معتادی که تاکنون مرده نیمه متحرک بود، اکنون همچون شاخ شمشاد می درخشد، می نازد و می گوید: «من دوباره به دنیا آمدم.»

زمانی که به جشن تولد پاکی یک معتاد دعوت شدم، حس عجیبی داشتم با خود فکر می کردم پیوند مجدد یک انسان با جامعه، چقدر زیباست. همیشه می شنیدیم خانه پدر و مادر خانه اول و مدرسه خانه دوم ما است و حالاخانه بهبودی (پاکی)، خانه اول معتادان شده است.

اینجا همراه با معتادهای پاک در خانه بهبودی نشسته ایم. ضبط صوت روشن و بساط شادی مهیا می شود. جوانان به میدان پایکوبی می آیند و با گرفتن دست دوستانشان، آنها را به شادی دعوت می کنند. تمام جمعیت برمی خیزند و به دور فردی حلقه می زنند که