آرشیو سه‌شنبه ۳ آبان ۱۳۹۰، شماره ۲۰۰۵۷
مدرسه
۹

من و سنجد

چندین سال پیش توی نمایشگاه مطبوعات عروسک نمایشی سنجد را دیدم.

دهان بزرگ و بامزه ی سنجد با لباس نارنجی اش مرا تشویق کرد به خرید آن.

از آن سال تا به امروزحدود ده، پانزده سالی می گذرد.

من به مدرسه که می روم، سنجد را هم همراه خودم می برم.

هنوز یادم نمی رود که توی دبستان شهید پاشازاده در منطقه ی 15 تهران وقتی تذکرات ما برای نظم بچه ها تکراری و خسته کننده شده بود، سنجد آمد و با صدای یکی از بچه ها گزارشی از وضعیت نظافت کلاس ها داد و همه را به تکاپو انداخت که کلاس شان را تمیز کنند.

حالااین سنجد به دبستان کمال رفته و برای خودش مجله ای راه انداخته است.

این ماه نامه آثار بچه های دبستان کمال را چاپ می کند.

به امید موفقیت سنجد و دوستانش