فهرست مطالب

فقه و فقاهت - پیاپی 1 (بهار و تابستان 1402)

نشریه فقه و فقاهت
پیاپی 1 (بهار و تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/12/12
  • تعداد عناوین: 6
|
  • سید محمد نجفی یزدی * صفحات 5-17

    اهمیت قواعد فقهیه سبب شده است که در دوران ما تبدیل به علم مستقل گردد و لذا تعریف دقیق آن و تفاوت آن با دو علم اصول و فقه، مورد توجه قرار گرفته است. فقها، عنایت لازم را نسبت به تعریف دقیق و تفاوت آن با مسئله فقهیه، آنگونه که در مورد علم اصول و تفاوت آن با قاعده فقهیه داشته اند، بذل نکرده اند. این نوشتار تلاشی دارد این موضوع را مورد توجه قرار دهد که قواعد فقهیه با توجه به گستره بسیار وسیع مسائل آن، دارای تعریف دقیق نیست و تعاریف موجود همگی دارای ابهامات جدی است. به ویژه تفاوت این علم با مسائل فقه از ابهام جدی برخوردار است و لذا مسائل فراوانی از فقه، جزء قواعد فقه قرار گرفته است. همچنانکه تفکیک این علم با علم اصول نیز از ابهام جدی برخوردار است بلکه علم اصول نیز از این ابهام یعنی عدم تعریف دقیق رنج می برد و در پایان توصیه شده است، محققین عمر و امکانات خود و دیگران را صرف تحقیق در مورد تعریف امثال قواعد فقه نکنند و برای متون درسی و آموزشی به مباحثی از این دو علم که کاربرد بیشتری دارد اکتفا نموده و تکمیل مباحث را به فقه و هنگام نیاز جهت استدلال فقهی مطرح نمایند.

    کلیدواژگان: قواعد، فقه، قواعد فقه، اصول فقه، تعاریف، مسئله فقهیه
  • حامد میرزاخان *، محمدعلی قاسمی صفحات 19-39

    انتخاب افراد برای مسئولیت ها و مناصب حکومتی در حکومت اسلامی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به طور کلی در آیات الهی و روایات اهل بیت علیهم السلام دلایل مختلفی در راستای تبیین ملاک و معیار انتخاب و تعیین اشخاص برای مناصب حکومتی بیان شده است، یکی از دلایلی که قابلیت رسایی در این حوزه دارد، روایت مقبوله عمر بن حنظله است، از این رو تبیین کاربست مقبوله عمر به حنظله در تعیین تراز و معیار انتخاب افراد، مساله اصل این پژوهش می باشد. که با روش تحلیلی – توصیفی و اجتهادی صورت می پذیرد. مقبوله با بیان دو سنخ ویژگی و با الغای خصوصیت بیانگر صفات انسان هایی که می خواهند در حکومت اسلامی نقش ایفا کنند. بر اساس دلالت مقبوله، شاخص دانایی بیشتر در کار، درستکاری و پاک دستی، رعایت تقوا و ورع، شبیه تر بودن به پیشوایان معصوم علیه السلام در سخن و رفتار، مخالف سخنان با دشمنان و به عبارت نمود دشمن ستیزی از مهم ترین ملاک ها و معیار های انتخاب افراد برای احراز مناصب حکومتی در حکومت اسلامی است و رعایت این ویژگی ها می تواند در تعیین اصلح کمک شایانی نماید و انجام امور مردم را حکومت اسلامی سهولت بخشد.

    کلیدواژگان: مقبوله عمربن حنظله، گزینش اصلح، مناصب حکومتی، مناصب سیاسی
  • اسرافیل سبحانی * صفحات 41-65

    احراز صلاحیت و به کارگیری افراد صالح و متعهد در مدیریت حکومت اسلامی و مسئولیت های حکومتی از وظایف حاکمان است. از این جهت افرادی باید در مناصب اداری و حکومتی قرار گیرند که در قول و فعل، عامل به احکام و موازین اسلامی باشند و بتوانند آن چه را که اسلام حکم کرده، به منصه ظهور برساند. برای انجام این ماموریت بزرگ الهی، متصدیان مناصب حکومت اسلامی باید از هر نظر دارای شایستگی، لیاقت، تخصص علمی و عملی، توانایی های جسمی و روحی و دیگر شرایط ایجابی برای انجام وظایف را داشته باشند، بنابراین لازم است مطابق مجوزهای قانونی و شرعی، به حریم خصوصی افراد وارد و صلاحیت آن فرد برای تصدی منصب حکومتی احراز گردد با این تاکید که حریم خصوصی، ازحقوق شهروندی و قلمرویی از زندگی خصوصی فرد بوده و در فقه امامیه، حقوق موضوعه ایران و بین الملل، ورود به آن بدون مجوز قانونی، جرم انگاری شده و برای مرتکب آن، مسئولیت کیفری و مدنی تعیین شده است.

    کلیدواژگان: احرازصلاحیت، حریم خصوصی، حکومت اسلامی، متصدیان، فقه حکومتی
  • عمار نصرالهی نیا * صفحات 67-92

    حریم خصوصی از جمله موضوعات اجتماعی است، که ظرفیت پژوهش و تحقیق در ابعاد گوناگونی را دارد. یک از این مباحث، محرمانگی اسرار بیماران است که قلمرو مباحث فقه و اخلاق وحقوق پزشکی مورد توجه همه دانشیان با هر نحله و مکتب فکری قرار دارد، از سوی دیگراحکام فقهی این موضوع نیز به سبب گستره ابتلا و فراگیری اهمیتی ویژه دارد، که نیازمند بررسی فقهی با رویکرد مقارن است. کشف احکام و تکالیف پزشکان و کادر درمانی در رابطه با اسرار بیماران بر اساس قواعد و دلایل فقهی و اصولی همه مسلمین امکان پذیر است. در راستای بررسی پرسش و فرضیه یاد شده روش توصیفی تحلیلی استفاده میشود تا با تحلیل به روش استنباطی و اجتهادی داده های فریقین، احکام مختلف محرمانگی پزشکی روشن شود. به این نیت که بایدها و نبایدهای فقهی و وظائف پزشکان و کادر درمانی در این حوزه، با نگرش فقه مقارن، تبیین قابل اطمنیانی پیدا کند. اکثر فقهای شیعه مجازات حرمت افشای سر بیمار را در باب حدود و تعزیرات مطرح کردند. برخی از معاصرین آن را از باب غیبت، هتک حرمت، تشهیر، ایذاء و تنقیص مومن حرام دانسته اند. اهل سنت نیز به ادله ای روائی و قرآنی بر لزوم حفظ اسرار بیماران تاکید کرده اند.

    کلیدواژگان: حقوق بیماران، حریم خصوصی، محرمانگی، رازداری، افشای اسرار، فقه مقارن
  • سید جلیل طاهری * صفحات 93-115

    بی تردید میل فرزند خواهی یکی از مسائل فطری و مورد علاقه عموم انسان ها بوده و هست، اما در عصر حاضر به دلایل مختلف برخی زوجین گرفتار ناباوری هستند، بر اساس تحقیق صورت گرفته، به رغم وجود کتب و مقالات نستبا فراوان در مسئله ناباروری، به صورت جامع به چالش های فقهی و حتی اخلاقی این مسئله در ایران پرداخته نشده است، از این رو ضرورت دارد در این پژوهش به برخی از چالش های این شیوه درمانی کارآمد بپردازیم و در صورت پذیرش چالش، راه برون رفت از آن را ارائه نماییم و به صورت کاربردی به این پرسش پاسخ دهیم. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر جمع داده ها به صورت کتابخانه ای و تحلیل اطلاعات چالش بر انگیز در مسئله مورد تحقیق، در حوزه فقه به روش اجتهادی خواهد بود، در راستای پاسخ به پرسش های مطرح و ارائه راهکارهای حل چالش های محرمانگی نسب، نخست به تبیین چارچوب مفهومی پژوهش پرداخته، سپس به بیان دیدگاه های فقیهان و تبیین چالش های محرمانگی اهدا کنندگان، پرداخته شده و به این نتیجه می رسیم که جنین و کودک دارای حقوقی می باشد که ممنوع کردن وی از این حقوق از نظر همه دیدگاه ها کاری قبیح حرام و غیراخلاقی می باشد. در مسئله اهدای جنین برخی از حقوق کودک ضایع می شود. اگرچه برخی از آن ها قابل تدارک است مانند نفقه، ولی بسیاری از حقوق مالی دیگر او به طورکلی ضایع می شود. لذا می توان نتیجه گرفت که اهدای جنین به خاطر این گونه مسائل کاری غیراخلاقی است مگر اینکه تمامی حقوق وی به طور کامل استیفا شود.

    کلیدواژگان: فقه جنین، اهدای جنین، محرمانگی نسب، جابجایی نسب
  • احسان عابدین پور * صفحات 117-142

    مساله اذن و آثار آن در فقه پزشکی، بسیار مهم و دارای نقشی بسزا در روابط حقوقی و اجتماعی پزشک و بیمار است، از طرفی در جمع بیماران کودکانی هستند که می توانند خوب را از بد و سود را از زیان تمیز دهند، این تحقیق به دنبال روشن کردن آن است که حجر کودک، نسبت به رجوع به پزشک و اذن به درمان سطحی، بی دلیل و مانع سلامت کودک است بلکه در راستای حفظ سلامت کودک ممیز در نگاه دین، برای جواز شرعی پزشک در اقدام به درمان سطحی در جایی که آزمایشات و یا جراحی در میان نباشد، می توان به اذن و مراجعه ایشان به پزشک اکتفا کرد. باتوجه به استثنای برخی از تصرفات مربوط به کودک ممیز در منابع اصیل اسلامی و مباح بودن پاره ای از اعمال حقوقی که جنبه مالی ندارد و به مصلحت کودک صغیر است، اذن کودک ممیز به درمان های سطحی یعنی غیر از آزمایشات سنگین و جراحی معتبر است و شرع سلامت کودک ممیز را تسهیل کرده است. در راستای پاسخ به مسئله و اثبات فرضیه یادشده با روش کتابخانه ای به جمع آوری داده ها از منابع اصولی و فقهی پرداخته شده است، سپس با تحلیل داده ها به روش اجتهادی اعتبار اذن کودک ممیز به درمان سطحی در راستای سلامت کودک کشف می شود. شرع با حجت دانستن اذن کودک ممیز به درمان های سطحی از سلامت او حمایت کرده است، در این موضوع دو دیدگاه جواز بسنده کردن و جایز نبودن بسنده کردن به اذن کودک ممیز وجود دارد که هرکدام دارای ادله ای است، دلیل های جایزنبودن اکتفا به اذن کودک ممیز به درمان سطحی، عبارت است از: حدیث رفع، روایات عدم جواز امر کودک، شهرت، اجماع و روایات خطا بودن عمد کودک که همگی قابل نقد است و دلیل های جواز بسنده کردن به اذن کودک ممیز به درمان سطحی نیز عبارت است از: بنای عقلا، قاعده تسلط بر جسم، روایات گوناگون، سیره عقلا و سیره متشرعه که پشتیبان حمایت شارع از سلامت کودک ممیز است.

    کلیدواژگان: دین، سلامت، اذن، کودک ممیز، درمان سطحی