انسان هلوع حرص ممدوح
«ان الانسان خلق هلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا». (سوره معارج، آیه 21-19)
کلمه (هلوع) صفتی است که از مصدر (هلع) که به معنای شدت حرص است اشتقاق یافته است. هلوع کسی است که هنگام برخورد با ناملایمات بسیار جزع می کند و چون به خیری می رسد از انفاق به دیگران خودداری می کند. از نظر اعتبار عقلی هم هلوع چنین کسی است، زیرا آن حرصی که غریزی و ذاتی انسان است، حرص بر هر چیزخیر یا شری نیست، حرص بر هر چیز ضرر زننده یا نافعی نیست، بلکه تنها حریص بر خیر و نافع است، آن هم نه هر خیر و نافعی، بلکه خیر و نافعی که برای خودش و در رابطه با همان فرد انسان خیر باشد و لازمه این حرص این است که در هنگام برخورد با شر، مضطرب و متزلزل گردد، چون شر، خلاف خیر است و اضطراب هم خلاف حرص. و نیز لازمه این حرص آن است که وقتی به خیری رسید خود را بر دیگران مقدم داشته، از دادن آن به دیگران امتناع بورزد، مگر در جایی که اگر کاسه ای می دهد قدح بگیرد؛ پس جزع در هنگام برخورد با شر و منع از خیر در هنگام رسیدن به آن از لوازم هلع و شدت حرص است. و این هلع که برای انسان فطری قرار داده شده است - و خود از فروع حب ذات است - به خودی خود از رذایل اخلاقی نیست و چطور می تواند صفت مذموم باشد با اینکه تنها وسیله ای است که انسان را دعوت می کند به اینکه خود را به سعادت و کمال وجودش برساند، پس حرص به خودی خود بد نیست، وقتی بد می شود که انسان آن را بد کند و درست تدبیر نکند، در هر جا که پیش آمد مصرف کند، چه سزاوار باشد و چه نباشد، چه حق باشد و چه غیر حق و این انحراف در سایر صفات انسانی نیز هست، هر صفت نفسانی اگر در حد اعتدال نگاه داشته شود فضیلت است و اگر به طرف افراط و یا تفریط منحرف گردد، رذیله و مذموم می شود.