فهرست مطالب

مجله پزشکی کوثر
سال هفتم شماره 2 (پیاپی 24، تابستان 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/06/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • ایجاد رده سلولی لنفوسیت T آلوده به ویروس HTLV-I در استان خراسان
    جلیل توکل افشاری، امیررضا برومند، عباس شیردل، محمدرضا عباس زادگان صفحه 1
    ویروس HTLV-I یک ویروس متعلق به خانواده رتروویروسهاست که دارای مناطق آندمیک محدود درجهان است. یکی از این مناطق آندمیک در جهان در کشور ایران و دراستان خراسان واقع شده است که میزان شیوع این ویروس در این منطقه آندمیک 2.3% گزارش شده است. ثابت شده است که این ویروس عامل دو بیماری مهم وشناخته شده ATL یا Adult T-Cell Lymphoma and Lukemia و بیماریHAM/TSP یا Myelopathy Associated HTLV-I است که این دو بیماری در مناطق آندمیک برای این ویروس از شیوع بالائی برخوردار است. برای مطالعه ابعاد مختلف این ویروس و بیماری های مرتبط با آن، ما نیاز به دسترسی دائمی به این ویروس از طریق فراهم کردن یک رده سلولی Cell Line اختصاصی برای آن داریم. در این مطالعه، برای اولین بار ما موفق به ایجاد یک رده سلولی لنفوسیت T عفونی شده با ویروس HTLV-I از بیماران مبتلا به ATL با روش تحریک غیر اختصاصی لنفوسیت ها به صورت غیر وابسته با آنتی ژن از منطقه آندمیک خراسان شدیم.آلودگی این رده سلولی به وسیله دو روش IFA وPCR به اثبات رسید. شبیه چنین رده های سلولی قبلا برای سایر مناطق آندمیک این ویروس نظیر ژاپن و آمریکای شمالی نیز ساخته شده است.
    کلیدواژگان: HTLV-I، خراسان، رده سلولی، کشت سلولی، لوسمی سلول T
  • بررسی اثر القایی ژلاتین ماتریکس استخوانی داخل غضروفی بر روی تمایز سلولهای پالپ و دنتین سازی ثانویه
    علی قلی سبحانی، علی شجاع کاظمی، بهروز نیک نفس، سعید کاظمی صفحه 2
    ژلاتین ماتریکس استخوانی داخل غضروفی (Endochondral Bone Matrix Gelatin Ec BMG)و مشتقات آن تا به حال به صورت زیر پوستی و داخل عضلانی جهت هدایت استخوان سازی مورد استفاده قرار گرفته است. اما استفاده از این ماده جهت تمایز سلولهای پالپ و ساختن دنتین ثانویه تا به حال گزارش نشده است. هدف از این مطالعه ارزیابی نقش این ماده (Ec BMG)در تمایز سلولهای پالپ و دنیتن سازی ثانویه می باشد. برای این منظور Ec BMG طبق روش Urist از استخوان های بلند و (Ulna,Radius, Humerus, Tibia, Femur) خرگوش تهیه گردید.BMG به دست آمده در ناحیه پالپ دندان راست 12 خرگوش که در 3 گروه چهارتایی تقسیم شده بودند کار گذاشته شد و دندان چپ به عنوان کنترل انتخاب شد (یعنی از BMG استفاده نشد). گروه های حیوانی به ترتیب در روزهای 7 و 14 و 21 بعد از عمل کشته شدند و دندانهای پیشین هر دو طرف کشیده شد. دندان های به دست آمده از مراحل روتین تهیه بافت عبور داده شده و با روش هماتوکسیلین - آئوزین و تری کروم ماسون رنگ آمیزی شدند. لامهای به دست آمده با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 7 روز بعد از عمل هیچگونه تمایز سلولهای پالپی و عاج سازی ثانویه اتفاق نمی افتد و تنها خونریزی وسلولهای آماسی در اطراف ذرات BMG قابل رویت هستند. 14 روز بعد از عمل، ذرات BMG با سلولهای شبیه ادنتوبلاستی محاصره گشته و عاج ثانویه قابل رؤیت بود و21 روز بعد از عمل علاوه بر تمایز سلولهای پالپی به سلولهای شبه ادنتوبلاستی، گسترش دنتین سازی ثانویه چشمگیر بود و ذراتBMG تقریبا به طور کامل جذب شده بود. با توجه به نتایج بالا ذراتEc BMG می تواند موجب تمایز سلولهای پالپی به سلولهای شبه ادنتوبلاستی عاج ثانویه گردد. بنابر این به نظر می رسد با تحقیقات بیشتر این ماده می تواند کاربرد بالینی داشته باشد
    کلیدواژگان: ژلاتین ماتریکس استخوانی داخل غضروفی، عاج ثانویه، تمایز سلولهای پالپی
  • بررسی تاثیر دو زاویه 20 و 60 درجه فلکشن مفصل زانو در زنجیره حرکتی بسته بر روی نسبت فعالیت الکترومیوگرافی عضله پهن مایل داخلی به عضله پهن خارجی، حین دو تمرین چمباتمه و پایین آمدن از پله
    حسین باقری، محمدرضا هادیان، غلام رضا علیایی، سعید طالبیان مقدم، منصور زربخش، بهروز عطارباشی مقدم صفحه 3
    این تحقیق بر روی 36 داوطلب مرد سالم و غیر ورزشکار بین سنین 30-20 سال انجام شد. هدف کلی این پژوهش بررسی تاثیر دو زاویه 20 و 60 درجه فلکشن زانو بر روی فعالیت الکتریکی عضلات VMO & VL حین دو تمرین Squat و Step-Down می باشد. در این تحقیق با در نظر گرفتن اندام تحتانی غالب افراد، الکترودهای سطحی بر روی عضلات VMO,VL نصب گردید و به منظور ایجاد وضعیت 20 و 60 درجه فلکشن زانو حین دو تمرین فوق الذکر یک عدد گونیامتر الکترونیکی مجهز به فیدبک بینایی، شنوایی وسیستم هشدار دهنده بر روی ناحیه خارجی زانوی افراد قرار گرفت. منحنی فعالیت الکتریکی عضلات VMO,VL توسط دستگاه بیوفیدبک ثبت شد و سپس مساحت زیر منحنی هر دو عضله برای تجزیه و تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با روش Paired t-test نشان داد که فعالیت عضلات VMO,VL در زاویه 60 درجه فلکشن زانو حین دو تمرین Squat و Step-Down در مقایسه با زاویه 20 درجه فلکشن زانو افزایش داشته است (P<0.0001). از طرفی فعالیت الکتریکی عضله VMO در مقایسه با عضله VL در تمام وضعیت ها بجز زاویه 20 درجه فلکشن زانو حین تمرین Squat از افزایش قابل ملاحظه ای برخوردار بوده است. همچنین نتایج مقایسه نسبت های فعالیت الکتریکی عضلات VMO/VL در دو زاویه 20 و 60 درجه فلکشن زانو حین هر دو تمرین مذکور نشان داد که این نسبت فقط در زاویه 60 درجه در مقایسه با زاویه 20 درجه فلکشن زانو حین تمرین Squat افزایش قابل ملاحظه ای داشته (P<0.001) و در سایر موارد، مقایسه نسبت ها اختلاف معنی داری را نشان نمی دهد (P>0.05). با توجه به افزایش معنی دار فعالیت VMO در مقایسه با عضله VL در زاویه 20 درجه فلکشن زانو حین تمرین Step-Down در مقایسه با زاویه متناظر خود در تمرین Step-Down دارای اهمیت زیادی باشد. همچنین با توجه به مقایسه ابتدایی فعالیت عضلات (Ratio) در 60 درجه فلکشن طانو حین دو تمرین، اگرچه افزایش نسبت Squat VMO/VL در 60 درجه Squat معنی دار نیست (P>0.05) ولی احتمال می رود که این زاویه 60 درجه در تقویت عضله VMO نقش مهمی را ایفا می کند
    کلیدواژگان: زنجیره حرکتی بسته، الکترومیوگرافی، عضله پهن مایل داخلی، عضله پهن خارجی، چمباتمه، پایین آمدن از پله
  • عامل (های) موثر در کولاپس شدن بلاستوسیست در محیط های کشت متوالی
    محمدحسین بهاروند، مجتبی رضازاده ولوجردی صفحه 4
    امروزه محیط های کشت متوالی به عنوان یک راه حل منطقی برای تکوین پیش از لانه گزینی جنینها براساس نیازهای جنینی و شرایط مسیر تولید مثلی ماده طرح ریزی شده اند. این محیط ها در نوع و غلظت کربوهیدراتها و اسیدهای آمینه تفاوتهایی دارند. اما با بکارگیری این محیطها در کشت طولانی مدت جنین دیده می شود که بلاستوسیستهای هچینگ (HgB) و هچ شده (HdB)، کولاپس می شوند. به طوری که بلاستوسل آنها از بین رفته و گاه هچینگ بلاستوسیست به داخل زوناپلوسیدا بر می گردد. لذا به منظور مطالعه شناخت عامل(های) شرکت کننده در این فرآیند، محیط های پایه نمکی RS2, RS1 شامل نمکها، کربوهیدراتها و گلوتامین تهیه شدند. در ضمن محیط های T6.1و T6.2 به عنوان محیط های پایه نمکی متفاوت بر اساس محیطT6 در آزمایشگاه تهیه شدند، با این تفاوت که علظت کربوهیدراتهای آنها مانند RS1 و RS2 بود. اسیدهای آمینه غیر ضرروی (NEAAs)، اسیدهای آمینه ضروری (EAAs)، ویتامینها (Vits)، آلبومین سرم گاوی BSA)، 4 mg/ml، فراکسیون V، فاقد اسیدهای چرب) (آزمایش (II,IIIیا آلبومین سرم انسانی (آلبومین-20)(آزمایش (IV,I بر اساس آزمایش مورد نظر به محیط های پایه نمکی اضافه شدند. جنینهای تک سلولی موش (نژاد نا همخون (NMRI در این محیطها به شرح ذیل کشت شدند. آزمایش I: جنینهای تک سلولی موش در G1.2تجاری یا RS1+NEAAs برای 48 ساعت و سپس در سه روز دیگر در G2.2تجاری یا RS2+NEAAs+EAAs+Vitsکشت شدند. آزمایشII-1: جنینهای تک سلولی در RS1 یا RS1+NEAAsبرای 48 ساعت و سپس در برای RS2و یا RS2+NEAAs+EAAs به مدت 3 روز دیگر کشت شدند (به ترتیب گروه 1 و 2). آزمایشII-2: محیط فاز دوم آزمایش (RS2+NEAAs+EAAs) II-1 بعد از دو روز تعویض شد. آزمایشIII: جنینهای تک سلولی در T6.1+NEAAs به مدت 48 ساعت و سپس در T6.2+NEAAs+EAAs برای دو روز دیگر کشت شدند. آزمایشIV: جنینهای تک سلولی در RS1+NEAAsبرای 48 ساعت و سپس در RS2+NEAAs+EAAs برای سه روز کشت شدند. محیط های آزمایشهای I تاII حاوی BSA و آزمایش IV حاوی آلبومین20 بود. نتایج آزمایش I نشان داد که درصد زیادی از HgBوHdB در روز پنجم کولاپس می شوند و در روز پنجم در گروه 1 آزمایشII-1، جنینی کولاپس نشد ولی تعدادی از بلاستوسیستها در گروه 2 آزمایش II-1، کولاپس گردیدند. در ضمن تعویض محیط در آزمایش II-2، اثر بر کاهش کولاپس شدن بلاستوسیستها نداشت. نتایج آزمایش II نیز مانند گروه 2، آزمایش I-1 بود. اما درصد زیادی از HgB وHdB در روز پنجم در آزمایش IV کولاپس گردیدند. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان دادکه 1 آلبومین سرم انسانی (آلبومین-20) مورد استفاده به طور عمده و تا اندازه کمی اسیدهای آمینه در کولاپس شدن بلاستوسیستها در محیطهای کشت متوالی موثرند و2 کولاپس شدن بلاستوسیستها مستقل از محیط پایه نمکی محیطهای کشت متوالی، و ویتامینها است و تعویض محیط این نقیصه را برطرف نمی کند
    کلیدواژگان: محیط های کشت متوالی، کولاپس شدن بلاستوسیست، اسیدهای آمینه، ماکرومولکول افزودنی
  • اثر محرومیت از بینایی روی تقویت دراز مدت ناشی از تحریک تتانیک ماده سفید و لایه IV قشر بینایی موش صحرایی
    محمود سلامی زواره، غلام علی حمیدی، سید مجتبی بنی طبا، یعقوب فتح الهی صفحه 5
    تقویت دراز مدت (Long- Term Potentiation; LTP) به عنوان یکی از مکانیسم های مطرح در روندهای حافظه و یادگیری در هیپوکامپ وقشر نوشناخته شده است. در قشر نو، احتمالا پیامهای حسی از محیط می تواند این روند را تحت تاثیر قرار دهد. در این مطالعه اثرات محرومیت از بینایی روی تقویت پاسخهای لایه II/III ناشی از تحریک تتانیک ماده سفید یا لایه IV قشر بینایی مورد بررسی قرار گرفته است. به وسیله اعمال تحریک با PBs (PBs)؛ Primed- burst stimulation)در ماده سفید یا لایه IV، قشر بینایی موشهای صحرایی محروم از بینایی یا پرورش یافته در روشنایی استاندارد (شاهد) LTP القا گردید. صرف نظر از جایگاه تحریک، دو پتانسیل پس سیناپسی تحریکی شامل (Excitatory Postsynaptic Potential 1, Epsp1) و(Excitatory Postsynaptic Potential 2, EPSP2) در لایه II/III ثبت شد. تحریک تتانیک لایه IV موجب تولید LTP در EPSP2 در هر دو گروه شد اما EPSP1 تنها در گروه محروم از بینایی LTP نشان داد. این نتایج بیان کننده آن است که PBs ماده سفید یا لایه IV در مورد سیناپسهای تغییرپذیر و وساطت کنندهEPSP2 در هر دو گروه موثر است اما در مورد EPSP1 وقوع LTP به جایگاه ناحیه اعمال تحریک تتانیک بستگی دارد. به نظر می رسد محرومیت از بینایی باعث افزایش به کارگیری سیناپسهای تغییرپذیر به وسیله تحریک تتانیک ماده سفید می گردد
    کلیدواژگان: محرومیت از بینایی، لایه IV، LTP، PBs، ماده سفید
  • بررسی نتایج کوتاه مدت 365 مورد PTMC انجام شده در بیماران تنگی دریچه میترال
    داوود کاظمی صالح صفحه 6
    تنگی دریچه میترال یکی از شایع ترین فرمهای بیماری رماتیسمی قلب در کشور ما می باشد. در گذشته ای نه چندان دور درمان این بیماران درموارد شدید تنها از راه اعمال جراحی قلب بسته CMVC ویا جراحی قلب باز به صورت OMVC یا تعویض دریچه میترال MVR میسر بوده است. ولی امروزه با تکنیک PTMC بدون نیاز به جراحی عده زیادی از بیماران درمان می شوند. در سال 1982 روشPTMC، بالون منفرد توسط دکتر Inoue ابداع و معرفی شد که هم اکنون به عنوان روش درمان انتخابی در بسیاری از این بیماران به کار می رود. مطالعه اخیر، یک مطالعه توصیفی گذشته نگر می باشد که طی آن داده های مربوط به 365 بیمار که در فاصله اول دیماه 1367 تا پایان مهرماه 1378 در دو بیمارستان قلب شهید رجائی و قلب جماران مورد PTMC قرار گرفته اند، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. در کلیه بیماران تحت مطالعه PTMC با روش Single Balloon با بالون Inoue ساخت کارخانه TORAY انجام گرفت. برای تمامی بیماران قبل و بعد از PTMC اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک انجام شد و در بیش از 90 درصد بیماران اکوکاردیوگرافی از طریق مری(TEE) قبل از PTMC انجام گرفته است.Score دریچه میترال توسط اکوکاردیوگرافی طبق جدول مخصوص تعیین شد و علاوه بر آن سطح دریچه وگرادیان قبل و بعد از PTMC و وجود یا عدم وجود TR, TS, AL, MR همچنین EF ثبت شد. در بیش از 95 درصد بیماران کاتتریسم تشخیصی قلب وPTMC در یک جلسه در Cath Lab انجام گرفت. از 365 بیمار مورد مطالعه 288 نفر مونث (9. 78%)و77 بیمار (21%) مذکر بوده اند. میانگین سنی بیماران 42 سال گزارش شده که در طیف سنی 14 تا 76 ساله بوده اند. میانگین سطح دریچه میترال وگرادیان در سطح آن، قبل از PTMC در مطالعه 0.99 سانتی متر مربع و 5. 19میلی متر جیوه بود. میانگین سطح دریچه میترال وگرادیان در سطح آن، بعد از PTMC در مطالعه ما1.98 سانتی متر مربع و2.7 میلی متر جیوه بود. میانگین Score دریچه در بیماران 6.2 گزارش شده که حداقل و حداکثر گزارش شده به ترتیب 4 و 10 بود، درصد موفقیت PTMC در این گروه بیماران 97.5 درصد گزارش شد. در نتیجه این تکنیک با توجه به درصد موفقیت بالا و عوارض نسبتا کم و هزینه و طول بستری کمتر و عدم نیاز به باز کردن قفسه سینه بیماران به عنوان روش انتخابی در بسیاری از بیماران مبتلا به تنگی دریچه میترال می باشد.
    کلیدواژگان: تنگی دریچه میترال، والولوپلاستی میترال، تکنیک اینو
  • تعیین میزان اثر بخشی کرایوتراپی در بیماران مبتلا به زگیل مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان بقیه اله (عج) از مهرماه 1373 لغایت مهرماه 1378
    پروین اعلمی هرندی صفحه 7
    زگیل از ضایعات پوستی شایع، به خصوص در سنین مدرسه است. این ضایعه در 10% جمعیت دیده می شود. روش های درمانی مختلف دارویی و جراحی برای آن پیشنهاد شده است. کرایوتراپی یکی از روش های درمانی برای درمان انواع زگیل می باشد. در این روش از نیتروژن مایع به عنوان کرایوژن استفاده می شود ابزار کار به صورت اسپری یا اپلیکاتور با نوک پنبه ای می باشد، که نیتروژن مایع توسط اسپری از فاصله کم روی ضایعه پاشیده می شود و یا با اپلیکاتور پنبه ای روی ضایعه مالیده می شود. هدف ما مطالعه اثر کرایوتراپی در درمان انواع زگیلها به جز زگیل تناسلی است. مطالعه به روش توصیفی - مشاهده ای انجام شده است. ابتدا پرسشنامه ای حاوی اطلاعات فردی بیماران، نحوه انجام کرایوتراپی، نوع و محل ضایعه، تعداد جلسات درمان، تعداد دوره های درمانی در هر جلسه و نتایج درمان در هر جلسه توسط پزشک معالج تکمیل شده است. تعداد دویست بیمار، از بیماران مبتلا به زگیل مراجعه کننده به درمانگاه پوست بیمارستان بقیه اله (عج) انتخاب شدند. انتخاب بیماران براساس تشخیص بالینی، ابتلا به انواع زگیل و تمایل بیمار، پس از توضیحات لازم، به استفاده از این روش درمانی بوده است.پس از تکمیل پرسشنامه ها اطلاعات آنها کدبندی و در سیستم SPSS تحلیل آماری شد. نتایج کلی پاسخ به درمان به شرح زیر می باشد: 16.5% از بیماران در جلسه اول درمان، کاملا بهبود یافتند. 52.5% پس از جلسه درمان کاملا بهبود یافتند. 20.5% در جلسه سوم، 5.5% در جلسه چهارم، 4% در جلسه پنجم و 1% در جلسه ششم کاملا بهبود یافتند. با توجه به آمار فوق بیشتر بیماران یعنی 52.5% طی 2 جلسه درمان بهبودی کامل یافتند، مابقی به طول مدت درمان بیشتری نیاز پیدا کردند.
    کلیدواژگان: زگیل، کرایوتراپی با نیتروژن مایع
  • مقایسه بیهوشی تیوپنتال سدیم وریدی با هالوتان استنشاقی در CT-Scan کودکان
    مرضیه لک، محمد جواد فروزان مهر، محمد صادقی، سیدجلال مدنی صفحه 8
    CT-Scan از تکنیکهای تشخیصی - درمانی است، که بی حرکتی برای ایجاد تصاویر با کیفیت بالا از ضروریات آن است. برای ایجاد شرایط مناسب در بیمارانی که همکاری ندارند و خصوصا کودکان به آرام بخشی و بیهوشی نیاز می باشد. در این مطالعه آینده نگر و تصادفی اثرات دو دارو از نظر کارآیی، زمان شروع و مدت اثر، زمان ریکاوری و عوارض حین و بعد از بیهوشی کودکان در توموگرافی رایانه ای بررسی گردید. 100 کودک 10 روزه تا 84 ماهه کاندید CT-Scan غیر اورژانس به دو گروه 50 نفری تقسیم گردیدند. مانیتورینگ سطح اشباع اکسیژن (SPO2) و سرعت ضربان قلب (PR) قبل، حین القا و در تمام مدت انجام CT صورت گرفت. از نظر جنس، وزن،(SPO2) قبل از القای PR قبل از القای تفاوت معنا داری میان دو گروه وجود نداشت. میانگین زمان القای بیهوشی در گروه هالوتان 2.98 دقیقه و گروه تیوپنتال 0.79 دقیقه که به طور معنی دار در گروه تیوپنتال کوتاه تر از هالوتال بود. میزان و شدت کاهش و مدت زمان کاهش (SPO2)به طور معنی دار در گروه هالوتان بیشتر از تیوپنتال بود. میانگین زمان بازگشت هوشیاری در گروه هالوتان 20.2 و گروه تیوپنتال 31.6 دقیقه و شروع تغذیه در گروه هالوتان 30.3 و گروه تیوپنتال 41.5 دقیقه که به طور معنی دار در گروه تیوپنتال بیشتر از هالوتان بود. میزان کاهش(SPO2) با افزایش سن در گروه هالوتان رابطه مستقیم و در گروه تیوپنتال رابطه معکوس داشت. میتوان نتیجه گرفت هر دو روش جهت بیهوشی کودکان در خارج از اتاق عمل قابل قبول هستند. در کودکان کوچکتر و نوزادان که دستیابی به راه وریدی ممکن است مشکل باشد شاید روش استنشاقی ارجح باشد (کاهش SPO2درکودکان کوچکتر در روش استنشاقی کمتر بود). در کودکان بزرگتر که کاهش (SPO2) در روش استنشاقی بیشتر است و دستیابی به راه وریدی نیز آسان تر می باشد روش بیهوشی با تیوپنتال ارجح است
    کلیدواژگان: هالوتان، تیوپنتال سدیم، بیهوشی خارج از اتاق عمل، کودکان، CT-Scan
  • کوتر کردن لنفاتیک های گیرنده و تاثیر آن روی شیوع لنفوسل پس از پیوند کلیه
    حسین نوربالا صفحه 9
    برای مقایسه اثر بستن با کوتر کردن لنفاتیک های گیرنده روی شیوع لنفوسل پس از پیوند کلیه هتروتوپیک کلاسیک با دهنده زنده این مطالعه در 578 پیوند کلیه در سالهای 1371تا 1378 در بیمارستان بقیه اله الاعظم (عج) انجام شد. در 341 نفر لنفاتیک های عروق ایلیاک گیرنده کوتر و سپس قطع شدند و در 237 نفر لنفاتیک ها قطع نشدند و یا پس از قطع لیگاتور به کمک نخ غیر قابل جذب انجام شد. شیوع لنفوسل که احتیاج به روش های تهاجمی داشته باشد در گروه مطالعه در طول مدت پیگیری (متوسط 43 ماه) صفر و در گروه شاهد تنها یک مورد بود که مقایسه دو گروه تفاوت معنی داری نشان ندارند (P=0.47) به نظر می رسد در پیوند کلیه از دهنده های زنده لیگاتور عروق لنفاتیک گیرنده مزیتی بر کوتر کردن آن ندارد.
    کلیدواژگان: پیوند کلیه، لنفوسل، کوتر کردن لنفاتیک گیرنده
  • افزایش اثر بی دردی لیدوکایین دربی حسی نخاعی با اضافه نمودن کلونیدین
    غلام رضا موثقی، حجت الله کریم آبادی صفحه 10
    استفاده گسترده از بی حسی نخاعی در شماری از اعمال جراحی، استفاده از داروهای بی حسی دهنده کم عارضه و طویل الاثر را لازم می سازد. لیدوکایین کم عارضه به همین منظور مورد استفاده واقع می شود ولی به دلیل کوتاهی نسبی اثرات آن، جهت ادامه عمل جراحی گاهی القای بیهوشی عمومی لازم می شود. استفاه همزمان از عواملی مثل نارکوتیکها یا محرکهای سمپاتیکی همراه با لیدوکایین می تواند موجب افزایش زمان بی دردی لیدوکایین شود. در همین زمینه در کارآزمایی بالینی حاضر، کیفیت تاثیر کلونیدین داخل نخاعی روی بی حسی نخاعی لیدوکایین بررسی شده است. جامعه نمونه 60 نفری که به صورت غیر احتمالی از جراحی های اندام تحتانی یا قسمت تحتانی شکم انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه کلونیدین همراه لیدوکایین و لیدوکایین تنها تقسیم شدند. نتایج توسط آزمونt-test آنالیز شد، نشان داد که میانگین مدت زمان بی دردی گروه کلونیدین ولیدوکائین به طور معنی داری طولانی تر است. (180-150 دقیقه در مقایسه با 90-60 دقیقه). همچنین کیفیت بی دردی این گروه نیز بهتر بود. شایعترین عارضه جانبی، افت فشار خون بود که در گروه لیدوکایین تنها بیشتر بود (53% در مقایسه با 40%). این نتایج پیشنهاد می کنند که در بی حسی های نخاعی، استفاده همزمان از کلونیدین همراه لیدوکایین، در عین کمتر بودن عوارض جانبی، موجب افزایش و تقویت مدت زمان و کیفیت بی حسی نخاعی لیدوکایین می شود و با توجه به کاهش تعداد موارد بیهوشی عمومی، این ترکیب کارآمدتر از لیدوکایین به تنهایی می باشد و در صورت محدودیت مصرف نارکوتیکها یا سمپاتومیمتیک ها همراه با لیدوکایین، می توان از کلونیدین برای این کار سود جست
    کلیدواژگان: کلونیدین، لیدوکایین، بی حسی نخاعی
  • گزارش یک مورد از لیومیوسارکوم کلیه در بیماری با نارسایی کلیوی
    غلام رضا خاک پور، حسین نوربالا، علی اسکندری، فریدون خیام فر صفحه 11
    لیومیوسارکوم از تومورهای نادر کلیوی دارای طبیعتی بسیار تهاجمی و پیشرونده است جراحی، رادیوتراپی و شیمی درمانی در کنترل بیماری تاثیر زیادی ندارد. در این مقاله یک مورد از لیومیوسارکوم کلیه در خانم 27 ساله ای معرفی می گردد. بیمار با علامت درد ناحیه اپی گاستر تحت بررسی قرار گرفته که در بررسی های مختلف پزشکان متوجه توده ای در کلیه راست شدند و بیمار تحت عمل رادیکال نفرکتومی قرار گرفت، جواب پاتولوژی لیومیوسارکوم بود که توسط نشانه های ایمونوهیستو شیمیایی نیز تایید گردید
    کلیدواژگان: لیومیوسارکوم، تومور کلیه
  • بیماری جنگ خلیج فارس (Persian Gulf War Illness)
    سامان خوشینی، شعبان مهرورز، غلام رضا پورحیدری صفحه 12
    به مدت کوتاهی پس از جنگ خلیج فارس هزاران نفر از سربازان بازگشته از جنگ خلیج فارس علائم بیماری مرموزی را نشان دادند که امروزه آن را بنام بیماری جنگ خلیج (Gulf War Illness) می شناسیم. با وجود مطالعات بسیار زیادی که توسط مراجع مختلفی (رسمی و یا بیطرف) انجام شده است. هنوز این بیماری بر اساس طبق بندی بین المللی بیماری ها (ICD) به صورت ناشناخته (طبق بندی نشده) باقیمانده است و علت قطعی برای آن تعیین نشده است و دلیل بروز این عارضه را ناشی از مجموعه ای از عوامل گوناگون (روانی وفیزیکی) می دانند که در میان این ها نقش استفاده از سلاحهای حاوی اورانیوم فقیر شده (Depleted uranium) و عوامل بیولوژیک و شیمیایی از همه جالب تر و مهم تر می نماید. در این مقاله علاوه بر بررسی این بیماری به عوامل مطرح شده به خصوص عوارض ناشی از مصرف سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک و انتشار اورانیوم ضعیف شده (DU) در منطقه جنگ خلیج پرداخته می شود
    کلیدواژگان: سندرم خلیج فارس، بیماری جنگ خلیج فارس، اورانیوم فقیر شده، سندرم خستگی مزمن