آرشیو چهارشنبه ۴ آبان ۱۳۹۰، شماره ۴۹۲۴
سینما
۲۰

نشانه های نبوغ یک کارگردان جوان

مهران ماندگار

بسیاری از سینماگران موفق این روزها نشانه های نبوغ خود را از نخستین اثرشان به نمایش گذاشته اند.

امیرحسین ثقفی کارگردان جوان «مرگ کسب و کار من است» از چهره های جدیدی است که می توان به آینده او امید بست و انتظار آثار بهتری را کشید.

او هم مثل بسیاری از سینماگران نسل جوان بیشتر به رویکرد فرهنگی یا بهتر است بگوییم وجوه هنری سینما علاقه مندی نشان می دهد و این در نخستین اثرش که بشدت ساختارگرا و تجربی است، دیده می شود.

ثقفی جوان در فیلم اولش داستان سه مرد را روایت می کند که دست به سرقت کابل های برق فشارقوی می زنند و پس از کشته شدن یکی از آنها هر یک مسیری را پیش می گیرند که چیزی جز مرگ انتظار آنها را نمی کشد. داستانی ساده که با ساختار تجربی کارگردان ما را به تماشای فیلم راغب می کند اما این ایده در مسیر قصه آنقدر پخته نمی شود که تا آخر با شوق آن را دنبال کنیم. در واقع از نیمه های اثر داستان به ورطه تکرار یک موتیف (حرکت در راه های صعب العبور و برفی) می افتد. فیلم مشکل داستان دارد و فرم در نیمه دوم فیلم بر قصه سایه می افکند. هر چند این فیلم را در زمره آثار فستیوالی یا خاص پسند باید قرار داد اما این موضوع دلیل خاصی برای اینکه یک فیلم خوب نبینیم کافی نیست.

کارگردان در بسیاری از فصل های فیلم با مهارت توانسته از زبان سینما به خوبی برای نمایش لحظات و کنش ها بهره بگیرد. سکانس کابل دزدی و حجامت از این نقاط طلایی به شمار می آیند. از طرف دیگر سازنده موفق شده است با ترکیب ژانر جاده و نوآر یه فیلم با مشخصات اقلیمی ارائه دهد که در عین سادگی شخصیت ها را نیز به خوبی معرفی کند. از سوی دیگر باید از بازی های خوبی مثل پژمان بازغی، امیر آقایی و حتی کامران تفتی و اکبر سنگی هم یاد کرد. هر چند جدا از ضعف در داستان می توان اضافه بودن شخصیت هایی همچون زن بیوه و خواستگار پیر را برشمرد. هر چه هست «مرگ کسب و کار من است» بیش از انتظار ما از یک جوان تازه کار به چشم می آید و می توان حضور یک فیلمساز با استعداد را به فال نیک گرفت.