فهرست مطالب

نشریه جغرافیا و برنامه ریزی شهری چشم انداز زاگرس
پیاپی 51 (بهار 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/02/20
  • تعداد عناوین: 6
|
  • معصومه توانگر*، علیرضا اصیلی صفحات 7-22

    چشمه های آبگرم و معدنی از جمله جذاب ترین سایت های زمین گردشگری در سراسر دنیا هستند که سهم زیادی در صنعت گردشگری برخی کشورها دارند. در استان خراسان رضوی نیز تعداد قابل توجهی چشمه آب گرم وجود دارد که قابلیت تبدیل به سایت گردشگری را داراست. بخش های مختلف این چشمه ها از قبیل مظهر چشمه، حوضچه ها و آبراهه ها، مظاهر زیبایی شناختی، بناهای تاریخی مرتبط و مناظر طبیعی پیرامون آنها گردشگران بسیاری را به خود جلب می کند. همچنین ویژگی های فیزکو شیمیایی و خواص درمانی ناشی از آن نیز باعث جذب تعداد زیادی از گردشگران تندرستی و پیشگیرانه است. این پژوهش با هدف توسعه گردشگری شهرستان فریمان از طریق ظرفیت سنجی زمین گردشگری و گردشگری تندرستی مبتنی بر آبهای گرم معدنی، در محدوده ی چشمه شاهان گرماب تدوین شده است. پژوهش از نوع توصیفی - پیمایشی بوده و اطلاعات مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی با استفاده از منابع معتبر علمی و با حضور در محیط و مصاحبه با مسیولین محلی و سرمایه گذار فعلی مجموعه، جمع آوری شد. علیرغم ویژگیهای مثبت چشمه های آب گرم و معدنی، در استان خراسان رضوی، متاسفانه بهره برداری از این چشمه ها دچار سوء مدیریت است. عدم وجود سیستم بازاریابی بین المللی و حتی داخلی بسیاری از این چشمه ها موجب شده که حتی مهمترین جنبه گردشگری این چشمه ها یعنی درمان با آبهای گرم و معدنی نیز جنبه محلی داشته باشد و سایر جنبه های جذاب طبیعی آن نادیده گرفته شود، در حالیکه چشمه های آب گرم قابلیت پذیرایی از گردشگران زمین شناسی، گردشگران تندرستی و پیشگیرانه را دارند، همانطوریکه در سایر نقاط جهان در جهت برنامه ریزی و درآمدزایی پایدار، در کنار حفاظت از این مواریث تاریخی و طبیعی اقدام شده است. نتایج پژوهش در قالب راهبردها و راهکارهای اجرایی توسعه زمین گردشگری- تندرستی در محدوده ی شاهان گرماب ارایه شد.

    کلیدواژگان: چشمه آبگرم، زمین گردشگری، گردشگری تندرستی، شاهان گرماب، فریمان
  • محمدرضا زند مقدم صفحات 23-48

    شهر فیروزکوه که بعد از انقلاب اسلامی با رشد فزاینده جمعیت گسترش بی رویه را نیز به دنبال داشته است، بطوریکه مساحت آن از 152 هکتار در سال 1365 به 392 هکتار در سال 1390 رسیده است. این تحقیق با هدف بررسی روند توسعه فیزیکی شهر فیروزکوه، شناسایی نقاط عطف در توسعه فیزیکی شهر فیروزکوه و اثرات زیست محیطی که توسعه فیزیکی شهر فیروزکوه، صورت گرفته است. الگوی اصلی این تحقیق، تکوینی است که در ابتدا روش تاریخی، داده های مربوط به جمعیت و مساحت شهر فیروزکوه در طی سال های 1335 تا1390  مورد بررسی قرا گرفت و از طریق مدل هلدرن، الگوی توسعه فیزیکی شهر فیروزکوه مشخص شد؛ و با استفاده از دو مدل ضریب مکانی و مدل فزاینده اشتغال و جمعیت، عوامل موثر بر توسعه فیزیکی شهر مشخص شد. در روش توصیفی داده های مربوط به آلودگی های ایجاد شده توسط کارخانه های اطراف شهر فیروزکوه و میزان زباله های تولید شده در شهر و فاضلاب های شهری بررسی شده و بنابراین می توان به مهاجرت و اجرای طرح جامع در این شهر اشاره کرد؛ اما به طور اخص عوامل تحولات بخش اقتصاد پایه ای از دهه 1365 به بعد، احداث جاده تهران به شمال، ارتقای بخش فیروزکوه به شهرستان فیروزکوه و تاسیس ادارات دولتی ، احداث و توسعه شهرک های صنعتی و احداث دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1367، نام برد. بررسی روند تحولات جمعیتی و کالبدی شهر فیروزکوه در طی دهه های 1335 تا 1390 نشان داد که تا قبل از دهه 1365، و در طی این 30 سال جمعیت شهر به دو برابر  جمعیت اولیه خود رسیده است. اما از سال 1375 1365 شهر فیروزکوه رشد جهشی و فزاینده ای را داشته است، و در این دوره ده ساله به حدود 2 برابر جمعیت سال 1365 رسید. بنابراین می توان سال 1365 را به عنوان نقطه عطف تحولات فیزیکی شهر فیروزکوه دانست.

    کلیدواژگان: توسعه فیزیکی، اثرات زیست محیطی، مدل هلدرن، مدل ضریب مکانی، مدل فزاینده اشتغال و جمعیت
  • اکبر کیانی*، فرضعلی سالاری سردری صفحات 49-76

    کیفیت زندگی یکی از موضوعاتی است که امروزه در مطالعات برنامه ریزی شهری جایگاه ویژه ای دارد. کیفیت زندگی ضمن دارا بودن ابعاد عینی به شرایط ذهنی، تصورات و ادراک فرد از واقعیت های زندگی بستگی و وابستگی دارد. زندگی در شهرهای امروزی در تعامل با شرایط مختلف محیطی، اجتماعی اقتصادی، زیرساختی، بهداشتی، امنیتی، فرهنگی و سیاسی شکل می گیرد، حاصل این تعامل، کیفیت زندگی شهری را شکل می دهد. تمرکز بیش از حد جمعیت و به تبع آن افزایش فعالیت ها و تعاملات در نواحی شهری منجر به فشار بر محیط شهری و بروز مشکلات زیست محیطی، افزایش اختلاف طبقات اجتماعی و بی عدالتی در دسترسی گروه های اجتماعی مختلف به منابع شهری شده است. این عوامل کیفیت زندگی ساکنان شهرها را تحت تاثیر قرار داده و به صورت اختلاف شدید سطح زندگی در بخش های مختلف شهرها نمایان می گردد. هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی با تاکید بر اصول شهر زیست پذیر در شهر لامرد می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه تحقیق حاضر شامل کلیه شهروندان می باشد که در این بین با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول کوکران 383 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. معیارهای مورد نیاز در قالب شاخص های چهارگانه کیفیت زندگی (شاخص قلمرو کالبدی- خدماتی، زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی) و 24 زیر معیار پس از استانداردسازی و گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه و با استفاده از روش های تحلیل آماری؛ تحلیل واریانس و آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف، تعقیبی بونفرونی، آزمون Tتک نمونه ای، آزمون فریدمن در محیط نرم افزار SPSS مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند و همچنین از تکنیک Topsis و مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) جهت رتبه بندی شاخص نهایی کیفیت زندگی استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان می دهد که وضعیت شاخص های چهارگانه کیفیت زندگی در سطح شهر لامرد در حد از متوسط قرار دارند و بین شاخص های کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود دارد و شاخص غالب قلمرو اجتماعی می باشد. همچنین بین رتبه بندی شاخص های کیفیت زندگی شهری لامرد مبتنی بر اصول شهر زیست پذیر تفاوت معناداری وجود دارد و اولویت شاخص ها به ترتیب شامل شاخص اجتماعی، قلمرو کالبدی- خدماتی، زیست محیطی و اقتصادی می باشد. با توجه به نتایج شهر لامرد بر مبنای اصول یک شهر زیست پذیر در وضعیت متوسطی در خصوص شاخص های کیفیت زندگی شهری قرار دارد.

    کلیدواژگان: کیفیت زندگی شهری، زیست پایدار، تاپسیس، مدل تحلیل شبکه، شهر لامرد
  • مهیار سجادیان*، محمدعلی فیروزی، احمد پوراحمد صفحات 77-91
    رشد لجام گسیخته، پدیده ای است که بسیاری از شهرها، به ویژه کلانشهرها را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است. در این راستا، رشد هوشمند شهری، الگویی توانمند و جامع نگر می باشد که سعی اصلاح این وضعیت دارد. کلانشهر اهواز نیز دهه ها است که از عوارض رشد سریع و پرنوسان در عذاب بوده و بنابراین مدتی است که با توجه به تجربه جهانی، حرکت در چارچوب الگوی رشد هوشمند شهری برای این کلانشهر توصیه می گردد.  این پژوهش نیز با درک ضرورت و اهمیت پژوهش در این حوزه، با روشی توصیفی- تحلیلی به هدف تحلیلی بر شرایط موجود کلانشهر اهواز به لحاظ تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری به تحقیق پرداخت. جامعه آماری پژوهش مناطق 8 گانه کلانشهر اهواز می باشد؛ که داده های مربوط به شاخص های 81 گانه رشد هوشمند شهری در مقیاس این مناطق و در چهارچوب 4 معیار کالبدی- کاربری اراضی، اجتماعی- اقتصادی، دسترسی- حمل و نقل و زیست محیطی با استفاده از روش های وزن دهی آنتروپی، تاپسیس، کاکس باکس و آزمون های آماری شاپیرو- ویلک، کولموگروف- اسمیرنف، آنوا، دانکن، توکی و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردیدند. ضمن این که برای نقشه سازی پهنه بندی از نرم افزار Arc GIS 10 استفاده گردید. بر اساس قسمتی از نتایج پژوهش، در کل کلانشهر اهواز از وضعیت مناسبی به لحاظ تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری برخوردار نبوده و تفاوتی معنی دار بدین لحاظ مابین مناطق این کلانشهر وجود دارد. از نتایج دیگر پژوهش آن که، از نظر شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری، به ترتیب مناطق 4، 3، 2، 1، 8، 5، 7و 6 رتبه بندی گردیدند، به طوری که منطقه 4 دارای بهترین وضعیت و منطقه 6 دارای بدترین وضعیت تشخیص داده شد. در انتها نیز، بر اساس یافته های پژوهش راهکارهایی پیشنهاد گردید.
    کلیدواژگان: اهواز، تاپسیس، رشد هوشمند شهری، شاخص
  • مهدی اخگری*، سلیمه سالارزایی صفحات 93-111

    با بررسی میزان نابرابری ها در توز یع خدمات و  شناسایی الگوی فضایی بی عدالتی در سطح شهر میتوان پی برد که کدام یک از خدمات در وضعیت نامناسب تر ی هستند و بی عدالتی ها بیشتر در کدام بخش و محله شهری تمرکز یافته است. عدالت فضایی و عدالت جغرافیایی به منزله توزیع عادلانه خدمات و امکانات شهری به منظور رسیدن به یک جامعه متوازن و یکی از رهیافت های عدالت اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل عدالت فضایی در نحوه توزیع خدمات در سطح محلات منطقه چهار شهرداری زاهدان است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است.به منظور تحلیل نحوه توزیع خدمات در سطح محلات منطقه چهار ، از مدل های L.Q ، ضریب امتیاز استاندارد شده  و مدل VIKOR استفاده شده است. سپس به منظور سنجش رضایت شهروندان از نحوه توزیع خدمات از آزمون های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد خدمات شهری و همچنین توزیع فضایی جمعیت و خدمات به صورت عادلانه در سطح محلات منطقه 4 توزیع نشده، به طوری که محلات آزادی میانی و مصلی قدس در بهترین وضعیت و محلات شیرآباد و کلاته کامبوزیا در پایین ترین سطح برخورداری از توزیع خدمات قرار دارند. یافته های حاصل از پرسشنامه رضایت شهروندان در توزیع خدمات نشان دهنده نارضایتی شهروندان از نحوه توزیع خدمات است. به طوری که محلات آزادی و کلاته کامبوزیا به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میزان رضایت را از نحوه توزیع خدمات بودند. علت این امر را می توان در عدم تعریف مشخص کاربری های محله ای در نظام مدیریت شهری ، عدم تسهیلات زیرساختی خدماتی دانست که از مهمترین جنبه هایی است که نابرابری را در سطح محلات را شدیدتر نموده است.  از آنجایی که مدیریت شهری عامل اصلی توزیع خدمات در سطح محلات است، می تواند با آگاهی از نحوه توزیع خدمات در سطح محلات و رضایت شهروندان از نحوه توزیع خدمات نقش بهتری را در توزیع خدمات داشته باشد.

    کلیدواژگان: عدالت فضایی، مدیریت شهری، توزیع خدمات، محلات منطقه 4، زاهدان
  • غلامرضا حقیقت نایینی*، یاسر محسن پور صفحات 113-137
    شهرها در طول زمان تحت تاثیر نظام های اقتصادی و سیاسی قرار گرفته و با توجه به شرایط و تصمیمات موجود، سازمان فضایی آن ها شکل گرفته است. در این میان شهرهای ساحلی به دلیل داشتن فرصت های سرمایه گذاری اغلب مورد توجه بازیگران و فعالان اقتصادی و سیاسی قرار گرفته اند. با این منظور در این پژوهش هدف اصلی بررسی نقش نیروهای سیاسی و اقتصادی در تغییر و تحولات سازمان فضایی شهر محمودآباد بوده است. روش پژوهش تحلیلی-استنباطی بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر محمودآباد به تعداد  31844 نفر و تعدادی از کارشناسان و متخصصان دانشگاهی و نظام مدیریت شهری این شهر بوده است. حجم نمونه به تعداد 10 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری به منظور جمع آوری داده های میدانی با روش مصاحبه بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی و تکنیک تحلیل مضمون بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که نیروهای اقتصادی در قالب سرمایه گذاران زمین و مسکن و نیروهای سیاسی در قالب واسطه گران بین سرمایه داران و مدیران شهری و همچنین اقدامات جمعی به صورت ایتلاف رشد در تغییر و تحولات شهر محمودآباد نقش اصلی ایفا می کنند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نشان داد که رشد جمعیت و افزایش ارزش زمین، فرصت های مناسبی برای سرمایه گذاری در زمین و مسکن ایجاد کرده است، اما بورس بازی، تبلیغات فراوان و کمبود منابع مالی نظام مدیریت شهری باعث شده است که فرآیندهای ساخت و ساز و توسعه شهر به سمت خانه سازی غیراصولی، ویلاسازی و همچنین برج سازی های خارج از ضوابط و قوانین شهری پیش برود، به صورتی که ادامه این روند منجر به تفکیک محلات از هم، خصوصی سازی سواحل و افزایش فاصله طبقاتی و عدم انطباق فضایی شهر را منجر شده است.
    کلیدواژگان: نظام های اقتصادی و سیاسی، ائتلاف رشد، سازمان فضایی شهر، اقتصاد سیاسی فضا، شهر محمودآباد