آرشیو شنبه ۴ دی ۱۳۸۹، شماره ۱۹۸۲۲
ادب و هنر
۱۰

ریشه نامگذاری واژه ها

سلیمان مختاری
دودمان

این واژه به معنای خاندان، خانواده و قبیله یا طایفه است. دلیل نامگذاری این واژه برمی گردد به اجاق خانه؛ دودمان مرکب از دو بخش: دود و مان است. «دود» به معنی «غبار تیره ناشی از سوختن اشیا» و «مان» به معنی «جای» که پسوند مکان می باشد. بر روی هم به معنی «جای دود». به مناسبت وجود اجاق خانه (آشپزخانه امروزی) که محل پخت و پز غذا و نیز محلی برای صرف غذای افراد خانواده بوده است با گذشت زمان دودمان، معنی خاندان و طایفه را به خود گرفت.

تنبل

تنبل به معنای تن پرور، فربه؛ کاهل، بیکار، گریزان از کار. ریشه این کلمه مرکب از دو بخش: تن و بل است. «تن» به معنی «پیکر، جسم» و «بل» به معنی «نیرو، توان، بزرگ»؛ همچنین لفظا به معنی: دارای تن نیرومند، چاق.

کشتی

به معنی آبپیما و نیز وسیله برای جابجایی بار یا مسافر. «کشتی» از ریشه کش که در «کشیدن» نیز دیده می شود. دلیل نامگذاری این واژه برمی گردد به آن که «آبپیما» از آن روی کشتی نامیده شده است که در گذشته کشتی ها (آبپیماها) را با دو ریسمان از یک طرف رودخانه به طرف دیگر رودخانه درمی کشیده اند.

خروس

سحرخیزی از دیر باز جزء فضایل بوده است؛ بنابراین خروس که سحرگاه با بانگ خود بشارت آمدن روز نو را به مردم می دهد از آنان می خواهد که تنبلی و خواب را از خود دور سازند و در راستی و درستی قدم بردارند.

ریشه شکل دیگر خروس، که خروش است، از خروشیدن، گرفته شده است که از نظر لغت به معنی خروشنده (به مناسبت بانگ وی) است. خروشیدن به معنای بانگ و فریاد زدن و سرزنش کردن می باشد. خیام گوید:

هنگام سپیده دم خروس سحری

دانی که چرا کند همی نوحه گری

یعنی که نمودند در آئینه صبح

کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری

ادامه دارد...