فصل یادآوری ماهرخ در ساعت شنی
اتومبیل ها در خیابان مشرف به مرکز روانپزشکی/ خارجی/ روز
اتومبیل حامد و به دنبال آن سواری امیرعلی کنار می کشند و پشت هم متوقف می شوند...
-اتاق روانپزشک/ داخلی/ روز
حامد و امیرعلی پیش روانپزشک رفته اند...
روانپزشک: باید بیاریدش پیش من.
حامد: آخه دکترجون، با وضعی که اون داره سخت می شه راضیش کرد بیاد اینجا.
روانپزشک: با حدسو گمان نمی شه خانوم دکترو معالجه کرد/ چه می دونم؟، شاید ترس و وحشت زن تو از شنیدن آژیر پلیس با اتفاقی که در کودکی براش افتاده در ارتباط باشه/ یادت باشه وقتی خانوم دکتر تو بچگی گم می شه فقط هشت سال داشته گم شدن تو اون سنو سال چیزی نیس که به راحتی فراموش بشه.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 70 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
- دسترسی به متن مقالات این پایگاه در قالب ارایه خدمات کتابخانه دیجیتال و با دریافت حق عضویت صورت میگیرد و مگیران بهایی برای هر مقاله تعیین نکرده و وجهی بابت آن دریافت نمیکند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.