آرشیو سه‌شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۸۸، شماره ۱۹۶۰۰
مدرسه
۹

بهار نزدیک است

زهرا مرادی

دقیقه ها به شوق رسیدنش به شمارش افتاده اند و به جای راه رفتن بر روی صفحه ساعت می دوند.

آری برگ درختان به شوق دیدن او با تمام وجود به زمین می افتند. این برگ های زرد و نارنجی هم انتظار بهار و سبز را می کشند تا لباس سبز طراوت بر تن طبیعت بپوشاند. دل شکستن خوب نیست اما شکستن دل غنچه چه حظ و لذتی دارد هنگامی که می شکند و صدای شکستنش را همه جا برمی دارد و استشمام عطر آن همه را مدهوش می کند و این آخرین ستاره شب است که در شکوه و جنبش ابرها چشم خسته ایام و چهره غبارآلود زمین را می شوید و اینک در باور باغچه غنچه شاد در صفای صبحگاهان، عطر کوهستان ها، در لب خوش خنده خورشید از ستیغ کوه در حریر این آسمان آبی یاد بهار تلالوء این خطه از سرزمین ذهن منست.