فهرست مطالب

مجله پزشکی کوثر
سال نهم شماره 1 (پیاپی 31، بهار 1383)

  • تاریخ انتشار: 1383/03/20
  • تعداد عناوین: 11
|
  • بررسی بیان ژن Catsper در بیضه بیماران نابارور فاقد تحرک اسپرم
    پروانه نیک پور، سیدجواد مولی، منصوره موحدین، امیرمحسن ضیایی صفحه 1
    هدف
    اخیرا در بررسی کانالهای کلسیمی مستقر در اسپرم، ژن جدیدی کلون و شناسایی شد که یک کانال کلسیمی منحصر به فرد (Catsper) را در اسپرم کد می کند. کانال فوق تنها در بیضه بیان می شود و حضور آن برای قدرت باروری در موشهای نر، تحرک طبیعی اسپرم و نفوذ آن به تخمک ضروری می باشد. در این تحقیق الگوی بیان ژن Catsper در مردان با فقدان تحرک اسپرم و گروه کنترل (دارای اسپرم متحرک) بررسی شد.
    مواد و روش ها
    بدین منظور قطعه کوچکی از بافت بیضه که به وسیله نمونه برداری چند کانونی و یا عمل ارکیدکتومی استحصال شده بود برای واکنش Semi-Quantitative RT-PCR استفاده شد. RNA ی کل از نمونه های منجمد شده استخراج شد و بعد از واکنش رونویسی معکوس (RT)، محصول RT تحت 35 سیکل RCR با پرایمرهای اختصاصی CatSper قرار گرفت. برای کنترل میزان RNAی بکار رفته اولیه، RT-PCR روی ژن β2m) β2-microglobulin)(به عنوان کنترل داخلی) انجام شد. بعد از الکتروفورز محصولات RT-PCR، نسبت بیان CatSper/ β2m در هر مورد سنجیده شد و نتایج با آزمون t-test آنالیز آماری شد.
    یافته ها
    مقایسه نسبت بیان CatSper/ β2m در میان بیماران با فقدان تحرک اسپرم وگروه کنترل، اختلاف شدیدی را در میانگین بیان ژن CatSper (تا 5/3 برابر) نشان داد و در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معنی داری در میزان بیان ژن CatSper در مردان نابارور با فقدان اسپرم تحرک اسپرم مشاهده شد (P=0.009).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصله ضمن تایید نقش حیاتی CatSper در تحرک اسپرم و باروری در مردان، این ژن را به عنوان هدفی بالقوه، در شناسایی مکانیسم های مولکولی درگیر در ناباروری مردان و نیز اتخاذ راهکارهایی به منظور درمان ناباروری ناشی از فقدان تحرک اسپرم مطرح می سازد.
    کلیدواژگان: تحرک اسپرم، ناباروری در مردان، CatSper، RT-PCR
  • جداسازی، تعیین فنوتیپ با روش فلوسیتومتری و بررسی عملکرد سلولهای دندریتیک طحال موش
    قاسم مسیبی، محمدحسین صنعتی، مهناز آقایی پور، سید محمد موذنی صفحه 2
    هدف. سلولهای دندریتیک از پیش سازهای مغز استخوان منشاء می گیرند و از طریق خون وارد بافتهای لنفاوی و غیرلنفاوی می شوند. سلولهای دندریتیک را به زیرگروه های مختلفی تقسیم بندی می کنند و به هر کدام از این زیر دسته ها وظیفه خاصی را نسبت می دهند. سلولهای دندریتیک رده میلوئیدی غالبا باعث القاء پاسخ ایمنی و سلولهای دندریتیک رده لنفوئیدی غالبا باعث القاء شکیبایی ایمنی می شوند. به نظر می رسد که تفاوت در نسبت فراوانی زیر دسته های مختلف سلولهای دندریتیک در بافتهای لنفاوی مختلف یکی از علل تفاوت پاسخ های ایمنی در این بافتها باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه به منظور بررسی فنوتیپ و عملکرد سلولهای دندریتیک طحال، این سلولها با روش های مکانیکی و آنزیمی از طحال موش جدا شدند و شاخصهای سطحی آنها با استفاده از روش فلوسیتومتری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور بررسی توانایی این سلولها در القاء پاسخ ایمنی، عملکرد آنها را با کمک آزمایش تکثیر لنفوسیتی مورد مطالعه قرار دادیم.
    یافته ها
    با هضم بافت طحال توسط آنزیم کلاژناز و استفاده از محیط گرادیان نایکودنز 13 درصد و با استفاده از خاصیت چسبندگی سلولهای دندریتیک به کف پلیت کشت، بیش از 105×9-7 سلول دندریتیک با خلوص 95-90 درصد از هر طحال جدا شد. نتایج بررسی فنوتیپی این سلولها نشان میدهد که حداقل سه زیر جمعیت CD11b+, CD8α-, CD11c+, CD11b-, CD11c+, Cd8α+ و CD11b+, CD8α+, CD11c+ در طحال وجود دارد. نسبت سلولهای دندریتیک رده میلوئیدی (CD11b+, CD8a-, CD11c+) و لنفوئیدی CD8α (CD11b-+, CD11c+) و در طحال تقریبا یکسان بود. نتایج آزمایش تکثیر لنفوسیتی نشان داد که میزان تکثیر لنفوسیتها در پاسخ به آنتی ژن اواآلبومین (OVA) در موشهایی که سلول دندریتیک پالس شده با آنتی ژن اواآلبومین دریافت نموده اند در مقایسه با گروه کنترل بیشتر است (P<0.004)
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که سلولهای دندریتیک طحال قادرند در in vitro آنتی ژن را پردازش و عرضه نموده و موجب القاء پاسخ اختصاصی آنتی ژن در in vitro گردند. نسبت یکسان سلولهای دندریتیک از رده لنفوئید و میلوئید در طحال ممکن است نشان دهنده نقش این عضو در تنظیم و تعادل پاسخهای ایمنی باشد
    کلیدواژگان: سلولهای دندریتیک، طحال، تکثیر لنفوسیت، ایمونوفنوتایپینگ
  • بررسی فعالیت سلولهای کشنده طبیعی (NKC) در بیماران مبتلا به سرطان
    طاهره زندیه، عبدالکریم شیخی، محمدحسن زهیر صفحه 3
    مقدمه. سلولهای کشنده طبیعی (NKC) زیر مجموعه ای از لنفوسیتها هستند که به صورت فعال در طحال و خون محیطی یافت می شوند و اولین خط دفاعی در برابر سلولهای سرطانی بوده و در ایمنی حفاظتی علیه بسیاری از سرطانها از جمله: سرطان خون، ملانوما، سینه و غیره نقش اساسی دارند.
    مواد و روش ها
    در مطالعه اخیر فعالیت NKC در بیماران مبتلا به سرطان پستان، مری، رکتوم، ملانوما و معده در مقایسه با افراد نرمال به روش کشت سلولهای افکتور (NKC) با سلول تارگت K562 نشان دار شده با کرومیوم (Cr51) و اندازه گیری ترشح کرومیوم بررسی گردید.
    یافته ها
    در بیمارانی که از سرطان مری، سینه، رکتوم و غیره رنج می بردند فعالیت NKC (5/34) نسبت به سلولهای K562 در مقایسه با نرمال (68%) کاهش چشمگیری مشاهده گردید (P<0.0001). و
    نتیجه گیری
    بنابراین مطالعه فعالیت NKC وسیله مناسب و مفیدی جهت ردیابی دوره بیماری و اثرات شیمی درمانی در بیماران می باشد
    کلیدواژگان: سلولهای کشنده طبیعی، سرطان، سیستم ایمنی
  • بررسی روند التیام زخم پس از شیوه های مختلف قطع عصب در اندام عقبی خرگوش
    سهیلا بناصادق، سهراب حاجی زاده، سعید سمنانیان صفحه 4
    هدف. یکی از مشکلات نگهداری بیماران آسیب نخاعی در بیمارستان کاهش سرعت زخم است. تاثیر قطع عصب بر ترمیم زخم به روشنی بررسی نشده است. در تحقیق حاضر اثر قطع عصب به صورت حذف اعصاب محیطی در مدل حیوانی بر روند بهبود زخم بوده است.
    مواد و روش ها
    حیوانات آزمایشی، خرگوشهای نر سفید بودند که در قفسهای استاندارد بدون محدودیت غذایی نگهداری می شدند. درجه حرارت حیوانخانه 2±20 درجه سانتی گراد و شرایط نور - تاریکی به صورت طبیعی بود. شیوه های قطع عصب شامل بریدن، گروه زدن و له کردن عصب سیاتیک بوده است. برای ایجاد زخم، پشت ران و ساق اندام عقبی حیوان ترشیده و تمیز می شد، پس از ایجاد بی هوشی، زخمهایی از نوع برش با ضخامت کامل (به طور 35 میلی متر) ایجاد می شد، روند بهبود زخم به وسیله اندازه گیری سطح و طول زخمها در روزهای مختلف جهت محاسبه درصد بهبودی مورد بررسی قرار گرفت. طول دوره بهبودی و اندازه گیری میزان استحکام زخم به روش تانسیومتری، از دیگر شاخصهای ارزیابی ترمیم زخم بودند. در حیواناتی که قطع عصب می شدند، پس از باز کردن ناحیه ران و پیدا شدن عصب سمپاتیک و فمورال انجام عمل قطع عصب و ناحیه باز شده بخیه زده می شد.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد 1. دو ماه پس از قطع عصب، طول مدت ترمیم به طور معنی داری بیش از گروه کنترل و سایر گروه های آموزشی می باشد. 2. روش های برش و گره زدن عصب سیاتیک درصد بهبود زخم را نسبت به سایر گروه ها کاهش معنی داری می دهد. 3. قدرت کشش زخم در گروه های حذف عصب به طریق بریدن و گره زدن در مقایسه با گروه کنترل وکنترل کاذب به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت و له کردن عصب تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    براساس این موارد، نتیجه گیری می شود که در این مدل حیوانی، زخم به فاصله دوماه پس از حذف عصب عوارض بیشتری می یابد و بهبود آن به تعویق می افتد و همچنین بریدن و گره زدن عصب روش های مناسبتری برای حذف عصب می باشند
    کلیدواژگان: قطع عصب، ترمیم زخم، استحکام مکانیکی زخم، اندام عقبی خرگوش
  • جداسازی اسپرمهای حامل X و Y توسط شیب غلظتی Puresperm در موش
    مونا فرهادی، سعید کاظمی آشتیانی، مهرانگیز صدوقی، شیوا سیدفروتن، پروانه افشاریان، محمدحسین بهاروند صفحه 5
    هدف. جنسیت در پستانداران بواسطه وجود و یا عدم ژن Sry روی کروموزوم جنسی Y تعیین می شود. بنابراین محیطی که باعث جداسازی اسپرمهای حامل X,Y شود و روشی که بتواند ژن Sry را روی کروموزوم Y شناسایی نماید، امکان تعیین جنسیت را فراهم می آورد.
    مواد و روش ها
    این مساله بدان جهت حائز اهمیت است که بیماری های وابسته به X روی کروموزوم Y آلل متقابل ندارند و این بیماری ها د رجنس مذکر شایع ترند، براین اساس جداسازی اسپرمهای X و Y و لقاح آزمایشگاهی در موش و دستیابی به جنس مورد نظر در این تحقیق با استفاده از Puresperm که جدیدا برای شستشوی اسپرم بکار می رود مورد توجه قرار گرفت. به این منظور یک شیب غلظتی 8 لایه ای از 84%-35% با اختلاف 7% با محیط جدا کننده Puresperm تهیه و پس از قرار دادن مایع منی بر روی اولین لایه سانتریفوژ شد. اسپرمهای حاصل از دو لایه 35% و 84% و همچنین گروه کنترل که پردازش در آن صورت نگرفته بود جهت انجام لقاح آزمایشگاهی مورد استفاده قرار گرفتند. جنین های 4-2 سلولی با روش Multiplex PCR برای ژن Sry مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج PCR نشان داد که 80% جنین ها در شیب غلظتی 84% ماده بودند درصورتی که این جنین ها در گروه کنترل 2/47% بودند (P<0.005) و در شیب غلظتی 35% میزان 7/76% از جنین ها مذکر بودند و این میزان در گروه کنترل 8/52% بود (P<0.05). و
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که می توان از شیب غلظتی Puresperm برای جداسازی اسپرمهای Y,X در مدل موشی استفاده کرد
    کلیدواژگان: جداسازی اسپرم، شیب غلظتی، ژن Sry، مموش، تعیین جنسیت، PCR Puresperm
  • درمان بی اختیاری ادراری در جانبازان ضایعه نخاعی «بررسی 12 ساله»
    حسین نوربالا صفحه 6
    هدف. جانبازان قطع نخاعی دچار مثانه نوروژنیک و بی اختیاری ادراری ناشی از آن و ناچار به استفاده از کاندوم و کیسه ادراری برای خشک بودن هستند. در این مطالعه نتایج روش های مختلف سیتوپلاسمی و سونداژ متناوب که برای کنترل ادراری جانبازان مورد استفاده قرار گرفته و منجربه حذف کیسه ادراری و کاندوم شده است مورد بررسی قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تعداد 227 جانباز که در طی 12 سال بدین منظور تحت عمل جراحی ستیوپلاسمی قرار گرفته بودند به طور گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفته اند.
    یافته ها
    در 71% از ایلئوم و در بقیه از سایر قسمتهای روده استفاده شد. در 95% این افراد هیدرونفروز کلیوی از بین رفته است و به کمک سونداژ متناوب در 84% موارد خشک بوده اند. در همین فاصله 457 نفر تحت درمان با سونداژ متناوب قرار داشتند. (227 نفر با سیتوپلاستی و 230 نفر بدون سیتوپلاستی). خشک بودن در افراد غیر سیتوپلاستی 75% ودر سیتوپلاستی 84% و در جمع 77% بوده است. استفاده از اسفنگتر مصنوعی AMS800 در 26 جانباز بوده است که 14 نفر از آنها قطع نخاعی بوده اند. در افراد غیرقطع نخاع خشک بودن 85% و جراحی مجدد در 3 نفر اتفاق افتاده است. در افراد قطع نخاع خشک بودن 85% و جراحی مجدد در 3 نفر اتفاق افتاده است. در افراد قطع نخاع خشک بودن در 78% موارد و عمل جراحی مجدد در 8 مورد که در 7 نفر منجر به خارج کردن اسفنگتر مصنوعی شده است (50%).
    نتیجه گیری
    استفاده از انتروسیتوپلاستی و سونداژ متناوب به تنهایی یا توام با یکدیگر روش های بسیار مناسبی برای حذف کیسه و کاندوم از زندگی جانبازان ضایعه نخاعی هستند. استفاده از اسفنگتر مصنوعی در شرایط خاص با توجه به کنترل ادراری و پذیرش عالی توسط بیمار در افراد غیر قطع نخاع روش بسیار مؤثری است ولی در افراد قطع نخاع به علت شیوع بسیار بالای عفونت که سبب حذف اسفنگتر در نیمی از بیماران می شود، توصیه نمی شود.
    کلیدواژگان: ضایعه نخاعی، سیتوپلاستی، سونداژ متناوب، اسفنگتر مصنوعی ادراری بی اختیاری ادراری
  • تعیین فراوانی عوامل اتیولوژیک و علل خطرساز در 211 مورد بیمار تشنجی در بیمارستان کودکان بندرعباس
    مهناز علایی صفحه 7
    مقدمه. تشنج یک اختلال نورولوژیک شایع در گروه سنی کودکان می باشد. که به دلائل مختلف اتفاق می افتد. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی عوامل اتیولوژیک و علل خطرساز منجربه مرتالیتی بیماران تشنجی، کلیه بیمارانی را که در یک دوره یکساله (به غیر از دوره نوزادی) با تشخیص تشنج در بیمارستان کودکان بندرعباس بستری شده بودند را تحت بررسی قرار داده است. اهداف فرعی مطالعه شامل بررسی رابطه عوامل اتیولوژیک و علل خطرساز با سن، جنس، فرم تشنج، تعداد روزهای بستری، پاسخ به درمان، وضعیت بیمار به هنگام ترخیص، وجود سابقه فامیلی، نوع جامعه و ارتباط آن با فصول و ماه های سال بوده است.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه توصیفی گذشته نگر از مطالعه 211 مورد بیمار تشنجی بستری در سال 1375 در بیمارستان کودکان بندرعباس مورد مطالعه قرار گرفته اند که نتایج ذیل به دست آمد.
    یافته ها
    تب و تشنج 1/44% اپی لپسی، 9/29% شیگلوز با 8/11% شایعترین عوامل ایتولوژیک بوده اند. بیشترین فرم تشنج تونیک کلونیک بوده و با افزایش سن در کودکان درصد کلی تشنج کاهش می یابد (P<0.05) اکثریت موارد تشنج زیر 5 سال بوده ودرصد تب وتشنج با افزایش سن کاهش می یابد. ارتباط معنی دار بین فصل و عوامل اتیولوژیک به غیر از تب و تشنج که افزایش آن با فصل نسبتا سرد استان (زمستان) هماهنگ بوده است، را نشان نمی دهد. میزان مرگ و میر در جنس مذکر 4 برابر مؤنث بوده و همچنین مرگ و میر در کودکان زیر 5 سال 80% موارد مرگ و میر را شامل می شده است. در تشنجهای با عوامل اتیولوژیک شایع میزان مرتالیتی ناشی از تشنج بدنبال شیگلا در مقام اول و 40% موارد را به خود اختصاص داده است. بیماری های عفونی منشاء 80% و بیماری های دستگاه گوارش منشاء 50% مرتالیتی ناشی از تشنج در کودکان مورد مطالعه بوده است
    کلیدواژگان: تشنج، تب، شیگلوز
  • تجارب بالینی پوشش زخم های اطراف مچ پا به وسیله فلپ شریان سورال
    سامان خوشینی صفحه 8
    هدف. فلپ عصبی - پوششی شریان سورال که بهمراه ورید از خلف ساق پا تهیه می شود در سالهای اخیر به عنوان یکی از مهمترین روش ها برای پوشش زخم های پاشنه، مچ و مالئولها شناخته شده است. در این مقاله نتایج درمانی پوشش دیفکت نسج نرم در پاشنه پا به وسیله فلپ نوروکوتانئوس شریان سورال مورد مطالعه قرار گرفته است.
    بیماران و
    روش ها
    در تجربه اینجانب تعداد پانزده مورد در طی سالهای 82-77 در بیمارستان بقیه الله (عج) بدلیل زخمهای حاد و مزمن کف پا، پاشنه، سطح پشتی پا، مالئول لترال و تاندون آشیل با استفاده از پوشش فلپ سورال تحت عمل قرار گرفته اند.
    یافته ها
    در تمام موارد فلپها زنده ماندند و در 3 مورد ایسکمی حاشیه ای داشتیم که مشکلی ایجاد ننمودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به قوس چرخش فلپ و توانایی آن برای جابجایی در سطح پشتی و کف پا، پاشنه و مالئولها یک فلپ با پدیکول قابل اعتماد است و روش عمل جراحی آن سریع و غیرپیچیده می باشد که می توان جراح را از پوشش مناسب مطمئن کند عوارض ناشی از آن جوشگاه محل دهنده و بی حس مختصر در سطح لترال پای مربوطه می باشد.
    کلیدواژگان: فلپ عصبی پوستی شریان سورال، نقص نسج نرم پاشنه و مچ پا
  • اثرات نسبی فاکتورهای مکانیکی در بروز کمر درد
    امیرمسعود عرب، محمدرضا نوربخش، مهیار صلواتی صفحه 9
    هدف. فاکتورهای مکانیکی مختلفی بر مبنای فرضیات، یافته های بالینی و نتایج تحقیقات گذشته در بروز کمردرد دخیل هستند. در مورد بعضی از این فاکتورها نظرات ضد و نقیض متفاوتی دیده می شود و بعضی دیگر نیز تا بحال به طور مستقیم مورد بررسی قرار نگرفته و مطالب عنوان شده صرفا بر مبنای فرضیات بوده است. تعیین میزان ارتباط هر یک از این فاکتورها با کمردرد می تواند در دستیابی به یک روش درمانی مناسب و جلوگیری از بروز کمردرد بسیار راهگشا باشد. هدف از این مطالعه بررسی میزان ارتباط 17 فاکتور مکانیکی (طول و قدرت عضلات شکم، طول ایلیوپسواس و قدرت عضلات فلکسور هیپ، طول عضلات همسترینگ و قدرت عضلات اکستانسور هیپ، کوتاهی ایلیوتیبیال باند و قدرت عضلات ابداکتور هیپ، طول و قدرت عضلات ادکتور هیپ، طول و تحمل عضلات خلف کمر، طول عضلات گاستروسولئوس، قوس کمر، تیلت لگن، قوس کف پا و اختلاف طول اندامهای تحتانی) به طور همزمان با کمردرد
    مواد و روش ها
    600 نفر در این تحقیق شرکت داشتند. افراد به چهار گروه مساوی تقسیم شدند: مردان سالم (150= تعداد و سن = 15+43)، زنان سالم (150= تعداد و سن = 13+43)، مردان مبتلا به کمردرد (150 = تعداد و سن 14+43) زنان مبتلا به کمردرد (150 = تعداد و سن 13+43). 17فاکتور مورد نظر در هر گروه اندازه گرفته شد و میزان اثرات نسبی آنها در بروز کمردرد سنجیده شد.
    یافته ها
    نتایج حاصله از آنالیز رگرسیون لوجستیک (Backward Logistic Regression) نشان داد از میان فاکتورهای مورد بررسی، تحمل عضلات خلف کمر بیشترین ارتباط را با کمردرد داشت. سایر فاکتورها نظیر طول عضلات خلف کمر، قدرت عضلات کمر و عضلات فلکسور هیپ و عضلات ادکتور هیپ اگر چه ارتباط معنی دار ضعیفی با کمر درد داشتند ولی میزان ارتباط آنها بسیار کمتر از تحمل عضلات خلف کمر بود.
    نتیجه گیری
    کاهش تحمل عضلات خلف کمر و ضعف عضلات نقش مهمی در کمردرد ایفا می کنند در حالی که عوامل ساختمانی نظیر اندازه قوس کمر، تیلت لگن، قوس کف پا، اختلاف طول اندامهای تحتانی و طول عضلات شکم و ایلیوپسواس ارتباط معنی دار قوی با کمر درد ندارند
    کلیدواژگان: قوس کمر، تحمل عضلات خلف کمر، طول عضلات، قدرت عضلات، کمر درد
  • آسیب شناسی لیگامان عرضی مچ دست، در بیماران سندرم تونل کارپ ایدیوپاتیک
    خلیل علی زاده، اکبر خدادادی، مژگان جیحونیان، یدالله رضایی، کاووس وزیری صفحه 10
    هدف. سندرم تونل کارپ شایعترین نوروپاتی فشاری در اندام فوقانی است که اغلب در سنین 60-30 سالگی و در خانمها شایعتر است. حدود 4/0% از جمعیت عادی مبتلا می باشند. شایعترین علت آن ایدیوپاتیک است که پاتوفیزیولوژی روشنی ندارد، مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی آینده نگر با هدف بررسی لیگامان عرضی و یافتن علت هیستوپاتولوژیک برای سندرم تونل کارپ ایدیوپاتیک و بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیک در بیماران مبتلا به سندرم تونل کارپ ایدیوپاتیک مراجعه کننده به درمانگاه ارتوپدی بیمارستان بقیه الله الاعظم (عج) در طول سال 1380-1377 به انجام رسیده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 81 نفر از بیماران مراجعه کننده به درمانگاه های ارتوپدی بیمارستان با علائم کلینیکی سندرم تونل کارپ و تایید بر بررسی های الکتروفیزیولوژیکال پس از سه ماه درمان غیرجراحی مورد مطالعه قرار گرفتند.
    یافته ها
    شایعترین یافته هیستوپاتولوژیک در این بیماران عارضه فیبروز با9/67% و واکنشهای التهابی با 1/2 % کمترین یافته هیستوپاتوژیک بود. ضمنا در این مطالعه میزان حساسیت برای تستهای فالن Phalen Test) 81/95%،) تست فشاری Test Compresion) 81/95%)و تست تینل Tinnel Test) 76/5%)بود. همچنین این مطالعه نشان داد که یک اختلاف معنی داری در ابتلاء به سندرم تونل کارپ ایدیوپاتیک در دو جنس مرد و زن وجود دارد و زنان 76/5 برابر بیشتر از مردان مبتلا شدند. (P:0.013).
    نتیجه گیری
    فیبروز در سندرم تونل کارپ ایدیوپاتیک شایعترین یافته پاتولوژیکی می باشد
    کلیدواژگان: سندرم تونل کارپ، فیبروز، نوروپاتی اندام فوقانی
  • سل خارج ریوی، سل روده ای، پریتونیت سلی، فیستول روده ای
    سیدمحسن تولیت کاشانی، هادی خوش محبت صفحه 11
    سل بیماری قدیمی و مزمن انسان است که همچنان جامعه بشری را تهدید می کند، گرچه ریه ها اصلی ترین محل درگیری هستندف اما گاهی دستگاه گوارش نیز به این بیماری مبتلا می شود. علایم بالینی مبهم، درمان مشکل و عوارض متعدد سل روده ای قابل توجه است که اطلاع از نحوه درمان و شرایط این عوارض هدف این گزارش می باشد. در این گزارش، یک بیمار دختر 14 ساله مبتلا به سل روده ای شدید که بدلیل پریتونیت بدنبال انسداد، سوراخ شدگی روده دچار فیستول متعدد شده است، گزارش می شود که در طی 5 ماه بستری در ICU سه مرتبه تحت عمل جراحی قرار گرفته و همزمان با درمان ضد سل و آنتی بیوتیک وسیع الطیف و تغذیه کامل وریدی (TPN) نیز شد و نهایتا عفونت سلی تحت کنترل در آمد تا اینکه در عمل سوم قادر به کنترل فیستولهای روده ای شدیم. نتیجه گیری می شود تا زمانیکه بیماری اولیه (سل) بهمراه درمان محافظتی از قبیل کنترل عفونت ثانویه، TPN مراقبت از پوست و سایر سیستمهای بدن انجام نشود فیستولهای روده ای حتی با عمل مکرر جراحی قابل کنترل و بسته شدن نمی باشند
    کلیدواژگان: گزارش یک مورد فیستول متعدد روده ای بدنبال سل شکمی