فهرست مطالب

نقد ادب معاصر عربی - پیاپی 3 (پاییز و زمستان 1391)

نشریه نقد ادب معاصر عربی
پیاپی 3 (پاییز و زمستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1392/05/01
  • تعداد عناوین: 7
|
  • فاطمه جمشیدی، وصال میمندی صفحه 1
    رمان یکی ازانواع ادبی جدید است که دراوایل قرن بیستم،به عنوان یک فن ادبی مستقل،جایگاه خودرادرادبیات عربی محکم کرد.این گونه ی ادبی دربیان مسائل مربوط به زندگی انسان معاصرکه بامعضلات خاص دنیای خوددست وپنجه نرم می کند،از توان بالایی برخوردار است و توجه بسیاری از نویسندگان خوش ذوق را به خود جلب کرده است؛ یکی از این نویسندگان معاصر عرب«نجیب محفوظ»است که علاوه بر داستان کوتاه، در زمینه ی رمان نیز آثار ارزشمندی را به رشته ی تحریر درآورده است.
    از آن جا که اغلب پژوهش های نقد معاصر- که پیرامون آثار منثور به ویژه داستان، رمان و نمایش نامه صورت می گیرد - پژوهشگران فقط به بررسی عناصر داستان می پردازند،در این مقاله سعی شده تا فن «توصیف» به عنوان مهم ترین شیوه ای که سهم بسزایی در تبیین این عناصر و به دنبال آن سنجش مهارت های نویسندگان دارد، در رمان«اللص و الکلاب» اثر «نجیب محفوظ»،مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
    برای تحقق این هدف، پس از نگاهی گذرا بر زندگی و پاره ای از آثار ادبی «نجیب محفوظ» اقدام به تعریف فن توصیف در ادبیات داستانی و برشمردن اقسام و ابزار این فن نموده و آن گاه به نقد و تحلیل این رمان بر پایه ی معیارهای مذکور پرداخته شده تامهارت «نجیب محفوظ»در فن توصیف نیز در ترازوی نقد قرار گیرد.
    از جمله دستاوردهای این پژوهش آن است که «نجیب محفوظ» با به کارگیری فن توصیف و شیوه ها و ابزارهای گوناگون آن، علاوه بر توفیق در انتقال عواطف و حالات درونی شخصیت های رمان به خواننده، وی را به خوبی در جریان حوادث رمان قرار داده و تصویر بسیار ملموسی از فضای رمان ارائه کرده است
    کلیدواژگان: نقد، فن توصیف، نجیب محفوظ، رمان اللص و الکلاب
  • ناهید نصیحت، کبری روشنفکر، خلیل پروینی، فرامرز میرزایی صفحه 39
    گریماس، معناشناس فرانسوی، کوشیده است الگویی منسجم جهت مطالعه روایت ارائه نماید. بر اساس آنچه از نظر وی و نشانه-معناشناسی نوین دریافت می شود، شناخت متون ادبی دیگر مبتنی بر تحلیل مکانیکی و شناخت فرستنده و گیرنده نیست. بلکه مهم شناخت سیر تولید متن تا انتقال و دریافت است که شامل عناصر کنشی و شوشی و رخدادی می شود.
    این مقاله به بررسی شرایط تولید و دریافت معنا در نظام گفتمانی روایی داستان «وما تشاوون» می پردازد. نظام های گفتمانی یا مبتنی بر کنش هستند که نظام های گفتمانی شناختی را می سازند یا مبتنی بر شوش که نظام های گفتمانی احساسی را می سازند. داستان پایداری «و ما تشاوون» به دلیل منطق روایی حاکم بر آن، قابلیت تحلیل و بررسی از دیدگاه نظام های گفتمانی کنشی (و بعضا شوشی) را دارد. هادی، کنشگر اصلی، تابع برنامه است و توانش روحی و جسمی او، موتور اصلی کنش او را به وجود می آورد. کنشگر با کمک کنش یارها بر نیروهای مخالف پیروز می شود و کنش را انجام می دهد و به ترتیب مراحل آماده سازی و آزمون اصلی را پشت سر می گذارد وبه آزمون سرفرازی می رسد. در این مرحله به پایان فرایند روایی کلام (یا ارزیابی) و ارزش می رسد. گفتمان غالب آن، هوشمند (یا کنشی) بوده و روند شکل گیری ارزش به گونه ای است که گفتمان اخلاق مدار می شود. البته در این داستان با گفتمان رخدادی و کنش متکی بر ابرحضور هم روبه رو هستیم.
    بدین ترتیب هدف این نوشتار واکاوی فرایند نشانه معناشناسی داستان مذکور بر اساس الگوی مطالعاتی گریماس است تا نشان دهد چگونه کنش و شوش باعث شکل گیری گفتمان «و ما تشاوون» شده و انواع نظام های هوشمند و احساسی و رخدادی را به وجود آورده است
    کلیدواژگان: نشانه، معناشناسی، و ما تشاوون، کنش، شوش، گریماس
  • مسعود اقبالی، علی سلیمی صفحه 65
    متون کهن، به ویژه متون دینی، همواره سرچشمه ی اقتباس برای متون ادبی بوده است. این موضوع، در شعر معاصر، گسترش بیشتری یافته و در این میان، قرآن کریم نقشی بی بدیل ایفا نموده است به طوری که هر کدام از شاعران و ادیبان، به فراخور حال خویش، آثار خود را به آن آراسته اند. محمد عفیفی مطر، شاعر معاصر مصری، از جمله شاعرانی است که در شعر وی، نمونه های فراوانی از بینامتنی دینی، قرآنی به چشم می خورد. شیوه هایی مانند: نقل اشاری، اخذ مفهوم بدون تغییر، دگرگون ساختن معنا و ساختار آیه در شعر او به کار رفته است، این پژوهش با رویکردی انتقادی، تناص دینی، قرآنی در شعر او را بررسی نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که در شعر وی، در کنار تناص های هنری ارزشمند، مواردی نیز وجود دارد که در آنها شاعر، گاهی شان انبیای الهی و امور قدسی را آن گونه که شایسته است، مراعات ننموده است.
    کلیدواژگان: بینامتنی قرآنی، شعر معاصر، عفیفی مطر، نگاه انتقادی
  • تورج زینی وند صفحه 77
    راشد حسین (1936- 1977م) یکی از شاعران طنز پرداز و برجسته ی نسل سوم ادبیات پایداری در فلسطین به شمار می آید که از او با عنوان ها و لقب های زیادی از جمله؛ «پایه گذار شعر سخریه و فکاهه در ادب مقاومت» و «شاعر طنزهای تلخ و گزنده» یاد می شود.
    یافته ‍ی اساسی این پژوهش در این است که طنزهای راشد از نظر موضوعی و محتوایی در شمار طنزهای تلفیقی(سیاسی و اجتماعی) است. شاعر، آن ها را روزنه ای برای بیان دغدغه های سیاسی، اجتماعی و انسانی خویش قرار داده است. وی در ساختار طنز، دو الگوی اساسی را به کار می گیرد؛ طنز روشن و آشکار(صریح) که شاعر در آن، بی پروا از گروه های سیاسی و اجتماعی جهان عرب انتقاد می کند و دیگری طنز غیر مستقیم(تعریضی) که شاعر با آفرینش شخصیت های رمزی به گونه ای کنایه آمیز به ریشخند و نقد رخدادها و چالش های موجود در جبهه ی پایداری می پردازد..
    افزون بر این، راشد، روش های گوناگونی برای بیان طنز و طعنه و سخریه برگزیده است که مهمترین این روش ها عبارتند از؛ اسلوب نامه نگاری، بهره گیری از زبان کودکان، استفاده از عناصر طبیعت، قلب واقعیت اشیاء و شخصیت ها با ترسیم دروغین و دگرگون شده ی چهره ی سران عربی و غربی، طنز به شیوه ی پند و اندرز، استفاده از روش پرسش و پاسخ، کاربرد صور خیال و آرایه های بدیعی و...
    این پژوهش، بر آن است تا به بررسی و تحلیل گونه ها(مضمون ها) و روش های طنز در شعر این شاعر پایداری بپردازد.
    کلیدواژگان: راشد حسین، طنز، سخریه، شعر پایداری، فلسطین
  • نسرین عباسی، صلاح الدین عبدی صفحه 101
    گفتمان انتقادی، سیری تکوینی از تحلیل گفتمان در مطالعات زبان شناختی است که از حد توصیف صرف داده های زبانی فراتر می رود و فرآیندهای موثر بر شکل گیری گفتمان را کانون توجه خود قرار می دهد. در تحلیل گفتمان انتقادی به دو رویکرد اجتماعی و زبان شناختی اشاره می شود. در رویکرد اجتماعی به گفتمان، بافت موقعیتی و در رویکرد زبانشناختی، بافت متنی تشریح می گردد.سحر خلیفه از نویسندگان زبردست عرصه ی رمان نویسی پایداری ادبیات عرب محسوب می شود که گفتمان ادبی را برای بیان دردهاو مشکلات ملت فلسطین به کار می برد. بافت موقعیتی رمان به دهه ی هشتاد برمی گردد. عاطفه صادق و فکر و اندیشه ی پایداری جزء بافت درونی رمان و تناص(بینامتنی)، تصویر هنری وتکرار و صحنه پردازی جزء بافت بیرونی رمان محسوب می شود.و زبان هم یک عنصر مهم در گفتمان ادبی وی بشمار می آید.او دیدی فمنیستی وطبیعت گرایی را در رمانش به همگان القاء می کند. این مقاله بر اساس روش توصیفی -تحلیلی به بررسی تحلیل گفتمان انتقادی رمان «الصبار» سحر خلیفه و بر اساس الگوی تحلیلی فیرکلاف می پردازد.
    کلیدواژگان: بافت بیرونی، بافت درونی، رمان الصبار، سحر خلیفه، گفتمان انتقادی
  • محمد رحیمی خویگانی، فاطمه گلی، د.منصوره زرکوب صفحه 123
    خوانش ساختارگرایانه از متون ادبی یکی از راه های تحلیل متن از قرن بیستم تا به امروز است، بنیانگذار اصلی این مکتب را باید «بارت» دانست، او مدلی مبتنی بر پنج رمزگان را برای تحلیل متن ارائه داده است که به کمک آنها می توان به تحلیل ساختارگرایانه از بسیاری از متون ادبی دست یافت.
    پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده است، با انتخاب داستان کوتاه «ابلیس ینتصر» توفیق حکیم سعی کرده است تا خوانشی ساختارگرایانه از آن ارائه دهد؛ مهمترین یافته های این پژوهش بیانگر آن است که مدل رمزگان «بارت» به خوبی می تواند بدون نیاز به عوامل پیرامتنی چون ایدئولوژی مولف، تاثیرات جامعه، و تنها با تکیه بر خود متن، معانی آن را روشن و مشخص گرداند، لذا سعی شده است تا رمزگان یا کدهای معنایی داستان مذکور، استخراج و مورد بررسی قرار گیرد
    کلیدواژگان: داستان کوتاه، توفیق حکیم، رولان بارت، نقد ساختارگرا، رمزگان
  • محمدکریمی، عسکربابازاده اقدم صفحه 141
    ادبیات داستانی به سبب گیرایی و جذابیت خاصی که در میان سایر انواع ادبی دارد عرصه و جولانگاه ارائه نظرات و دیدگاه های مختلفی در باب موضوعات گوناگون می باشد. یکی از این موضوعات، موضوع زن وجایگاه آن است به عنوان مثال اگر به رمان های تاریخی جرجی زیدان نظری بیفکنیم می بینیم که زنان و چهره ای که در این آثار از آنان عرضه شده است، جالب توجه و در حد خود منحصر به فرد است. نویسنده این داستان ها، سهم فراوانی را به زن در جریان حوادث و مسایل جامعه اسلامی اختصاص داده و در هر عرصه ای او را حی و حاضر و دوشادوش و هم پای مردان قرار داده است و از دیدگاه انزوایی و انحصار زن در چهارچوب خانه در جوامع اسلامی که عده زیادی بدان معتقدند خبری نیست. لذا در این پژوهش نگارنده بر آن است با بررسی رمان های تاریخی جرجی زیدان، به ویژه آنهایی که عناوین زنانه دارند جلوه هایی از شخصیت پردازی زن و جایگاه وی در جامعه اسلامی را از دیدگاه یک نویسنده مسیحی به نمایش بگذارد
    کلیدواژگان: جرجی زیدان، رمان تاریخی، زن، شخصیت پردازی، جایگاه اجتماعی
|
  • Temeh Jamshidi, Visal Miymandi Page 1
    One of the literary areas which has a special place in the fields of literary criticism is the storied literature that among its branches novel is in the writers’ and critics’ focus of attention. Novel is one of the new literary works which strengthened its place in the Arabic literature in the earlier 20th century. This kind of literary work which has a high power in stating the problems of the contemporary human who tackles with the difficulties of his own special world has a very high rank. In the Arabic literature “Najib Mahfouz” is one the contemporary storywriters who has written precious pieces in the fields of novel in addition to short stories. Since researchers study the elements of the story in most of the current critical researches which are done on the written works especially on novel, story and drama; in this article it is tried to criticize and examine the technique of “description” as the most important technique which has a special role in determining these elements and consequently in the writes’ ability in the novel of “al Las va alkelab” written by “Najib Mahfouz”. To this end, firstly a little has been mentioned regarding the Najib Mahfouz’s life and some of his literary works and after describing the technique of description and mentioning the types and implements of this technique, a criticism and analysis of this novel based on the mentioned criteria is provided in order to criticize the ability of Najib Mahfouz in the technique of description.
    Keywords: Criticism, Description point, Najib Mahfouz, Novel of al Les va alkelab
  • Nahid Nasihat, Kobra Roshanfekr, Khalil Parvini, Faramarz Mirzaei Page 39
    Greimas has tried to present a coherent model for investigation of narration. Based on what is understood from his view and the new semantics, investigation of literary text is not based on mechanical analysis and the detection of sender, receiver. But recognition of production process to transmission and reception of text which is includes action, state and occurrence is important.This paper studies conditions of production and understanding the meaning in thediscursive system of “WaMāTashā’un”. Discourse systems are based on the action that make cognitive discourse systems or state that make emotional discourse systems. “WaMāTashā’un” can be studied from the perspective of active discursive systems (and state) because of its narrative logic. Dominant discourse is cognitive and ethics. Of course, we deal with occurrence discourse.The aim of this research is semantic Structureof “WaMāTashā’un” based on theGreimas’s model. It presents how the action and state could form its discourse and create all kinds of discourse systems.
    Keywords: Semantics, WaMāTashā'un, Action, State, Greimas
  • Masoud Eghbali, Dr. Ali Salimi Page 65
    Valuable old texts, especially religious texts, has always been a source for research and study authors. And in the Quran, the largest in terms of concepts and in other texts has intertextuality. Mohammed Afifi Matar so many examples of Quranic verses in poetry to be seen.A poet Without changing the meaning of the Quran and distor, the poem mentioned in the text, Or transform the meaning and structure of the verse, in a manner contrary to the concept of opposites and the verse, it is incorporated in its lyrics,That this type of intertextuality, is considered unacceptable and indecent.Therefore, In his poem, samples positive side, there are also some negative Where the Koranic term sometimes employed And, referring to the personalities and events of the Quran, try to look different so that his literary works And traits that give eternal, And in this space, has deviated from the right path.
    Keywords: Intratextual of Quran, poetryof Contemporary, Afifi Matar, a critical look
  • Tooraj Zaynivand Page 77
    Rashed Hossein (1936-1977M) is considered as one of ironical poets in third generation of the Palestine defiance literature. He has other titles such as: “The founder of humorous and irony poet in defiance literature” and “the poet of bitter ironies”. The findings of the current study reveal that Rashed ironies from topical and content point of view are related to political and social ironies. In reality, the poet has considered them as an aperture to announce his own personal, political and social disturbances. He focused on two ironical factors while stating ironical points; explicit irony which the poet blame the social and political groups of Arabs bravely, and in the other one the poet ridicule the existed challenges and events in defiance front (jibhe) implicitly. Moreover, Rashed has selected various ways for stating ridicules and irony matters which among these way we can mention: false drawing and changed faces of Arab leaders, irony in the form of advice, using question and response method, correspondence, imaging techniques, and new arrays, Jihad values, etc. the present study aims at investigating and analyzing contents and ironic methods in poems an related to defiance.
    Keywords: Rashed Hossein, irony, defiance, poem, Palastine
  • Nasrin Abbasi, Salahddin Abdi Page 101
    Discourse is form of using language that its parts in some way are connected to each other and follow specific purpose Discourse analysis depends to social and linguistic approach By social approach Discourse describe position texture and in linguistic approach, discourse explain text texture.”sahar khalifa” is one of the best technical writer on defense novel of Arabic literature. She uses literary discourse, to express disasters and difficulties of Palestine's people. Position textures of novel refer to eighty decade. True affection thinking and defense thought are of internal texture of novel. Artistic picture repetition and stage management are of novel external texture. Language is an important factor in her critical discourse. In her novel, she inculcates to everyone a kind of feminism and naturalism view point. This article based on descriptive- analytic method engages to investigate the critical discourse. analysis of sahar khalifa novel,” alsabar”.
    Keywords: Critical Discourse Analysis, sahar khalifa, internal texture, external texture, alsabar
  • Mohammad Rahimi Khoigani, Fatemeh Goli, D. Mansooreh Zarkoob Page 123
    Structuralism analysis of literary texts is one of the most popular ways to analyze text from a Twentieth Century to. This time, the founder of this Theory is “Barthes”, he offered a model that based on five codes.This study that written by analytical and descriptive method is select the “Tofigh Hakims” short story by name: “Satan wins” and tries to analyze it by structuralism view, the major findings of this study shows that the story has a nice example for structural analysis and it is very nice to analyzed by “Actor Model” that suggested by “Gremas” to explains the role of characters.
    Keywords: short story, Tofigh Hakim, Barthes, structuralism, codes
  • Mohammad Karimi, Dr. Askar Babazadeh Page 141
    novely Literature for his special atractivenes in other Literatury refrence is the squre Fordifferent opinion S. one of this opinions is women and quality of Seems. For Example if we see to George zeyan's historical novels understand that the womens are very much and he give a many share to womens in this novels and we don’t see monopolistics idea than womens. Then we need in this research to watch womens characterization in this novels.
    Keywords: Characterization, Women. Social place, Historical novels