آرشیو پنجشنبه ۱۳ امرداد ۱۳۹۰، شماره ۴۸۵۷
اجتماعی
۴
درنگ

تا انسان دیگری قربانی نشود

«آمنه بهرامی از قصاص گذشت» و تمام شد. تا مدتی نگاه ها به سوی او متمایل است و تا وقتی در کانون توجه قرار دارد، به عنوان قهرمان شکستن چرخه خشونت در جامعه تحسین می شود. این روزها که بگذرد، دختری می ماند که برخلاف دیگر قربانیان اسیدپاشی، توانست حکم قصاص مجرم را به مرحله اجرا برساند و دست آخر، چشمان «مجید موحدی» را به اختیار، به او ببخشد.

چشمانی که اگرچه هفت سال گذشته دنیا را در پی یک تصمیم نابجا از پشت میله های زندان نگریسته است. به نظر می آید همچنان نترسیده و بار مجازات را بر دوش صاحبش حس نکرده است.

اگرچه همواره عنوان شده که اصلی ترین تنبیه فرد خاطی و مجازات شخص مجرم، ابراز ندامت و پشیمانی وی و درک این اشتباه از سوی خود او است، رفتارهای ناشایست این مجرم حتی تا روز اجرای حکم قصاص نشان داده است که هنوز هم به او فهمانده نشده چه جنایتی مرتکب شده است.

چنین مجرمانی همچون دیگر خلافکاران در شرایط یکسانی در بند نگه داشته می شوند و قاعدتا از امتیازات مرخصی و عفو نیز برخوردار خواهند شد. مدت حبسی که براساس جنبه عمومی جرم برای این افراد حکم داده می شود، آنقدر هست که شخص پس از آزادی دوباره فرصت حضور در جامعه را دارد و کسی چه می داند چه می شود، اگر چنین رفتارهای نابهنجاری را یا خود او تکرار کند و یا بعضی دیگر که در مرز لغزش به ارتکاب چنین جرمی قرار دارند، با دیدن شرایط او الگوبرداری نامناسبی از این ماجرا انجام دهند؟

اصرار بر تشدید نحوه برخورد با مجرمان جرایم خشونت بار، ناهی فضیلت بخشش در جامعه نیست، بلکه آنجا که باید، پای گذشت به میان می آید. اما اگر فضای عمومی عبرت گرفتن از عاقبت چنین مجرمانی پیش چشم مردم گاهی ترسیم نشود و فقط این قربانی باشد که مورد دلسوزی قرار می گیرد، مسئولیت اجتماعی پیامدهای تکرار یا فزونی چنین رفتارهایی برعهده چه کسی خواهد بود؟