آرشیو سه‌شنبه ۹ آبان ۱۳۸۵، شماره ۳۴۸۵
صفحه آخر
۲۴

دل آواز

دل نوشته منتظران

آقا!

مثل باران بهاری بی ریا و ساده ای و همچون دعا، میهمان هر سجاده.

سبز می رویی از ریشه باورهایمان و به شکوفه ایمانمان عطر و طراوت می بخشی.

مولاجان!

یاد زلالت که همچون چشمه ای تا ابدیت جاریست چشمانمان را تر می کند و دل هایمان را هم صحبت پروانه ها

مهدی جان! قلب هایمان را تا دوردست های افق به پیشوازت فرستاده ایم و انتظار در وسعت ویرانگر اندوه همدم لحظه هایمان شده است.

آقاجان!

چه می شود که در باغ نگاه هایمان گل کنی، تا به سبکبالی یک شاپرک تا سرسبزترین دهکده خاطره ها سفر کنیم و به خداحافظی شب پره ها سلام دهیم.