فهرست مطالب

فصلنامه تحقیقات کلامی
پیاپی 31 (زمستان 1399)

  • تاریخ انتشار: 1400/03/30
  • تعداد عناوین: 6
|
  • غلامعلی مقدم*، نبی الله صدری فر صفحات 7-24

    علی رغم اختلاف در حدود و ثغور، اصل عصمت پیامبران از مسلمات اسلام است. عدم عصمت علمی و عملی در دریافت، حفظ و ابلاغ، به نقض غرض خداوند حکیم انجامیده و محال است. در عین حال ظواهر بعضی از آیات و روایات موهم فقدان برخی مراتب عصمت در انبیاء است. از جمله آیه 24 سوره -مبارکه یوسف(ع) که گاه عدم عصمت حضرت یوسف(ع) از آن برداشت شده است. این شبهه بر تفسیر خاصی از واژه «هم» و برخی تفاسیر در معنای «هم» و «برهان» بنا شده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش است که مراد از «هم» یوسف(ع)در آیه شریفه به گونه ای که بتوان به شبهه پاسخ داد، چیست؟ و چه دیدگاه هایی دراین باره مطرح است؟ در این مقاله نشان داده شده است که مبتنی بر مشکک بودن اراده، میل تکوینی و قصد انجام، هر دو از مراتب حقیقت واحد هستند که واژه «هم» در باره آن بکار رفته است، لذا می توان «هم» حضرت یوسف را به میل طبیعی و «هم» زلیخا را به قصد ارتکاب تفسیر نموده و از این رهگذر به شبهه پاسخ گفت.

    کلیدواژگان: شبهه عصمت یوسف، تشکیکی بودن اراده، واژه هم، واژه برهان
  • علی حسن نیا، سید محمد موسوی مقدم، محمود صیدی* صفحات 25-38

    انتساب تردید داشتن و مردد بودن خداوند نسبت به برخی از امور منجر به شکل گیری مساله حدیثی-کلامی چگونگی آن به خداوند شده است. در برخی از احادیث صراحتا خداوند در انجام دادن اموری مانند میراندن مومن دچار تردید می گردد. مساله این است که مردد بودن از صفات موجودات مادی و حادث است نه خداوند که مجرد از ماده و احکام آن است. از دیدگاه محقق یزدی انتساب تردید به خداوند در این گونه احادیث حقیقی نیست و مجازی می باشد. هم چنین با قطع نظر از انتساب مجازی چنین صفتی، مردد بودن خداوند صفت فعلی می باشد نه از صفات ذاتی. بنابراین مردد بودن در مقام فعل الهی است نه ذات او. به دلیل عدم انتساب حقیقی و ذاتی خداوند به صفت تردید، اشکال اتصاف تردید به خداوند لازم نمی آید. با نظر به این نکات، در حقیقت مومن هنگام مرگ دچار تردید می گردد که چنین تردید مومنانه ای مجازا به خداوند نسبت داده می شود.

    کلیدواژگان: محقق یزدی، تردید، خداوند، صفت فعل، مومن
  • عذرا جعفری موحد، محمد رنجبرحسینی*، احمد کریمی صفحات 39-58

    اسلام رحمانی، عنوان قرایتی نواندیشانه از دین اسلام است که با مبنا قرار دادن عقلانیت مدرن، که عقلانیت سود محورمادی است؛ فهم و تفسیر جدیدی از برخی مفاهیم مانند «عدالت» ارایه می دهد. طراحان اسلام رحمانی از میان دو تعریف عدالت یعنی؛ عدالت استحقاقی و عدالت مساواتی، عدالت مساواتی را که مورد پذیرش عرف عصر حاضر است پذیرفته و عدالت استحقاقی را مختص زمان پیامبر و اسلام حامل آن را اسلام تاریخی می دانند. نوشتار حاضر، به تبیین کاربست عدالت عرفی در انگاره اسلام رحمانی و نقد آن پرداخته است. در انگاره اسلام رحمانی، برمبنای عقلانیت مدرن، عدالت و نتایج آن، با چهار مقدمه تبیین می شود: یکی اینکه عدالت عرفی، ضابطه فهم اسلام است. دیگر اینکه خردجمعی، معیار فهم عدالت است. سوم اینکه احکام شرعی، طریقیت دارند نه موضوعیت و آخر اینکه عدالت عرفی و کرامت ذاتی، مبنای قوانین حقوق بشر است. عرف و خرد جمعی که واضع قوانین حقوق بشر است، رعایت تساوی را عدالت می داند. لذا احکام شرعی غیرعبادی که با عدالت مساواتی ناسازگار هستند، از حوزه دین خارج گردیده و جای خالی آن با قوانین حقوق بشر که بر مبنای عدالت عرفی است، پر می شود. در نقد این دیدگاه می توان به عدم نظام وارگی آن، خلط مقام ثبوت و مقام اثبات عدالت و تامل در معنای عقلی بودن عدالت عرفی و عدم تنافی طریقیت احکام با موضوعیت آنها اشاره کرد.

    کلیدواژگان: اسلام رحمانی، کدیور، عدالت عرفی، عقلانیت مدرن، اسلام تاریخی، اسلام معنوی
  • مجید مشکی* صفحات 59-76

    نحوه شکل گیری مذهب تشیع ، همواره به عنوان یکی از نکات چالش برانگیز بوده است ؛ از سویی شیعیان در طول تاریخ به اصالت مذهبی و هویت تاریخی خود از زمان رسول خدا"ص" تاکید می نمایند و از سوی دیگر اهل سنت برآنند که مذهب شیعه در صدر اسلام جایگاهی نداشته و این مذهب بعدها ظهور یافته است ، این نزاع و اثبات و نفی تا دوره ی معاصر در جریان است.یکی از محققان وهابی مسلک معاصر دکتر ناصر عبدالله القفاری از جمله کسانی است که بخش عمده از زندگی خود را صرف نقد شیعه و تشیع نموده و کتاب " اصول مذهب الشیعه الامامیه الاثنی عشریه عرض و نقد " حاصل تلاش او در این زمینه است . وی در بخشی از این اثر کوشیده است تا نظریه عدم اصالت دینی تشیع را بررسی و اثبات نماید و برای این مدعا به بیان شواهد تاریخی و نظرات شیعه و سنی همت گماشته است. پژوهش حاضر کوشش می نماید تا ضمن بررسی و تحلیل ادله ناصرالقفاری ، با استفاده از متون تاریخی و پیمایش کتابخانه ای مطالب بیان شده توسط وی را در خصوص شکل گیری و پیدایش مذهب شیعه نقد و بررسی نماید و براساس ادله موجود تاریخی به این پرسش پاسخ دهد که آیا در زمان رسول خدا "ص" اثری از شیعه بوده است یا خیر و نشات تفکر و مذهب شیعه به چه دورانی باز می گردد.

    کلیدواژگان: پیدایش تشیع، ناصر القفاری، تشیع در عصر نبوی، تاریخ تشیع
  • سید حسن هاشمی جزی*، محمد غفوری نژاد، محمدحسن نادم صفحات 77-94

    قرآن بسندگان ایرانی از جریان های فکری برآمده از مکتب تشیع امامیه هستند که با دو شاخصه ی قرآن بسندگی و دوری گزینی از حدیث در نیمه دوم قرن سیزده هجری و همزمان با نهضت مشروطه در ایران ظهور کردند. این جریان با دو شاخصه ی نگاه نقادانه به حدیث و خودبسنده و بی نیازی قرآن از سنت در تفسیر، شناخته می شوند. قرآنیان ایرانی همچون قرآنیان اهل سنت، برای نشان دادن بی اعتباری حدیث به بهره گیری از معیارهای نقد حدیث روی آورده با این تفاوت که جوامع حدیثی شیعه مورد نقد ایشان قرار گرفته و بیشتر تمایل به حکم ابطال حدیث و بخصوص احادیث اعتقادی شیعه با ابزار نقد متن دارند. معیارهای نقد متن مورد استفاده ایشان را می توان به دو دسته ی ادله نقلی(قرآن و سنت) و لبی(عقل، إجماع، تاریخ قطعی، علم روز و...)، تقسیم کرد. با توجه به نقش پررنگ حدیث در شکل گیری گزاره های کلامی شیعه، حدیث گریزی ایشان به نفی بخشی از گزاره های کلامی امامیه چون مهدویت، علم امام، شفاعت، توسل و... انجامیده است. ما در این مقاله ضمن بیان معیارهای پرکاربرد قرآنیان ایران در نقد متن، به نقد، بیان کاستی ها و کژوری آنان در بهره گیری از معیارهای پالایش حدیث خواهیم پرداخت.

    کلیدواژگان: معیارهای نقد متن حدیث، قرآنیان ایران، کلام امامیه، شریعت سنگلجی، برقعی، حسینی طباطبایی
  • محمدکاظم اسماعیلی* صفحات 95-110

    روایاتی که در اثبات امامت پیشوایان معصوم  مورد استناد قرار می گیرد، دو گونه است؛ نخست: روایاتی که به صراحت دلالت بر امامت و سرپرستی دارد و گونه دیگر روایاتی که افضلیت امامان  را ثابت کرده سپس اثبات امامت می کند. باورمندان به افضلیت امیرمومنان  برای ادعای خلافت بلا فصل ایشان، به حدیث «رایت» استناد جسته اند که گزاره مشترک بین نقل ها، این چنین است: «فردا پرچم را به دست کسی می سپارم که خدا و رسول را دوست دارد و خدا و رسول نیز او را دوست دارند». نوشتار حاضر، پس از معرفی قایلان به افضلیت، مفهوم آن را در لغت و اصطلاح بررسی نموده است و گونه های مختلف آن را گزارش کرده و در دلالت یابی، با توجه به ویژگی های اختصاص یافته، برتری و عصمت امیرمومنان و نفی آن از دیگران را نتیجه گرفته است و در نهایت امامت آن حضرت را اثبات نموده است. فرایند حاضر با روش نقلی -کلامی و با رویکردی توصیفی -تحلیلی صورت یافته است.

    کلیدواژگان: خیبر، رایت، پرچم، امامت، افضلیت، فرار از جنگ