فهرست مطالب

نشریه دانش هنرهای تجسمی
سال سوم شماره 1 (پیاپی 4، بهار و تابستان 1394)

  • تاریخ انتشار: 1394/02/23
  • تعداد عناوین: 7
|
  • فخرالدین محمدیان*، بهرام عنانی، خدیجه شریف کاظمی صفحه 1

    قوش مذهبی نه تنها بر روی تابلوهای نقاشی، بلکه به عنوان بخشی از تزیینات معماری بر روی دیواره بسیاری از بناها، البته با توجه به کاربری سازه، مشاهده می شود. تکایا یکی از بناهایی است که با توجه به جایگاه و موقعیت اجتماعی خود، مورد توجه هنرمندان نقاش بوده است. کاربرد تکایا بیشتر برای برگزاری مراسم نمایشی مذهبی و آیینی از جمله نقالی،تعزیه و شبیه خوانی بوده است. به همین دلیل این مکان، در جامعه از ارزش و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. تکیه آقاحسین خوانساری واقع در شهرستان اصفهان و در بخش جنوب غربی مجموعه فرهنگی تخت فولاد واقع است. این سازه یکی از معدود تکیه هایی است که در آن علاوه بر معماری، مقرنس کاری و کاشی کاری هنرمندانه دوره صفوی، شاهد آثاری از نقاشی دیواری هستیم. این نقاشی ها، با مضامین مذهبی و با تفکر شیعی ساخته و پرداخته شده است. سبک این گونه نقاشی به نحوی است که در کنار نقوش مذهبی، شاهد مفاهیم نمادین هستیم. در این پژوهش که بر اساس رویکرد علم باستان شناسی انجام پذیرفته، سعی شده چگونگی مضامین نمادین و مذهبی نقاشی دیواری این سازه شناسایی و واکاوی گردد. این تحقیق از نظر هدف، از نوع تحقیق های بنیادی است. هدف این مقاله، معرفی و ریشه یابی مفاهیم نمادین به کار رفته در نقوش دیواری تکیه خوانساری و شناسایی دیدگاه ها و اندیشه های هنرمندان نقاش این سازه است. یافته اندوزی داده ها به روش میدانی و اسنادی انجام گرفته است. به طور کلی نتایج مطالعات نشان می دهد که مفاهیم نمادین در قالب مضامین مذهب شیعی بازتاب ویژه ای داشته است و همچنین تحولات اجتماعی و سیاسی حکومت صفوی نقش بسزایی در شکل گیری هنری آن دوره داشته است.

    کلیدواژگان: مجموعه تخت فولاد، تکیه خوانساری، نقاشی های مذهبی، مفاهیم نمادین
  • پروانه قاسمیان دستجردی* صفحه 2

    از آنجایی که اولین انگیزه شکل گیری و ساخت تصویر ، مجذوب ساختن و جلب نظر بیننده و ارایه مفاهیم و احساس دراماتیک با توجه به ویژگی فرم ورنگ در صحنه ی نمایش است، تضاد، ترکیب و همگونی اشکال و رنگ ها در فیلم های رنگی و سیاه وسفید و استفاده از تونالیته های خاص می تواند ویژگی های خاصی به تصاویرمورد استفاده بدهدکه با  شناخت تاثیر روانی رنگ ها به بهترین نحو صورت می گیرد. انتخاب رنگ صحیح برای هویت بخشی به موضوع و فضای نمایش، تاثیرگذاری کامل رنگ را باعث می شود و همچنین انتخاب غلیظ و نا به جا موجب بد نشان دادن یا بی خاصیت ساختن رنگ که اصطلاحامرگ رنگ می نامند، می گردد.  آدورنو در نظریه زیبایی شناسانه اش، به وجود یک دوگانگی برای یک اثر هنری معتقد است و این دوگانگی را «مفهوم و کارکرد» می نامد. آدورنو با داشتن دیدگاهی جامعه شناسانه ، هنر را از رویکردهای تجربی و هرمنوتیک به هنر مجزا می سازد.این تحقیق سعی دارد با رویکرد به نظریه زیباشناسانه ی آدورنو به تاثیرگذاری رنگ بر مخاطب در برنامه های تلویزیونی با توجه به دو جنبه ی مفهومی وکارکردی بپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی که به صورت تکمیل پرسش نامه می باشد، انجام گرفته است. نمونه برداری از جامعه آماری مورد مطالعه، به صورت حضوری و استفاده از روش تصادفی در انتخاب نمونه هاست. تعداد نمونه های مورد پرسش 200 نفر با درنظر گرفتن احتمال 5 %خطا می باشدکه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است. حوزه مطالعه این پژوهش و جامعه آماری نیز مخاطبین برنامه های تلویزیونی در تهران می باشند. این تحقیق نشان می دهد که رنگ در تصویر به عنوان عنصری قوی، بیشترین تاثیر را در جذب مخاطب برنامه های تلویزیونی دارد.

    کلیدواژگان: رنگ، تصویر، مخاطب، برنامه تلویزیون
  • زهرا تقدس نژاد*، محمد مهدی اخوی یان، شهره فضل وزیری صفحه 3

    از آنجایی که پارچه های زربفت و مخمل، که جزو منسوجات فاخر و ذی قیمت محسوب می شود در عصر صفوی رواج تام داشته و نقوش بافته شده بر پارچه های زربفت و مخمل این دوره از تنوع بسیاری برخوردار بوده است، لذا تحقیق حاضر با هدفتحلیل مضامین ادبی نقوش پارچه های صفوی، به آثار غیاث الدین نقش بند پرداخته است. این مقاله به شیوه اسنادی با مطالعه در 2 نمونه از پارچه های طراحی شده توسط غیاث الدین نقش بند که از طراحان به نام دوره صفویه می باشد، به تحلیل مضامین و داستان های ادبی مستتر در نقوش و طرح های باز تولید شده برروی پارچه های زربفت و مخمل آن دوره می پردازد. بطور کلی یافته های تحقیق نشان می دهد که مضامین ادبیات غنایی، در نقش پارچه این دوره تبلور یافته و از آن جا که بسیاری از نگارگران آن عصر خود طراح پارچه بوده اند، از پارچه به عنوان بستری برای هنرنمایی خود استفاده کرده اند و از طریق ارتباط موجود میان ادبیات و نگارگری، به طرح و نقش روی پارچه تسری پیدا می کند.

    کلیدواژگان: پارچه های صفوی، لیلی و مجنون، غیاث الدین نقش بند
  • مرجان ادراکی*، جواد علیمحمدی اردکانی صفحه 4

    هنر در ایران، خاصه روند هنر نگارگری تا نقاشی معاصر بر اساس شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و در ارتباط مستقیم با نظام حکومتی دستخوش تغییر و تحولات گوناگونی  شده است. زنان نیز به مثابه عضوی از این فضا در ادوار مختلف جایگاه و شان و منزلت متفاوتی را تجربه میکنند. هدف از پژوهش حاضر تعیین جایگاه و موقعیت زنان هنرمند نقاش در تاریخ هنر ایران به ویژه پس از انقلاب مشروطه و شکل گیری جنبش آزادیخواهانه زنان تا به امروز است. این پژوهش با روش توصیفی تاریخی و تحلیلی محتوایی و استناد به منابع موجود کتابخانه ای صورت گرفته است. در راستای مطالعات صورت گرفته می توان استنباط کرد که نقاشان زن پس از دگرگونی های اجتماعی از دوره صفویه به بعد و انقلابات صورت گرفته در دوره قاجار فضای مناسبی برای تعلیم یافتند. از آن پس توانستند به عنوان هنرمند مستقل در فضای هنر ایران خود را مطرح کنند. با گذر زمان و شکل گیری جنبش های مدنی و تحقق آزادی های اجتماعی این نقش پررنگ تر شد، به گونه ای که امروزه نقاشان زن در فضای هنر معاصر ایران دارای پایگاه مستقلی هستند.

    کلیدواژگان: زنان نقاش، نقاشان زن معاصر، هنر زنان، تاریخ هنر ایران
  • مریم کیان* صفحه 5

    قوش زیراندازهای عشایر ایلسون، بازنمایی ویژگی های اساسی عناصر طبیعی محیط زندگی بافندگان است. آنها بر طبق یک شیوه ی شفاهی و ذهنی، نقوشی را به صورت خطوط محیطی بر بافته ها چکیده نگاری کرده اند. این بافته ها نقوش ساده ای دارندکه توصیف خاص و دقیق از یک واقعه در زمانی خاص نیست و اغلب نمایی متاثر ازشیوه زیست آنهاست. در نقوش حیوانی حالت هایی مشابه جانورنگاری پیشاتاریخی مشاهده می شود که نشانه هایی از واقعیت و اغراق در برخی ویژگی های آنهاقابل بازشناسی است. آنچه آثار هنری ایرانی را به لحاظ سبک، مقیاس و کارکرد در ریشه به هم مربوط می کند، عدم رغبت هنرمندان ایرانی به تقلید از طبیعت و تاکید او بر بیان مفاهیم ذهنی و نمادین است.این شیوه درک نقش از طبیعت است، ولی بافنده خلاق  عشایری، بر اساس اصول و قواعدی که هیچ گاه مکتوب نشده ولی بارها تجربه شده، درمی یابد که نقش ذهنی را چگونه باید آنقدر ساده کرد که ویژگی های اصلی موضوع از دست نرود. در این خصوص دو عامل مهم یکی توانایی فردی و دیگری ظرفیت روحی (یا تجربیات باطنی) نقش دارند. گروهی این تجربیات باطنی را بداهه پردازی و گروهی دیگر آن را شهود می خوانند. نقوش و طرح های این عشایر اغلب نام بومی دارند و به جز واژه های ترکی، کلمات و اصطلاحات آذربایجانی، روسی و فارسی نیز به کار می رود و گاهی عدم تلفظ صحیح  واژه، اصطلاحات به کلمات دیگر تبدیل شده که با ظاهر نقش هم خوانی ندارد. رویکرد این پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از طریق مطالعه میدانی جمع آوری شده است.این پژوهش از این لحاظ دارای اهمیت است که مطالب آن از بررسی نمونه های بسیاری که از طریق مطالعه میدانی تصویر برداری و سپس نقوش، طراحی شده اند، حاصل آمده و توانسته به نکاتی که از دید سایر محققان دور مانده، اشاره ای داشته باشد. از همین روست که منابع کتابخانه ای زیادی در نگارش آن مورد استفاده قرار نگرفته است. به طور کلی نتایج حاصل از انجام تحقیق حاضر اذعان داشت که به نظر می رسد بافنده عشایری قادر است به واسطه نوعی بداهه نگاری، تصویری از طبیعت را در ذهن ثبت کند و سپس آنها را بر طبق یک شیوه قراردادی، ویژگی های اساسی عناصر موجود در طبیعت را بازنمایی کرده و به نقش های هندسی ساده تبدیل کند و به عبارت دیگر آنها را چکیده نگاری کند.

    کلیدواژگان: عشایر ایلسون اردبیل، بداهه سازی، چکیده نگاری، ذهنی بافی
  • سمیرا اشعری*، زهرا حسین نژاد صفحه 6

    نقوش حک شده بر روی«جام حسنلو» دارای معانی اسطوره ای و نمادین است که بیان کننده ی روش زندگی، آداب و رسوم و اعتقادات ایرانیان ساکن در اواخر هزاره دوم تا اوایل هزاره اول ق.م است. اصطلاح نشانه برای اولین بار توسط «پیرس»[1] وارد ادبیات علمی دوران مدرن شد. پیرس به فرایند تولید و تفسیر نشانه ها یا نشانه پردازی[2] توجه دارد و آن را در کانون نظریه نشانه شناختی خود قرار می دهد. پیرس «نشانه ها» را به سه دسته معروف شمایل، نمایه و نماد تقسیم کرده است. اسطوره شناسی و نمادشناسی، آنجا که از فرهنگ اقوامی سخن می گوید که مربوط به دوران بسیار قبل است می تواند گاه مبهم و شک برانگیز باشد و ما را با این مسئله مواجه می سازد که اعتقادات حک شده بر جام حسنلو باتوجه به نشانه شناسی، حاکی از چه اعتقاداتی می باشد؟ معانی موجود در این نقوش چگونه قابل تشخیص اند و آیا می توان ردپایی از این نقوش را در دوران معاصر یافت؟ از این رو، در این تحقیق ابتدا به تفکیک نوع نقوش (انسانی، حیوانی، گیاهی، هندسی، ترکیبی)و تحلیل نقوش جام حسنلو از جنبه اسطوره شناسی و نماد شناسی پرداخته شده است و در مرحله بعد نقوش منتج از جام حسنلو به لحاظ ریشه یابی اعتقادات در میان متون کهن ادبی و سایر اقوام و از منظر نشانه شناسی مورد بررسی قرار گرفته اند. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی تاریخی است و جمع آوری اطلاعات با کمک اسناد و به روش مطالعات کتابخانه ای بوده است. به طورکلی تحقیق حاضر با مطالعه اسناد تصویری مرتبط با جام حسنلو به این نتیجه رسیده که 21 نقش نمادین جام حاوی روایت های مهمی است که در میان اقوام دیگر نیز دیده می شود. هم چنین نقوش روی جام حسنلو دارای روایتی از اعتقادات ایرانیان بوده است که تداوم بسیاری از این اعتقادات در دوره ی اسلام و در دوره ی معاصر نیز دیده می شود.

    کلیدواژگان: حسنلو، جام، نماد، نقوش، اسطوره، نشانه
  • نرگس ذکر علی* صفحه 7

    منظره نگاری یکی از متداول ترین انواع نقاشی در تاریخ هنر جهان به شمار می رود. منظره و چشم اندازهای گوناگون و زیبا در طبیعت، هموارهیکی از موضوعات مورد توجه نقاشان و البته مخاطبان آن ها بوده است. در طول حیات نقاشی، پیوسته نقاشانی به منظره و منظره نگاری به عنوان سوژه اصلی آثار خود پرداخته اند. هرچند که منظره نگاری به معنای رایج امروزی از قرن هفدهم میلادی به وجود آمد و به طور کلی از عمر زیادی برخوردار نیست با این حال منظره نگاری به عنوان یک موضوع مستقل در نقاشی ایرانی بسیار متاخرتر است. مقاله حاضر پژوهشی است تاریخی و توصیفی که سعی داشته است با شیوه کتابخانه ای و میدانی به زمان  پیدایش منظره نگاری در نقاشی معاصر ایران و همچنین معرفی چند تن از آغازگران این شیوه به ویژه "محمودخان صبا ((ملک الشعرا)) " بپردازد. بطور کلی نتایج تحقیق حاضر اذعان می دارد که سرآغاز منظره نگاری در ایران به دوران قاجار متاخر می رسد و از سویی دیگر، "محمود خان صبا" یکی از مهمترین آغازگران این گونه از نقاشی در ایران به شمار می رود و تعداد قابل توجه ای از آثار به جای مانده از وی را مناظر تشکیل می دهند.

    کلیدواژگان: منظره، منظره نگاری، محمودخان صبا، کمال الملک
|
  • P. GHASEMIAN * Page 2

    The first motivation and formation of picture, is attract audience and provide the meaning and feeling of satisfaction, according the characteristics of form and color in the stage. In addition contrast, composition and homogeneity of shapes and colors in color or black and white filmswith specific tonality, can be used in special characteristics picture with perception of psychological effects of colors. Choosing the correct color for characteristics of subjects is influenced completely. This study attempts to influence the color of the image according to thetype of television programs. The aim of research is analytical and descriptive method. Data were collected by the library and field research method by preparing is the questionnaire. The number of sample is 200 with 5% error, using formula calculated by Cochran. The Scope of the studypopulation is also audience television programs in Tehran. This research shows that the colors in the picture as a strong element, it is most efficient in terms of television audience.

    Keywords: Color, Picture, audience, Television Programs
  • Z .TAGHADOOSNEZHAD *, M .AKHAVIAN, SH. VAZIRI Page 3

    Most of the fundamentals and thinking roots of nations in different era can be found in motifs remainings from artistic works. Unfortunately, textiles and their motifs woven have been ignored in most researches because they have been seen as a branch of painting and so forgotten. However, when a researcher studies them he/she is provided with important and deep first-handed pieces of information in this regard. The Safavid textils in which brocaded fabrics and velvets are of paramount importance are of the ignored works. Motifs woven on brocaded and velvet fabrics in this era are in a variety of forms and motifs.This research is objectively two fabrics designed by Ghiyalh al- din Naghshband, the very famous designer of the Safavid era. This thesis tries to shed a light on their hidden litrary themes and patterns.The findings of this study show that themes of lyrical literature are reflected in most of motifs woven on textiles of this era and because of the fact that many painters of this era are fabric designers; therefore, fabric has become the ground to show their artistic skills.

    Keywords: Safavid Textiles, Leyli & Majnoon, Ghias al - din Naghshband
  • N. ZEKEALI * Page 7

    Landscape painting is considered one of the most common types of painting in the world history of art. Various natural sceneries and beautiful landscapes have always been a popular subject matter among painters and of course their audience. During the history of painting many painters have focused on landscapes and landscape painting as their main subject matter. Although landscape painting, in the sense that the term is used today, originated in the 17th century and it is relatively not that old, landscape painting as an independent subject matter in Iranian art is much more recent. This paper presents a historical and descriptive study on the era of the emergence of landscape painting in Iranian contemporary art. It also introduces some of the pioneers of this style, especially “Mahmoud Khan-e Saba (Malek o-Sho’ara)” through library research and field work. The result of this study can be explained as follows: the origin of landscape painting in Iran dates back to late Qajar period, “Mahmoud Khan-e Saba” is considered as one of the most important pioneers of this style of painting in Iran and a significant number of his remaining works are landscape paintings.

    Keywords: landscape, Landscape Painting, Mahmoud Khan, e Saba, Kamalolmolk