آرشیو سه‌شنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۰، شماره ۴۷۶۵
رویدادها
۲۰

فرمول ها دیگر جواب نمی دهند!

با آغاز سال 1390، تلویزیون ایران و ما که مخاطبان این رسانه ایم، آموختیم که ساخت مجموعه های کمدی، سخت تر از آن چیزی است که سال ها قبل تصور می شد. دیگر با ازدحام بازیگران مشهور و غیرمشهور که سعی دارند با کارهای غیرمعمول خود داخل کادر، مخاطبان را به خنده وادارند، تاثیرگذار نیست. فرمول های قدیمی هم دیگر کارساز نیستند چه این فرمول ها از جنس آثار قدیمی «رسام – بی رنگ» باشند، چه از جنس «ساعت خوش»، چه از جنس سری نخست مجموعه «آینه» [در دهه شصت]. چیزی که مردم را مشتاق دیدن یک اثر کمدی می کند در نخستین قدم، یک متن خوب کمیک است که قصه ای سرراست را روایت کند. قصه ای که استحکام خود را در رهن «مغازه امانت فروشی خنده» از کف ندهد و قادر باشد «امانت» را به خانه برگرداند! آغاز سال 1390، به دست اندرکاران تلویزیون ایران یادآور شد که مردم به «طنز نوروزی» به چشم یک «ژانر تلویزیونی» می نگرند و عدول از قوانین نانوشته این ژانر [چه به دلیل ساخت یک رپرتاژ آگهی طنز برای یک منطقه آزاد تجاری و چه به منظور بازتولید «فیلم های خنده دار پخش خانگی» در تلویزیون] ریزش مخاطب را در پی خواهد داشت. مردم ما، در تقدیم کردن خنده شان به یک اثر [چه مکتوب باشد چه غیرمکتوب و شفاهی و نمایشی] بسیار امساک به خرج می دهند [نسبت به مردم دیگر کشورها که به نظر می رسد با تلاشی به مراتب کمتر از سوی عرضه کنندگان اثر، می خندند!] ارائه طنز برای چنین مخاطبانی، در هزار سال گذشته بسیار دشوار بوده و انتظار نمی رود با پررونق شدن انواع رسانه های مکتوب و غیرمکتوب در هزاره سوم، این امر ساده تر شده باشد!