابی شدت بیابان زایی منطقه زابل از منظر معیار آب با استفاده از مدل مدالوس
دشت سیستان در جنوب شرق ایران سرزمین بسیار خشک و متاثر از شرایط بیابانی است. در این اراضی پدیده بیابان زایی بستر ناپایداری را برای تمامی فعالیت های اقتصادی- اجتماعی و به ویژه کشاورزی و آبیاری به وجود آورده است. جهت بررسی شدت بیابان زایی منطقه شیب آب و پشت آب دشت سیستان از منظر معیار آب از میان تمامی مدل های ارزیابی بیابان زایی ارائه شده در جهان، از مدل مدالوس استفاده شده است. از خصوصیات بارز این مدل قابلیت انعطاف و تطابق بالای آن با استفاده از شاخص ها و زیرشاخص های متفاوت با شرایط مختلف منطقه ای خصوصا اقلیم می باشد بدون آن که نیاز به ارائه مدل های جداگانه ای باشد. از تلفیق شاخص ها و زیرشاخص ها به صورت کمی بوسیله میانگین هندسی و سپس طبقه بندی آن نقشه کیفی نهایی شدت بیابان زایی هر معیار به دست می آید. قابل ذکراست که در این تحقیق جهت تعیین شاخص ها و طبقه بندی آن ها از دو روش، یعنی مدل مدالوس و مدل تطابق یافته مدالوس با توجه به شرایط ایران استفاده شده است. در منطقه سیستان نیز شاخص ها و زیرشاخص های معیار آب، مناسب با شرایط منطقه انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند که شامل شاخص های اقلیم، عوامل کمی، روش های آبیاری و راندمان آبیاری و همچنین زیر شاخص های جهت باد، میزان بارندگی، شاخص ترانسو، تداوم خشک سالی، میزان آبدهی آب زیرسطحی، کمبود منابع آب مورد نیاز دام و انسان، سیستم استحصال آب های غیرمتعارف، نوع سیستم آبیاری، راهبری آبیاری و راندمان انتقال می باشند. نتایج حاصل از تلفیق آن ها نشان دادند که بیابان زایی در این منطقه از دیدگاه معیار آب با توجه به طبقه بندی مطابق با شرایط ایران در کلاس بسیار شدید و با توجه به طبقه بندی اصلی مدل مدالوس (با توجه به شرایط مدیترانه) در کلاس بحرانی شدت بیابان زایی قرار می گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.