فهرست مطالب
نشریه عیار پژوهش در علوم انسانی
سال دوازدهم شماره 2 (پیاپی 24، پاییز و زمستان 1400)
- تاریخ انتشار: 1401/07/16
- تعداد عناوین: 6
-
صفحات 5-22
ازجمله تاثیرگذارترین مسایل در راه دستیابی به علوم انسانی اسلامی، نحوه مواجهه با علوم غربی است. حل این مسیله تاثیر مستقیمی بر میزان بهره مندی از این علوم خواهد گذاشت. در این باره نظریات متفاوتی مطرح است؛ از روشنفکران سکولار گرفته که علم و فناوری غربی را تنها راه پیشرفت تلقی می کنند، تا برخی پژوهشگران دینی که قایل اند در علم و تمدن غربی هیچ برگ زرینی یافت نمی شود که قابل استفاده باشد. هدف این پژوهش آن است که نحوه مواجهه با علوم غربی را در دیدگاه علامه مصباح یزدی واکاوی کرده، براساس آن میزان بهره مندی از این علوم را بررسی نماید. روش پژوهش «توصیفی» و از نوع «تحلیل اسنادی» است. از منظر آیت الله مصباح یزدی، در مواجهه با علوم غربی آسیب هایی وجود داشته که باید از آنها برحذر بود. نحوه مواجهه صحیح، «غرب پژوهی» است و باید در این زمینه نقد و گزینش کرد. اما به عللی میزان بهره مندی از این علوم در بیشتر ساحت ها حداقلی است، به ویژه مبانی و پیش فرض ها، روش شناسی عقلی و نقلی و جنبه هنجاری علوم انسانی. اما بهره مندی از علوم پایه، علوم تجربی و روش شناسی تجربی می تواند حداکثری باشد. در اندیشه آیت الله مصباح یزدی، علوم غربی فی الجمله قابل استفاده است، ولی میزان بهره مندی از آنها در ساحت های گوناگون، یکسان نیست.
کلیدواژگان: علوم غربی، علوم انسانی غربی، نقد علوم غربی، مبانی علوم غربی، علامه مصباح یزدی -
صفحات 23-38
علوم انسانی نرمافزار هر تمدن است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدیولوژی جهان غرب است. علیرغم نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامیسازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک میکنند. بدینروی، لازم است چالشهای نظری اسلامیسازی علوم انسانی شناسایی، تحلیل و ارزیابی شود. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاههای فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی، با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی به بررسی چالشهای روششناختی «امکان علوم انسانی اسلامی» پرداخته است. براساس نتایج بهدستآمده، تمایز روش علمی از روش فهم متون دینی و تفکیک مقام «گردآوری» از مقام «داوری» از مهمترین چالشهای دینشناختی امکان «علوم انسانی اسلامی» است. آیتالله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم برای اسلامیسازی علوم انسانی، ازجمله مبانی روششناختی، هم به این چالشهای یادشده پاسخ گفته و هم با تاکید بر ضرورت علم دینی، راه را برای ارایه نمونههای عینی علوم انسانی اسلامی نیز نشان داده است.
کلیدواژگان: علم دینی، علوم انسانی اسلامی، روش شناسی، روش علمی، مقام داوری، مقام گردآوری -
نقد و بررسی دیدگاه عبدالکریم سروش در امکان علوم انسانی اسلامی؛ متکی بر مبانی معرفت شناختی و روش شناختی علامه مصباح یزدیصفحات 39-52
پرورش ایده «علوم انسانی اسلامی» بهسبب کثرت بیباوران به علوم انسانی اسلامی، بینیاز از نقد دیدگاه مخالفان نیست. ازاینرو این تحقیق دیدگاه عبدالکریم سروش، یکی از مشهورترین مخالفان علم دینی را براساس اندیشه علامه مصباح یزدی نقادی کرده و هدف از آن، تبیین نقاط ضعف استدلالهای اوست. اطلاعات لازم برای تحقیق حاضر با روش کتابخانهای گردآوری و با روش تحلیل منطقی بررسی گردیده است. سروش در استدلال اصلی خویش کوشیده است از طریق بررسی موضوع، هدف و روش علم، امتناع علم اجتماعی اسلامی را نتیجه بگیرید. اما بررسی موضوع علوم اجتماعی از وجود عناصر «آگاهی» و «اراده» در آن خبر میدهد و این کار تقسیم موضوع این علوم را به «اسلامی» و «غیراسلامی» ممکن میسازد. همچنین امکان دخالت ارزشها در تعیین اهداف این علوم نیز امکان تقسیم این علوم را به اسلامی و غیراسلامی اثبات میکند. از سوی دیگر، امکان شکلگیری روشهایی که از منابع اسلامی بهره میبرند ثبوتا و اثباتا نظریه «امتناع علوم اسلامی» را رد و «امکان علوم اسلامی» را اثبات مینماید.
کلیدواژگان: علوم انسانی، امکان علوم انسانی اسلامی، موضوع علم، روش علم، غایت علم، عبدالکریم سروش -
صفحات 53-70
«تفسیر موضوعی» به معنای گردآوری آیات قرآن کریم درباره یک موضوع خاص و استنطاق آنها به منظور دستیابی به دیدگاه قرآنی در خصوص یک موضوع است. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی روش تفسیر موضوعی دو اندیشمند بزرگ آیتالله مصباح یزدی و آیتالله جوادی آملی بررسی گردیده و وجوه تشابه و تمایز روشها ارایه شده است. در شیوه انتخاب و ترتیب موضوعات در تفاسیر موضوعی، هر دو استاد در انتخاب موضوعات، هم از موضوعات درونمتنی و هم موضوعات برونمتنی استفاده کردهاند؛ اما در شیوه چینش موضوعات، یکسان عمل نکردهاند و چینش آیتالله مصباح یزدی ترجیح دارد؛ زیرا از مسایل مهم و اساسی دین شروع میشود و جایگاه موضوعات به ترتیب آمده است. از دیگر امتیازات شیوه آیتالله مصباح یزدی در جمعآوری و دستهبندی آیات، محور قرار دادن توحید است. در تفاسیر موضوعی هر دو استاد به قواعد تفسیری توجه شده است؛ همچون توجه به سیاق و نکات ادبی. آیتالله مصباح یزدی در موارد متعددی متعرض دیدگاه مفسران شیعه و سنی شده است، بهویژه دیدگاههای استاد خود علامه طباطبایی را در مکرر ذکر کرده و گاهی ادلهای برای رد آن آورده و این نشانه آزاداندیشی ایشان در اظهارنظرها و دیدگاههاست. هر دو مفسر از روایات استفاده کردهاند و در این زمینه تفاوتی میان آنها وجود ندارد. با توجه به اینکه هر دو مفسر از شاگردان برجسته علامه طباطبایی بهشمار میآیند و علوم عقلی را از محضر ایشان فراگرفتهاند، دیدگاههای نسبتا نزدیکی در استفاده از برهانهای عقلی دارند و گرایش تفسیر عقلی در تفسیر هر دو مفسر بهچشم میخورد.
کلیدواژگان: روش تفسیر، تفسیر موضوعی، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله جوادی آملی -
صفحات 71-90
توحید اصلیترین و مهمترین رکن هندسه معرفتی قرآن، و آموزش توحید از محوریترین مسایل تربیتی است که قرآن بدان توجه کرده و برای دستیابی به آن از روشهایی بهره برده است که میتوان با بررسی آیات، آنها را کشف و استخراج نمود. روش آموزش توحید در قرآن، مبتنی بر پیشفرضهایی است که این مقاله درصدد است آنها را با تاکید بر اندیشههای کلامی و تفسیری علامه مصباح یزدی تبیین نماید تا در پژوهشهای مربوط به روش آموزش توحید در قرآن مدنظر واقع شود. روش این تحقیق توصیفی تحلیلی با بهرهگیری از منابع کتابخانهای است. یافتههای تحقیق نشان میدهد این مبانی در ساحتهای پنجگانه معرفتشناختی، هستیشناختی، انسانشناختی، ارزششناختی و قرآنشناختی قابل شناخت و مهمترین آنها عبارت است از: مراتب، نصاب و اقسام بودن توحید؛ هماهنگی روش آموزش توحید در قرآن با قوانین هستیشناسانه؛ ارزش مراتب توحید؛ هماهنگی روش آموزش توحید در قرآن با فطرت انسان؛ امکان شناخت توحید؛ انواع و مراتب شناخت توحید؛ و روشمندی آموزش توحید در قرآن.
کلیدواژگان: روش آموزش توحید، مبانی معرفت شناختی، مبانی هستی شناختی، مبانی انسان شناختی، مبانی ارزش شناختی، مبانی قرآن شناختی، علامه مصباح یزدی -
صفحات 91-102
تاثیرگذاری و جامعیت فکری آیتالله مصباح یزدی در زمینههای گوناگون علوم عقلی، سیاسی، تفسیر، کلام و مانند آن موجب گردیده است کتابها، مقالات و پایاننامههای فراوانی درباره شخصیت، آثار، آراء و اندیشههای ایشان تالیف گردد. بدینروی، لازم است ثاثیر انعکاس آثار ایشان در حوزههای گوناگون معرفی شود. این پژوهش با استفاده از روش «علمسنجی»، پایاننامههای مرتبط با شخصیت، آراء و اندیشههای علامه مصباح یزدی در رسالههای دانشگاهی و حوزوی را بررسی میکند. طی سالهای 1376 تا پایان 1399 تعداد 283 پایاننامه در مراکز دانشگاهی و حوزوی در این زمینه دفاع شده که از میان آنها 167 عنوان حوزوی و 116 عنوان دانشگاهی بوده است. بیشترین پایاننامهها نیز در سالهای 1395 و 1391 تالیف گردیده است. در میان مقاطع تحصیلی نیز مقطع کارشناسی ارشد (سطح سه) با 252 پایاننامه بیشترین تعداد را داشته است. تحلیل موضوعی پایاننامههای مرتبط نیز بیانگر آن است که این پایاننامهها در 16 حوزه موضوعی نگارش یافته که از میان آنها حوزههای علوم سیاسی با 61 عنوان و فلسفه با 54 عنوان بیشترین تعداد را داشته است. 208 استاد راهنما و 203 استاد مشاور وظیفه راهنمایی و راهبری این پایاننامهها را برعهده داشتهاند که از میان آنها حسن معلمی با 12 عنوان راهنمایی و اکبر میرسپاه با 9 عنوان مشاوره بیشترین آمار را به خود اختصاص دادهاند. از میان 67 دانشگاه و مرکز آموزشی و پژوهشی، «موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» و «مجتمع آموزش عالی امام خمینی» بیشترین تعداد پایاننامه مرتبط را داشتهاند.
کلیدواژگان: علامه محمدتقی مصباح یزدی، پایان نامه، سنجش علم، تولیدات علمی، مراکز پژوهشی