گروه حوادث دختر دانشجو، پس از آشنایی خیابانی با مهندس قلابی نمی دانست مرد تبهکار چه نقشه ای در سر دارد.

به گزارش خبرنگار ما، چند روز قبل زن و مرد جوان شیک پوشی وارد مغازه موتوسیکلت فروشی در حوالی میدان رازی - گمرک - شدند. مرد شیک پوش پس از انتخاب یک دستگاه موتور 12 میلیون تومانی به فروشنده گفت: «برای بررسی کامل موتور باید چند دقیقه ای آن را در خیابان بررسی کنم. برای اطمینان خاطر شما، همسرم - اشاره به زن جوان - همین جا می نشیند تا برگردم.حدود یک ساعتی از رفتن مرد جوان گذشته بود که فروشنده از زن جوان پرسید خانم ببخشید من بشدت نگران هستم. می ترسم برای شوهرتان اتفاقی افتاده باشد. ممکنه با تلفن همراهشان تماس بگیرید. «سمیه» با دستپاچگی شماره مسعود را گرفت اما تلفن خاموش بود. مرد فروشنده که بشدت عصبانی شده و از کوره در رفته بود بلافاصله با پلیس 110 تماس گرفت.سمیه در بازجویی ها به ماموران گفت: «دانشجوی سال آخر رشته حقوق هستم که چهار روز قبل به طور اتفاقی و در ایستگاه مترو با مرد شیک پوشی که خود را مدیرعامل یک شرکت واردات و صادرات معرفی می کرد آشنا شدم.او با چرب زبانی و حرف های فریبنده شماره تلفن همراهم را گرفت و دو بار نیز همدیگر را ملاقات کردیم. خیلی زود هم از وضعیت خوب مالی و خانوادگی اش و علاقه مندی شدید برای ازدواج با من گفت.امروز هم از من خواست برای انتخاب و خرید موتوسیکلت همراهی اش نمایم.»پس از بازجویی های مقدماتی و تشکیل پرونده، دختر جوان پس از سپردن وثیقه با دستور بازپرس دادسرای ناحیه 11 آزاد شد. در حال حاضر نیز تلاش برای ردیابی و دستگیری مهندس قلابی ادامه دارد.