آرشیو سه‌شنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۹۱، شماره ۱۵۱۲
سینمای ایران
۱۱

احساس و حرفه

بهمن کشاورز
انتخاب: اجاره نشین ها، لیلا، گاو، هامون و مهمان مامان

از سینمای داریوش مهرجویی «اجاره نشین ها»، «لیلا»، «گاو»، «هامون» و «مهمان مامان» را بسیار دوست دارم. شاید این فهرست خیلی بلندبالاباشد. البته برای منی که تخصص سینمایی ندارم در دیدن فیلم ها بیشتر به وجه احساسی که برایم باقی می گذارد توجه می کنم. اما گاهی در فیلم ها بحث هایی مطرح می شود که مربوط به حرفه اصلی من نیز هست. مثلادر اجاره نشین ها با مساله ملک و مشکلات آپارتمان نشینی طرف هستیم. یا در فیلم لیلاما با یک پدیده غیرعادی در روابط اجتماعی برخورد می کنیم که بسیار تاثیر گذار دیده می شود. لیلابه واقع نسخه بدل هامون منتها در جهت عکس آن است؛ جهت عکس به دلیل تغییر موقعیت شخصیت ها. اگر در هامون با مردی شکست خورده در عشق و درگیر با دنیای ذهنی روبه روییم، در لیلازنی تنها را می بینیم که در حال شکست عشقی و در حقیقت دنیایی است که سعی در ساخت آن داشته، اما با شکست مواجه شده است. لیلاالبته از آن دست شخصیت هایی است که بیش از آنکه بستیزد، در محیط خود و آنچه بر او تحمیل می شود، درمی آمیزد. شاید او پذیرش شکست عاشقانه را در سکوت و انزوا و حتی پذیرش خواستگاری مسخره کننده ای با حضور خود، به سخره گرفته یا حتی به مبارزه طلبیده است. برزخی در فیلم های مهرجویی وجود دارد که قهرمان و شخصیت داستان با آن درگیر است. هرچند این شخصیت ها نیز مبهم اند و از گذشته یا آینده آنها چیزی نمی دانیم. شاید منظور در دم و در لحظه بودن آنهاست. زندگی در همان لحظه و همان دم یعنی در زمان حاضر. از طرفی هم فیلم هامون با بازی تاثیرگذار مرحوم شکیبایی زندگی افراد روشنفکر دهه 60 را به خوبی به نمایش می گذارد. مهرجویی از افتخارات سینمای ایران است و کسی نیست که فیلم های او را ندیده باشد.