فهرست مطالب

مطالعات زبانی بلاغی - پیاپی 5 (بهار و تابستان 1391)

نشریه مطالعات زبانی بلاغی
پیاپی 5 (بهار و تابستان 1391)

  • تاریخ انتشار: 1391/03/28
  • تعداد عناوین: 7
|
  • محمدنبی احمدی، علی سلیمی* صفحه 7
    هر متن ادبی، دارای روح و جسمی است و علوم بلاغی، نقشی اساسی در فهم روح زبان و زوایای پنهان و بخش های ناگفته و نانوشته متون دارد، به طوری که کم توجهی به این موضوع، در بسیاری از موارد، فهم درست متن ادبی را مختل می نماید. این موضوع، برای هر منتقد ادبی و به ویژه برای مفسران که وظیفه تشریح و تفسیر آیات قرآن کریم را به عهده دارند بسیار با اهمیت است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با ذکر شواهدی از آیات سوره مبارکه «طه» اهمیت این موضوع را تبیین و بررسی نموده است.
    نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که توجه یا عدم توجه به این موضوع در فهم آیات شریفه، می تواند مفهوم آیه را به کلی دگرگون نماید و مفسرانی که به لطایف بلاغی، مانند: ایجاز، اطناب، مجاز، حقیقت، قصر، وصل، فصل و غیره، توجه کافی نموده اند، پیام های این مائده آسمانی را بهتر از دیگران دریافته و حق مطلب را در تفسیر آیات شریفه، تا حدودی ادا نموده اند. نمونه های ذکر شده در این پژوهش، نقش علوم بلاغی در فهم درست آیات را به خوبی نشان می دهد.
    کلیدواژگان: قرآن کریم، سوره طه، تفسیر، بلاغت، مفسران
  • سوسن جبری* صفحه 31
    موضوع این پژوهش، ارائه پیشنهادی است برای نقد زیبایی شناسانه هنری متن ادبی.تازگی این نوع نقد،در یافتن زیبایی هنری است. از این روی شگردهای بلاغی، یا به عبارتی برجسته سازی ها، ابزاری برای جستجو و دست یابی به زیبایی هنری، در متن ادبی هستند و جلوه دیگری از ظهور زیبایی، در متن را می نمایانند. روش کار چنان است که ابتدا با به کارگیری اصول و شیوه های زبان شناسی ساختارگرا، برجسته سازی های زبانی را درمتن گردآوری می کنیم. سپس این برجسته سازی ها بر اساس حضور عناصر زیبایی هنری؛ چون: وحدت، هماهنگی، تناسب، تقارن، توازن، چند بعدی بودن، نظم، روشنی و پویایی، تحلیل و طبقه بندی می شوند. از این رو از درون داده های عینی برجسته سازی های زبانی به صورت کمی، اصول زیبایی هنری به صورت کیفی، در متن کشف و آشکار خواهد شد.این شیوه کار علاوه بر دورماندن از آسیب های شایع نقد ادبی چون ذوقی بودن، بی معیار بودن، شخصی بودن، سلیقه ای بودن و غیر قابل اثبات بودن، می-تواند مواد تحلیل اصول زیبایی شناسی را از درون متن ادبی فراهم کند. تفاوت های این شیوه با دیگر شیوه های نقد متن نیز در آن است که؛ نخست یافته های کمی به شیوه ای روشمند، مبنای تحلیل های کیفی قرار می گیرند. دوم، آنکه،تحلیل و کشف اصول زیبایی شناسی هنری، بربنیاد داده های عینی، کمی و قابل اثبات استوار می گردد. سوم، اینکه؛ اصول زیبایی هنری که در همه هنرها؛ چون موسیقی، نقاشی، معماری و... مشترک است، معیار نقدادبی نیز خواهد شد. چهارم، آنکه بعد دیگری از زیبایی شناسی در ورای بلاغت کهن و برجسته سازی کنونی، در متن ادبی شناسانده خواهد شد.
    کلیدواژگان: نقد، زیبایی شناسی هنری، متن ادبی، برجسته سازی، بلاغت
  • محمد خسروی شکیب*، مریم یاراحمدی صفحه 63
    پست مدرنیسم و پست مدرن ها برخلاف مدرنیسم، دنیای شبیه سازی شده است که به واقعیت شباهت دارد اما واقعیت نیست. آنها به باور خود در جهان تهی از خرد و حقیقت به بی معنایی و چند معنایی که خود نوعی بی معنایی و بی اعتنایی به دانش و علم است، رسیده اند و این خود تاکیدی است بر اصل شک اندیشی و تردید و لاجرم ناامیدی و یاس متعاقب و حاکمیت پوچی مطلق. حضور پست مدرنیسم در حوزه ادبیات و هنر به نوعی تقلید و دنباله روی می انجامد. انواع ادبی تقلید شدند و دیگر از بازآفرینی خبری نبود. قوانین و موازین سنتی بی اعتبار شدند. ادبیات پست مدرن در نهایت به آفرینشی از ژانرها و سبک ها و شیوه های روایتی می ماند که سیالیت، زودگذری، ناپایداری، اختلاط، بینامتنی، امتزاج (کولاژ) و تجزیه و پراکندگی مهمترین ویژگی های آن است. فروغ فرخزاد یکی از معدود شاعران ایرانی است که با سرودن دو مجموعه ی «تولدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» به سرعت از مدرنیسم نیمایی گذر کرد و نشانه های پست مدرنیسم را به فراوانی در این دو مجموعه بکار گرفت. «بینامتنیت»، «ضد روایت»، «پراکندگی»، «سپید نویسی»، «پوچ گرایی»، «پارانویا»، «طنز»، «عدم قطعیت»، «تناقض گویی» و... از مهمترین گزاره های پست مدرنیستی است که در شعر فروغ به صورت عام و کم رنگ و در دو مجموعه مذکور به صورت خاص دیده می شود. این مقاله تلاشی است در جهت اثبات وجود رگه ها و نشانه های جریان ادبی پست مدرنیسم در اشعار فروغ فرخزاد.
    کلیدواژگان: فروغ فرخزاد، پست مدرنیسم، سپید نویسی، ضدروایت، پارانویا، عدم قطعیت معنا
  • محمود خورسندی*، سمیه ترحمی، علیرضا خورسندی صفحه 83
    استفهام حقیقی یکی ازانواع انشاءطلبی است که به منظوردریافت فهم حقیقت انجام می گیرد؛ اما بسیارپیش می آید که استفهام به نیت اغراض فرعی نیزطرح می شود؛ یعنی منظورپرسشگر فهم مطلبی که نمی داند، نیست. دقیقابه همین جهت است که به کاربردن استفهام در غرض های فرعی، تجاهل العارف نام داردو یکی از موضوعات بحث بر انگیز علم بلاغت است. البته بعضی آن را فن معانی و برخی دیگر آن را در فن بدیع می گنجانند. سعی ما در این مقاله بر آن است که اغراض اصلی وفرعی اسلوب استفهام را در قران کریم بیان نموده و حداقل یک شاهد برای هریک ازآنها ذکر کنیم. پرسش های قرآنی بر دو دسته اند: برخی ازآنها از جانب خدا و برخی دیگر از زبان غیر خداست. از آنجا که خداوند به همه امور هستی علم دارد و هیچ سوالی از جانب اونمی تواند برای طلب فهم باشد، قطعا تمام پرسش های الهی در مقوله تجاهل العارف می گنجد.ما در این تحقیق فقط به آن دسته از پرسش ها که از جانب خداست، می پردازیم تا اغراض پرسش های الهی معلوم گردد و مددکار مخاطبین در پیمودن صراط مستقیم باشد.
    کلیدواژگان: اسلوب استفهام، بلاغت، اغراض فرعی، اغراض اصلی
  • شهلا شریفی، لیلا عرفانیان قونسولی* صفحه 103
    انگیختگی آوایی یکی از انواع انگیختگی است؛ بدان معنا که از صورت آوایی بتوانیم به معنا برسیم و سرنخی آوایی برای رسیدن از صورت به معنا داشته باشیم. در زمینه انگیختگی فرض بر این است که واژگان در ابتدا انگیخته بوده اند و با گذشت زمان، میزان انگیختگی واژگان کاهش یافته است. در این تحقیق برای بررسی این فرضیه، چهار متن سفرنامه از زمان حال و چهار متن معادل از دویست سال پیش انتخاب کردیم و به بررسی انگیختگی آوایی واژگان این متون پرداخته ایم و در نهایت نتایج را مقایسه کرده و به این نتیجه رسیدیم که در شمار واژگان انگیخته و نیمه انگیخته آوایی زبان فارسی و مجموع آنها، تغییر معناداری در زمان حال نسبت به دویست سال پیش مشاهده نشد. بنابراین، شاید بتوان ادعا کرد از 200سال گذشته تا کنون، تغییری در انگیختگی آوایی واژگان زبان فارسی، رخ نداده است.
    کلیدواژگان: تصویرگونگی، صورت، معنا، نمادپردازی آوایی
  • قهرمان شیری* صفحه 121
    انسان پیش از آن که چیزی بر زبان بیاورد، ابتدا تصویری از مفهوم آن چیز در ذهن خود می سازد. بخش عمده ای از این تصورات، همان اندیشه هایی است که در ذهن شکل می گیرد اما تصویر و تصور، حتی مقدم بر این اندیشه ها است و از طریق مکانیسم مرور و مشابه سازی و مقایسه و تطابق و تداعی های مکرر همان تصویرها است که انسان به یک اندیشه دست پیدا می کند. بنابراین دیدن مقدم بر اندیشیدن است و اندیشیدن نیز که توام با تصور و تجسم بخشی به تصویرها است مقدم بر زبان است. پس تصویر تصور تفکر تکلم. بر این اساس، گزاره معروف «ای برادر تو همان اندیشه ای» با خود پیش و پسی دارد که مراتب پیشین آن عبارت است از: تصویر و تجسم، و مراتب پسین آن: زبان و گفتار. اگر استعاره و تشبیه و تمثیل و نماد، به عرصه های تصویر و تصور و تداعی مربوط باشند، انواع مجاز البته به غیر از مجاز مشابهت به طور خاص در حوزه زبان قرار می گیرد. در این مقاله دسته بندی متفاوت تری از مجاز انجام گرفته است و تلاش نویسنده بر آن بوده است تا همه انواع چندین گانه مجاز در یک دسته بندی کوچک تر و ساده تر که عبارت است از مجاز ملازمت، مجاز مجاورت، و مجاز مشابهت به راحتی و به دور از هر نوع تکلفی جا داده شوند.
    کلیدواژگان: انواع مجاز، مجاز ملازمت، مجاز مجاورت، مجاز مشابهت، مجاز تصویری
  • یحیی کاردگر، فاطمه باباشاهی* صفحه 143
    محمود دولت آبادی از نویسندگان شاخص ادبیات معاصر ایران است و شاهکار او، رمان کلیدر در ادبیات داستانی از جایگاهی ویژه و ممتاز برخوردار است. خلق زبان تازه، بیان شاعرانه در توصیف ماجرایی تاریخی و تلفیق ادبیات و تاریخ به بهترین شکل، احیای سنتهای ادبی کلاسیک و بهره گیری از گنجینه ی عظیم ادبیات سنتی با هدف احیای زبان فارسی به عنوان یک هویت ملی، از جمله مواردی است که این رمان را در میان آثار هم نوع خود و درمیان رمان های دیگر نویسندگان معاصر، برجستگی و صلابتی خاص بخشیده است. بررسی های زیادی پیرامون زبان دولت آبادی، ساختار شناسی و بررسی عناصر داستانی و همچنین عناصر خیالی در این رمان انجام گرفته است؛ اما حتی در همین مورد اخیر نیز به ابعاد شاعرانه به صورت همه جانبه و گسترده پرداخته نشده است. در این مجال کوتاه بر آنیم تا از منظر موسیقی و کاربرد های آن در زبان شعر به بررسی یکی از جنبه های شاعرانه در این رمان بپردازیم. به این منظور عناصر موسیقایی از متن کلیدر- (مجلدات1-10)- استخراج و تحت عناوین مختلف تقسیم بندی گردیده است. سپس در پیکره ی اصلی مقاله این عناوین به همراه نمونه ها به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. طبق نتایج به دست آمده از این پژوهش، انواع تکرار ها، هنجارگریزی های نحوی، سجع پردازی و استفاده از اوزان عروضی از جمله موارد موسیقی سازدر متن کلیدر هستند که نثر این رمان را به نثری شاعرانه، البته با ویژگی هایی بدیع و ابتکاری، مبدل ساخته اند.
    کلیدواژگان: محمود دولت آبادی، نثر، کلیدر، شاعرانگی، موسیقی
|
  • M. Ahmadi, A. Salimi* Page 7
    In view of the fact that rhetoric refers to spirit of languages and discovers unseen aspects of texts, understanding of so many texts depends on rhetorical investigations. This is of more significance for commentators of the Quran, who have the task of interpretation of the Holy Book. Certainly, exegetists, who have neglected rhetorical themes like brevity, verbosity, metaphor, allegory, junction, disjunction, etc., could not catch heaven gifts of the Quran and failed to do their best. This paper tries to express the importance of this issue by giving some evidence from chapter 20 of the Quran (sura t{āhā)
    Keywords: the Holy Quran, interpretation, rhetoric, commentators
  • S. Jabri* Page 31
    The subject of this study is a suggestion for the analysis of literary analysis. Its aim is the implication of the methodological methods based on the objective data in the literary criticism in order to avoid any biased criticism. In this combinative method, first by analyzing texts in structural linguistics, language foregrounding in texts is compiled in order to achieve objective, qualitative and convincing data for the analysis of the principles, and then with analysis and classification, investigation on highlighting language, the presence of the elements of artistic beauty like unity, harmony, proportion, conformity, symmetry, discipline and dynamism will be displayed and discovered in the text. In this way artistic beauty whose principle is common in all the arts is investigated as well in literary texts in order to display the other aspects of the beauty in the literary text.
    Keywords: criticism, structural linguistics, artistic aesthetics
  • M. Khosravi Shakib*, M. Yarahmadi Page 63
    Postmodernism in the contemporary world anxiously searches the trace of pessimistic view which crop up by some of modernists previously. This view point could be acknowledged as one kind of reflection in opposition to modernism honored toward technology and power of knowledge. Postmodernism in the literature area come to result with some sort of reproduction and imitation so that creativity and novelty were knocked down and literary genres were imitated and creation was forgotten. Rulers and principles were invalid. In the end, postmodernism could be accepted as narrative style which fluidity, transiently, intertxtuality, anti-narrative, disarrangement, mixture, discrepancy and decomposition are more important feature of this movement. Forough as distinguished poet in the Persian literature could be accepted as postmodernism poet so that during the composition of “Second berth” and “belief and trust on winter as a cold season” the reader can trace the clues of postmodernism in this volumes. Intertxtualiy, blank writing, Paranovia, absurdity, irony, uncertainty and inconsistency are famous sign which could be mapped out in her poetry. This article launches a trip for understanding and establishes the following of Forough to postmodernism’s as influential movement.
    Keywords: Forough, postmodernism, blank writing, uncertainty, inconsistency
  • M. Khorsandi*, S. Tarahomi, A. Khorsandi Page 83
    Questions are real if they are about what we do not know. But, sometimes they are used for purposes other than this primary purpose. In such cases, they are referred to as rhetorical questions. Rhetorical questions are one of the controversial issues in rhetoric. Some scholars think that this area belongs to semantics; some think it falls in the same area as figures of speech. This article intends to explores different purposes of rhetorical Questions in the Holy Quran and provide Quranic examples to support the claims. There are two kinds of questions in the Quran: questions posed by God and Questions narrated from others. As God is omniscient and never seeks information, all these questions must be considered as rhetorical questions. Therefore, to better understand the secondary purposes of these questions, we have examined only questions which are posed by God to help the audience follow the right path.
    Keywords: questioning style, the Quran, rhetoric, rhetorical question, secondary purpose
  • Sh. Sharifi, L. Erfaniyan Qonsoli* Page 103
    phonetic motivation is what we can guess the meaning via sound. Some people believe that primary words were more iconic and by passage of time, because of phonetic changes and … the motivation has been reduced. In this research, for studying this thesis, four passages with outline of a journey from present time have been considered and 2800 content words from it have been extracted. Then phonetic motivation in these words has been considered. Afterwards, the results of these passages have been compared with results from considering 2800words of passages from200years before in order to answer this question that from past 200years, Persian language has been more motivated or vice versa. Comparison of the results of two time courses didn’t show a meaningful change in the number of words with phonetic motivation and semi phonetic motivation in the present time in comparison with 200 years before. Therefore, it may be claimed that since 200 years before until now, no change has happened in the phonetic motivation of Persian words.
    Keywords: iconicity, form, meaning, phoneaetheme
  • Gh. Shiri* Page 121
    Before producing speech, human beings create an image of the concept of what is to be said in their minds. A host of these conceptions form ideas in our minds but the image and concept are prior to these ideas and it is through reviewing, simile, comparison, analogy, and recurrent associations of the same images that we conceive an idea. Therefore, seeing precedes thinking and thinking that comes with conception and visualization precedes speech. So we have: picture concept thinking speaking. Accordingly the popular saying, “Oh Brother you’re the very thinking” has something before it, i.e. image and visualization and something after it, i.e. language and speech. If metaphor, simile, allegory, and symbol are related to the domain of image, concept, and visualization, all types of metonymy—except for resemblance—are specifically discussed in the arena of language. This paper seeks to offer a different categorization of metonymy and the author has meant to encompass multiple types of metonymy in this smaller and more manageable category: concomitant metonymy, metonymy of proximity, and metonymy of resemblance.
    Keywords: prophetic metonymy, types of metonymy, concomitant metonymy, metonymy of proximity, metonymy of resemblance
  • Y. Kardgar, F. Babashahi* Page 143
    Mahmood Dowlatabady is one of the best writers in temporary Farsi literature. His great novel "Kelidar" has a high situation among Farsi novels. Using poetic language to describe a historical event, combining history and literature in the best way, reliving classic literary traditions, and using elements of classic literature to¬ relive Farsi language as a national identification make this novel the greatest. Many researches had been done about structure, fictional elements and… in this novel. In this essay we discuss about musical usage as one of the poetical aspect in this novel. For that, the musical elements of Kelidar are extracted from the text (v.1-10) and are categorized in many titles. In this essay, we have discussed about these titles with the related examples. According to the results, many kinds of repetitions, application of riming prose, syntax deviation from the norm as well as using the rhythm of prosody are the main titles made "Kelidar" poetical, with new special characteristics in prose.
    Keywords: Mahmood Dowlatabady, Kelidar, prose, poetical, music