آرشیو دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۱، شماره ۲۶۰۴
صفحه آخر
۱۶
پستخونه

بچه ها متشکریم از بیخ

نامه به یک پراید

ابراهیم رها

سلام پراید!

روزگار، ما را به جایی رسانده که به پراید نامه بنویسیم. (فکر کن!) پراید عزیزم، شنیده ام مرز هجده میلیون تومان را رد کرده ای. ای قشنگ تر از پریا از این به بعد، انصافا، تنها تو کوچه نریا. چون با این وضعیت زورگیری، اختلاس و... کلابچه های محل دزدن و خدای نکرده زبانم لال یکجا تو رو می دزدند.

پراید خوبم، انژکتورت را قربان، ای لاستیکت تو حلقم، ای فدای برجستگی صندوق عقب تو، ای دور رینگت بگردم، فکر می کردی یک زمان به مدد تلاش شبانه روزی مسوولان هجده میلیون تومان بشوی؟!

ای پراید، ای نازنین، ای ماکسیما مخفی، ای طرح ژنریک بنز، ای پرادو مینیمال تو الان در شرایطی هستی که می توان لنت هایت را طوطیای چشم کرد. تو الان در موقعیتی هستی که دود اگزوزت صد مرتبه از هوای فرحزاد مصفی تر است! تو چنان مقام و منزلتی داری که مردم عاشق جیب چاک تو هستند. یعنی قیمتت جیب جر می دهد، باقلوا! من در حسرت آن لحظه خواهم سوخت که سایپا سر در کارخانه اش بیلبورد بزند «این ور پراید اوفینا/ اون ور پراید اوفینا».

ای تراول چک متحرک، ای هر دور لاستیک تو شیش ماه کار کردن من، ای که دیروز در حد غضنفر بودی و امروز اما یک پا «ارزو» شدی. همینطور که در خیابان ها حرکت می کنی و از مردم دل می بری به جان مسوولان با بالاگرفتن برف پاک کن هایت دعا کن. آنها و فقط آنها چنان در حوزه اقتصاد کیمیاگری بلد بودند، که توانستند نه مس، که لگنی مانند تو را طلاکنند: طلای هجده عیار! باز من نمی دانم چرا این مردم ناسپاس از مسوولان انتقاد می کنند. قیمت پراید امروز، قیمت زانتیای یک سال پیش است. آیا این امر به راحتی به دست می آید؟ این دوستان ناممکن ها را برای ما ممکن کرده اند. ای الهی آخ و همینطور بچه ها متشکریم از بیخ.