آرشیو پنجشنبه ۲۱ تیر ۱۳۸۶، شماره ۱۴۴۰
صفحه آخر
۱۶

به مناسبت سالروز تولد پابلو نرودا: شاعر مردم

دکتر احمد پوراحمد

شاید خود پابلو نرودا هرگز تصور نمی کرد که سال ها پس از مرگش در کشوری دوردست نشریاتی ستونی را برای روز تولد او اختصاص دهند.البته او یکی از شاعران بسیار خوش شانسی بود که پیش از مرگ بارها شاهد استقبال بی نظیر مردم جهان از شعرش شده بود. آن گونه که در خاطراتش نوشته است روزی در ایتالیا در ورزشگاهی جلسه شعرخوانی برایش ترتیب می دهند. نرودا ناگهان خود را با جمعیتی نزدیک به پنجاه هزار نفر روبه رو می بیند که پس از هلهله و فریاد شوق از دیدن او، در سکوتی حیرت انگیز منتظر شعرخوانی او نشسته اند و چشم به میکروفون دوخته اند.نخستین بیت از یکی از اشعارش را که می خواند ناگهان موج عظیم صدای جمعیت با نظمی باورنکردنی برخاسته و همراه او به خواندن شعرش می پردازند. نرودا غافلگیر شده است. مردم ایتالیا اشعار او را، همراه خود او به زبان اسپانیایی می خوانند.نرودا می گوید در پایان آن روز فراموش نشدنی ترس و وحشت بی سابقه یی وجودم را گرفت. من دیگر متعلق به خودم نبودم نمی توانستم در مقابل این مردم و چنین مخاطبانی بی تفاوت بمانم. من به این مردم تعلق داشتم و شعرم مال این مردم بود.نرودا همچنان شاعر مردم باقی ماند. در سال های پایانی عمرش حتی ساده ترین چیزها را به زبان شعر می گفت. قصیده های زیبا و

غافلگیر کننده اش برای اشیای پیرامونش مانند قاشق و چنگال، پیژامه، در و پنجره و... نشان دهنده درهم آمیختن شعر بود با هر آنچه پیرامون او است.نرودای شاعر نشان داد که صمیمیت، خلاقیت هنری و انسان محوری اگر با هم بیامیزند کشتی هنر را از میان مهیب ترین توفان ها به لنگرگاه های دوردستی در زمان پیش خواهند راند.