فهرست مطالب

مطالعات و پژوهش های اداری - پیاپی 10 (تابستان 1400)

نشریه مطالعات و پژوهش های اداری
پیاپی 10 (تابستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1400/07/05
  • تعداد عناوین: 10
|
  • شهناز جهانگیری صفحه 6
  • مقالات تخصصی
  • علی شایسته معین، سهیلا غلامرضایی قمی صفحه 8

    هدف کلی این تحقیق، تحلیل و اولویت بندی عوامل نرم افزاری و سخت افزاری کلیدی موفقیت در اجرای مدیریت دانش در سازمان نقشه برداری کشور با استفاده از مدل هفت اس است. پژوهش حاضر، براساس هدف کاربردی تعریف شده است. از نظر ماهیت و روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است. سوالات، از نوع وصفی و توصیف کننده شرایط کنونی سازمان مورد مطالعه است. روش گردآوری داده‌های مرتبط با ابعاد هفتگانه تحقیق، از طریق نمونه گیری و ابزار مورد استفاده پرسشنامه تحقیق پایا و روا، مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای، اینترنت و بررسی گزارش های سازمان نقشه برداری کشور است. برای آزمون فرضیه های هفت گانه، از مراحل آزمون فرضیه آماری برای میانگین یک جامعه و برای اولویت بندی ابعاد هفت گانه مدل نظری تحقیق از آزمون فریدمن استفاده شد. باتوجه به آزمون فرضیات متغیرهای فرآیندهای سازمانی موثر و سیستماتیک و زیرساخت های سازمانی از مولفه های سخت افزاری، کارکنان دانش گرا از مولفه های نرم افزاری، مورد تایید قرار گرفتند. متغیرهای سیستم ها، فرهنگ، استراتژی، رهبری سازمانی از مدل تاییدی حذف شده است.

    کلیدواژگان: عوامل کلیدی موفقیت، اجرای سیستم مدیریت دانش، مدل هفت اس مک کینزی، سازمان نقشه برداری کشور
  • اسوالدو قاهره باتیستوتتی، دومینیک بورک ترجمه: مریم رجب زاده صفحه 34

    توانایی ایجاد، استفاده و انتقال دانش ممکن است منجر به ایجاد یا بهبود محصولات یا خدمات جدید شود. اما دانش غالبا ضمنی است و در ذهن افراد زندگی می کند، بنابراین انتقال آن به شخص دیگر با استفاده از کلمه مکتوب یا بیان شفاهی مشکل است. این مقاله با معرفی یک روش شناسی، متشکل از یک فرایند چهار مرحله ای که به تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح کمک می کند، به این مشکل مهم می پردازد. این روش شناسی از مدل سازی مفهومی استفاده می کند، بنابراین درک و استدلال را از طریق نمایش دانش بصری امکان پذیر می سازد. این به معنای امکان درک مفاهیم و ایده ها است که از طریق مدل های مفهومی، بدون استفاده از وسایل زبانی یا جبری، تجسم می شوند. روش شناسی پیشنهادی در محیط ابزار مبتنی بر فرامدل[1] انجام می شود که هدف آن کارآمدی و سهولت کاربرد است.

    کلیدواژگان: تبدیل دانش، مدل سازی دانش، کسب دانش، مدیریت دانش، سیستم های دانش بنیان
  • آئره وارک، آنه رینو ترجمه: شیرین خوشنود صفحه 56
    هدف

    این مقاله همزیستی شیوه های مدیریت دانش رسمی، غیررسمی و شخصی را بررسی می کند، به این دلیل که مدیریت دانش به عنوان پشتیبان از کارهای روزمره کارکنان در سازمان عمل می کند.
    طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: مطالعه کیفی که شامل 12 مصاحبه عمیق و 30 ساعت مشاهده در یک شرکت کوچک با رشد سریع و رویکرد دانش افزایی است، انجام شد.

    یافته ها

    روش های مدیریت دانش رسمی، غیررسمی و شخصی همگی در حمایت از کارهای روزمره در سازمان با یکدیگر مرتبط هستند. این موضوع نشان دهنده تغییر از درک مدیریت دانش به عنوان یک رویکرد سازمانی به اکولوژی که توسط عوامل و مسایل متعددی شکل گرفته و بر شکاف های رسمی/ غیررسمی و همچنین سازمانی/ شخصی گسترش یافته است، تغییر پیدا کرده است. روابط متقابل بین شیوه های مدیریت دانش رسمی، غیررسمی و شخصی اشکال مختلفی داشت. در بین هر یک از انواع مدیریت دانش روش هایی وجود داشت که به شیوه ای منحصر به فرد مشارکت می کردند، بدون آنکه در انواع دیگر عملکرد موازی داشته باشیم. برخی از روش های مدیریت دانش دارای همپوشانی عملکردی قوی و در حال رقابت بودند. علاوه بر این برخی از شیوه های مدیریت دانش رسمی، غیررسمی و شخصی روابط مکمل ایجاد کردند.

    محدودیت ها/ مفاهیم تحقیق:

    یافته ها براساس کار میدانی در یک سازمان است.

    مفاهیم کاربردی:

    سازمان ها از ارتباطات مکمل مدیریت دانش رسمی، غیررسمی و شخصی بهره مند خواهند شد. از آنجا که این ارتباطات توسط کارکنان در فعالیت های روزمره ادامه پیدا می کنند، مدیریت موثر اکولوژی مدیریت دانش به یک تلاش جمعی و توزیع شده نیاز دارد.

    اصالت/ ارزش:

    این مقاله یکی از معدود گزارش های تجربی است که همزیستی شیوه های مدیریت دانش رسمی، غیررسمی و شخصی را پیچیده می کند و یک دیدگاه کاربردی – اکولوژی پیشنهاد می دهد که آن روابط متقابل آنها می تواند مورد بررسی قرار گیرد.

    کلیدواژگان: مدیریت دانش رسمی، مدیریت دانش غیررسمی، مدیریت دانش شخصی، نظریه عملکرد
  • شاونا ام. لی.بلانک، جیمز هاگ ترجمه: علی شایسته معین صفحه 76

    مدیریت دانش به منظور کسب، ذخیره‌سازی و سازماندهی دانش و تجربیات در شرکت‌ها عمل می‌کند تا برای آینده به‌عنوان مرجع، قابلیت دسترسی داشته ‌باشد. شاید]بی‌شک[، پیچیده‌ترین بخش مدیریت دانش، شناسایی دانش ضمنی سازمان است. داستان‌سرایی[1] به‌عنوان ابزاری برای کشف دانش ضمنی سازمان، دارای قابلیت بالایی است. با این حال، برای ترکیب ادبیات تحقیق مربوط با داستان‌سرایی در مدیریت دانش، تحقیقات انگشت‌شماری انجام شده است. سوالات پژوهشی که باید به آن‌ها پاسخ داده شود عبارت است از: مدیریت دانش چیست؟ چرا مدیریت دانش از کاربرد داستان‌سرایی منتفع می‌شود؟ و چگونه می‌توان داستان‌سرایی را در مدیریت دانش، برای کشف دانش ضمنی، عملیاتی کرد؟ در نهایت، مثال‌هایی از تجربیات موفقیت‌آمیز داستان‌سرایی در مدیریت دانش و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی، ارایه می‌شود.

  • ژنژیائو چن، داگلاس فوگل، تیانان یانگ، جیانوی دنگ ترجمه: رضا نایبی صفحه 88

    دانش ضمنی ابزار بسیار با اهمیتی در توسعه پایدار سازمانها است. با وجودی که دانشمندان و دست‌اندرکاران مربوطه متوجه کاربرد روزافزون رسانه‌های اجتماعی در انتقال دانش ضمنی شده‌اند، اما تحقیقات تجربی موجود اطلاعات کافی در مورد این پدیده را ارایه نمی‌کند. این تحقیق از آن روی بدیع و جدید است که به کشف و بررسی این موضوع پرداخته که رسانه اجتماعی مورد استفاده برای منتورینگ چه زمان و چگونه (به طور مثال، منتورینگ الکترونیکی نوظهور) باعث پیشبرد فراگیری دانش ضمنی در سازمان های پایدار می‌شود. در این مطالعه شش فرضیه ارایه می‌شود که طبق آن پیش‌بینی می‌شود چگونه منتورینگ از طریق رسانه اجتماعی باعث پیشبرد یادگیری دانش ضمنی براساس دو عامل مداخله‌گر می‌شود. به علاوه، دو ویژگی رسانه اجتماعی، دو فرآیند مداخله‌ای را تعدیل می‌کنند. محققین دو مطالعه طولی سه بعدی در 45 شرکت پایدار انجام دادند و 156 مورد معتبر به دست آوردند. همه فرضیه‌ها مورد تایید هستند. یافته‌ها نشان می‌دهد اثرات منتورینگ در رسانه اجتماعی بر یادگیری دانش ضمنی به واسطه مکانیزم یادگیری عاطفی (یعنی تمایل) و مکانیزم یادگیری شناختی (یعنی مدل ذهنی اشتراک‌گذاریSMM) حاصل می‌گردد. به علاوه، دو فرآیند مداخله‌ای توسط دو قابلیت رسانه اجتماعی تعدیل می‌شود (یعنی حضور اجتماعی و همزمانی). این مطالعه ادبیات تحقیق موجود در زمینه منتورینگ الکترونیکی و ادبیات تحقیق در زمینه مدیریت یادگیری دانش پایدار را با یکدیگر ادغام و پیوند می‌دهد. همچنین به مدیران بینش کافی می‌دهد تا برای بهبود یادگیری دانش پایدار (TKA) در سازمان های پایدار، رسانه اجتماعی را به شکلی کارآمد با منتورینگ درآمیزند.

    کلیدواژگان: منتورینگ در رسانه جمعی، مدل ذهنی اشتراک گذاری، تمایل، همزمانی، حضور اجتماعی، یادگیری دانش ضمنی.
  • نشست تخصصی
  • مستندسازی تجارب (روش ها، الگوها و ابزارها) / سخنران: مهندس ساسان رستم نژاد
    صفحه 114
  • مصاحبه اختصاصی
  • مستندسازی تجارب (روش ها، الگوها و ابزارها) / گفتگو با دکتر احمد سپهری (دکتری مدیریت کسب و کار - مشاور و مدرس مدیریت دانش)
    صفحه 130
  • روش شناسی مستندسازی تجارب / گفت و گو با دکتر کیومرث اشتریان (دکتری سیاستگذاری عمومی - دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)
    صفحه 134
  • معرفی کتاب
  • دکتر پیمان اخوان، دکتر جلیل حیدری، دکتر محمدرضا زاهدی صفحه 142