نشریه منابع انسانی ناجا
پیاپی 48 (تابستان 1396)

تحقیق حاضر به دنبال شناسایی تاثیر مدیریت استعداد بر انگیزش کارکنان مورد مطالعه علوم انتظامی و مطالعات اجتماعی ناجا بوده و اینکه مدیریت استعداد به چه میزان در افزایش انگیزش کارکنان این پژوهشگاه موثر است؟ مدل مفهومی ارائه شده در این تحقیق در خصوص مدیریت استعداد برگرفته از مدل ارزشها و شایستگی های فیلیپس و روپر (2009) و برای انگیزش کارکنان از نظریه های ترکیبی استفاده شده است. روش انجام تحقیق، توصیفی - پیمایشی و از نوع میدانی بوده که با استفاده از ابزار پرسشنامه به گردآوری اطلاعات پرداخته است. روایی تحقیق با استفاده از اعتبار صوری و نظر خبرگان، مورد تایید واقع شد. پایایی تحقیق نیز با استفاده از مقدار آلفای کرونباخ به میزان 8/0 بوده که بیانگر پایایی بسیار قوی و مناسب برای متغیرهای مفهومی تحقیق به حساب می آید. جامعه آماری تحقیق به صورت تمام شمار می باشد. در تجزیه و تحلیل از آزمون های پارامتری و از آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داده که بیشترین تاثیر مدیریت استعداد در فرایند انتخاب استعدادها به میزان 33 درصد و توسعه این استعدادهای منتخب به میزان 48 درصد، انگیزش کارکنان مورد مطالعه را افزایش می دهد. به طوری که سایر فرایندها شامل: جذب و شناسایی، به کارگیری و حفظ و نگهداری استعدادهای کارکنان در این پژوهشگاه، چندان موثر نیست. لذا با توجه به نتایج یافته ها، بهتر است که در فرایند انتخاب استعدادهای کارکنان مورد مطالعه و توسعه این استعدادها متمرکز و سرمایه گذاری شود.

روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان شاغل معاونت نیروی انسانی ناجا در سال 1395 بوده است. نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران، به تعداد 216 نفر از کارکنان - که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده اند- تعیین شده است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق ، پرسشنامه محقق ساخته می باشد . برای اندازه گیری روایی ابزار سنجش ، از روایی محتوا استفاده شد و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. اعتبار کل پرسشنامه بر اساس آزمون آلفای کرونباخ ، عدد 50/88 به دست آمد . داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS به صورت توصیفی(میانگین، انحراف معیار وغیره) و همچنین بر اساس آزمون استنباطی (آزمون کلموگرف اسمیرونف و t تک نمونه ای ) مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد در حوزه عوامل فردی ، فقط مولفه « سن » ، بر رضایت یا نارضایتی شغلی تاثیر معنی دار داشته است ؛ یعنی با با بالارفتن سن ، میزان نارضایتی شغلی پایین می آید . در حوزه عوامل شغلی ، مشخص شد به جز «تنوع در مهارت » بقیه مولفه ها پایین تر از متوسط بوده و در حوزه عوامل سازمانی نیز «سبک- -سرپرستی » و« روابط بین همکاران » پایین تر از حد متوسط ارزیابی شدند . به عبارت دیگر « عوامل شغلی » و« عوامل سازمانی » تاثیر بیشتری نسبت به عوامل فردی بر رضایت شغلی کارکنان معاونت نیروی انسانی ناجا داشته است .

در این تحقیق ، تاثیر سازمانهای یادگیرنده بر مزیت رقابتی و نوآوری سازمانی با نقش متغیر میانجی خلاقیت (مورد مطالعه شرکت صنایع غذایی بهروز) ، براساس چارچوب و مدل مفهومی مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش دارای یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی است. جامعه آماری تحقیق از کلیه کارکنان و مدیران شرکت که 194 نفر می باشند ، تشکیل شده اند و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 79 نفر محاسبه گردیده است. همچنین در این پژوهش جهت گردآوری اطلاعات از چهار پرسشنامه مزیت رقابتی ، سازمانهای یادگیرنده ، نوآوری سازمان و خلاقیت که همگی استاندارد می باشد استفاده شده است که روایی آن مورد تایید کارشناسان و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. جهت تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و LISREL استفاده شده است که تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، در دو سطح تجزیه و تحلیل توصیفی، و تجزیه و تحلیل استنباطی، انجام گرفت. طبق نتایج بدست آمده از تحلیل های آماری، سازمانهای یادگیرنده و ابعاد آن (محیط یادگیری ، فرآیند یادگیری و تقویت یادگیری از سوی رهبری سازمان) بر مزیت رقابتی و نوآوری سازمانی با نقش متغیر میانجی خلاقیت در شرکت صنایع غذایی بهروز تاثیر دارد.

در عصر دانایی که در آن دانش مهم ترین سرمایه محسوب می شود، سازمان ها نیازمند رویکرد مدیریتی متفاوتی نسبت به مسائل سازمان و کارکنان خود هستند. حفظ و نگهداری کارکنان سازمان ها و پرورش سرمایه های فکری آنان نقش تعیین کننده ای در توسعه پایدار سازمان دارد. در پژوهش حاضر، نقش تعاملی سرمایه فکری در رابطه بین مدیریت دانش و توسعه سازمانی بررسی می شود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان دارای حداقل مدرک کارشناسی در دانشگاه هوایی شهید ستاری است و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. پژوهش حاضر، تحقیقی توصیفی - پیمایشی است و در آن از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها با کمک آزمون های آماری رگرسیون خطی و تحلیل مسیر نشان داد که مدیریت دانش بر توسعه سازمان و سرمایه فکری و سرمایه فکری بر توسعه سازمان، تاثیر مثبت و معنی داری دارند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که سرمایه فکری باعث افزایش تاثیر مدیریت دانش بر توسعه سازمان می شود.

هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل عوامل مرتبط با وضعیت شغلی بر غیبت شغلی کارکنان نیروی انتظامی می باشد. با توجه به شرایط موضوع مورد بررسی از روش پژوهش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان مرتکب غیبت شغلی در سال 1395 در سطح شهر تهران می باشند. جهت تعیین تعداد نمونه از بین افرادی که مرتکب غیبت شغلی شده اند با توجه به فرمول کوکران 384 نفر انتخاب شد. جهت انتخاب نمونه ای معرف، از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب آلفای کل پرسشنامه مرتبط با وضعیت شغلی برابر 91/0 می باشد. جهت بررسی تاثیر عوامل مرتبط با وضعیت شغلی (استرس شغلی، نابرابری، سبک مدیریت، رفتار مدیران، و جو مناسب سازمانی) بر غیبت شغلی کارکنان نیروی انتظامی از رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد مقدار ضریب همبستگی چند گانه با ورود متغیر پیش بینی از جمله جو مناسب سازمانی، سبک مدیریت، نابرابری، استرس شغلی برابر 94/0 است. که نشان می دهد متغیرهای مورد بررسی بر غیبت شغلی تاثیر دارند.

تامین منابع انسانی کارآمد و متخصص عامل اصلی شکوفایی هر سازمانی است که تامین آن نیاز به برنامه ریزی دقیق و بلندمدت دارد. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی جهت تامین نیروی انسانی خود از دو مسیر عمده فارغ‏التحصیلان دانشگاه علوم انتظامی و دانش آموخته‏گان سایر دانشگاه های کشور اقدام به این مهم می نماید. لذا هدف اصلی این مقاله، مقایسه عملکرد این دو گروه در سازمان می‏باشد. در این پژوهش سعی شده تا از روش توصیفی به ارزیابی نظرات مدیران و فرماندهان درخصوص عملکرد این دو گروه از کارکنان زیرمجموعه شان با نمونه آماری240 نفر در سطح فرماندهی انتظامی تهران بزرگ پرداخته شود. ابزار جمع‏آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته ای می باشد که وضعیت کارکنان در دو گروه فارغ‏التحصیلان دانشگاه علوم انتظامی و دانش‏آموختگان سایر دانشگاه های کشور را مورد ارزیابی مقایسه‏ای قرار داده است. میزان پایایی پرسشنامه توسط آزمون آلفای کرونباخ در اجرای مقدماتی روی یک گروه نمونه 30 نفره از فرماندهان اجرا و با ضریب 886/0 پایایی مورد تایید قرارگرفت، برای سنجش روایی پرسشنامه نیز از دیدگاه متخصصین و صاحب نظران مسائل آموزشی و تربیتی و نیروی انتظامی، استفاده گردید که روایی آن نیز مورد تایید قرارگرفت. نتایج تحقیق با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری پارامتریک و غیر پارامتریک، از جمله آزمون تی و تحلیل واریانس برای مقایسه میانگین های گروه ها و آزمون ضریب همبستگی به منظور محاسبه مقدار کمی ارتباط بین متغیرها متناسب با سوالات پژوهش استخراج گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که فارغ‏التحصیلان دانشگاه علوم انتظامی در پنج شاخص مورد مطالعه، میانگین بالاتری به دست آورده‏اند که به ترتیب بیشترین تفاوت در متغیرهای مرتبط با کار و سازمان، شامل؛ روحیه کاری، کارایی و انگیزه کاری است و در خصوص متغیرهای فردی مثل تدین و دینداری و ویژگی های شخصیتی مرتبط با شغل نظامی‏گری تفاوت‏ها کمتر و در متغیر ویژگی فردی توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران، وضعیت دانش آموختگان سایر دانشگاه ها اندکی بهتر از فارغ‏ التحصیلان دانشگاه علوم انتظامی می‏باشد.