شهید بهرام مهین خاکی در تاریخ 17/1/45 در کرج متولد شد و تا کلاس دوم نظری در دبیرستان دهخدای کرج به تحصیل ادامه داد. در همین سالها بود که در دبیرستان مبارزه ای بی امان را علیه عوامل استکبار جهانی، که محیطهای آموزشی را محلهایی برای پاشیدن تخم نفاق و کینه در بین مردم در نظر گرفته بودند، شروع کرد. بعد از شروع جنگ تحمیلی از تاریخ 1/8/59 وارد سنگر عاشقان خدا، بسیج مستضعفین شده و پس از طی دوران مقدماتی به عنوان مربی آموزش نظامی مشغول خدمت شد. خیلی از مردمان زحمتکش شهرکهای اطراف کرج، هنوز مربی آموزش نظامی جوان خود را که با شور و علاقه ای وصف ناپذیر در راه یاری دین خدا، به آنها درس جهاد و مبارزه می داد، فراموش نکرده اند، او و خانواده اش در زمان جنگ تحمیلی دوستدار بسیجیان و رزمندگان اسلام و منزلشان پناهگاه ایشان بود. یکی از برادران آن شهید نیز بعدها در جبهه های جنگ به درجه رفیع جانبازی نائل شد.شهید بهرام بارها بوسیله عوامل آمریکا و منافقین جنایتکار، تهدید به مرگ شد و بارها نقشه ترور وی را ریختند که عملی نشد.حضور در صحنه های مختلف جهاد، از او انسانی راسخ با ایمانی قوی ساخته بود سرباز فداکار لشکریان خدا در تاریخ 19/8/61 رهسپار دیار مجاهدان مظلوم، جبهه غرب شد. در سرپل ذهاب و قصرشیرین به دلیل تجربیات و اخلاصش، مسئول یک واحد شناسایی شد و اوج ایمان و اخلاص و رشادتهایش در نبرد با کفار در همین جا نمایان شد.

سرانجام بهرام نیز به آرزویش رسید و به دیدار خداوند رفت چرا که خود گفته بود: «... در آخر باید از خدا خواست که روز به روز درجه ایمان و خودسازی ما را بالاببرد تا بتوانیم سربازی راسخ تر در راه او باشیم.»

آری در سحرگاه 24 اردیبهشت به هنگام یورش مزدوران بعثی، با شجاعتی وصف ناپذیر، قهرمانانه جنگید تا به شهادت رسید.

هیچ وقت نباید برای شهادت گریه کرد. بلکه باید هزارها، هزار بار شکر کرد که انشاءالله مهر شهید بر پیشانی ما چسبیده است.... دعا کنید که خونی که از من ریخته می شود در راه انقلاب و برای پیروزی اسلام و مسلمین باشد.... پیام من به مردم این است که همیشه پشتیبانی از روحانیت کنید و از خط امام و ولایت فقیه دور نشوید.