آرشیو پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۸، شماره ۲۷۴۷
گلدونه
۸

نماز

سپیده زد، سپیده

وقت سحر رسیده

خاموش شده ستاره

صبح اومده دوباره

خروس پر طلایی

با پاهای حنایی

قوقولی قوقو می خونه

تو کوچه و تو خونه

اذان می گن دوباره

از مسجد و مناره

بابام پا می شه از خواب

می ره لب حوض آب

می شوید او دست و رو

با آب می گیره وضو

تمیز و پاکیزه باز

میاد سر جانماز

من هم کنار بابا

نماز می خونم حالا