بحث مهمی که در جامعه امروز برای زنان مطرح است، مقوله بازسازی هویت اجتماعی زنان است.

این بحث برای زنان در جامعه نوین در حال بازتعریف و ارزیابی مجدد است، همچنین بازنگری و بازاندیشی در این مساله بحث گسترده ای را به خود اختصاص داده است. منظور اصلی از این فاکتورها این است که زنان تمایل دارند در عرصه های خصوصی و عمومی نقش آفرینی کنند.

زنان در عرصه خصوصی عهده دار مسئولیت خانواده و فرزندان هستند و زندگی شان با ازدواج و فرزندآوری شکل دیگری به خود می گیرد و مسئولیت شان بیشتر می شود.

زنان همواره برای حفظ هویت شان در این بعد از زندگی تلاش می کنند.

تمام دختران وقتی به سن ازدواج نزدیک می شوند تمایل دارند یک ازدواج موفق داشته باشند و در پناه انتخاب درست همسر یک خانواده ایده آل تشکیل دهند و از سوی دیگر مادر شدن را نیز برای حفظ هویت زنانه خود در اولویت قرار می دهند. بخشی از هویت زنان به طور قطع نقش های خانوادگی است که در جامعه قابل تعریف است.

زنان در نقش های اجتماعی و فرهنگی متفاوت عمل می کنند، بنابراین نخستین موضوعی که زنان در جامعه امروز به آن اهمیت می دهند مساله بازتعریف هویت اجتماعی است.

در این راستا زنان می خواهند یک هویت جدید را پیدا کنند و این هویت جدید باعث می شود نقش های خانوادگی در عرصه خصوصی و عرصه های اجتماعی را حفظ کرده و در هر دو زمینه حضور فعال داشته باشند.

در عرصه های عمومی مساله اشتغال، تحصیل و روابط اجتماعی زنان با جامعه مدنی مطرح است و آن ها نمی خواهند فعالیت های خود را فقط در عرصه های خصوصی به نمایش بگذارند.

زنان تمایل دارند نقش های خصوصی و خانوادگی را در کنار عرصه عمومی حفظ کنند، این مساله در سه سطح خرد، میانه و کلان قابل تعریف است، اما موضوع تعادل بین این دو هسته و بعد هویت زنان مساله ای است که باید به آن توجه خاص داشت.

تعادل بین این دو عرصه بسیار حائز اهمیت است زیرا یکی از چالش های مهم زنان مربوط به بحث تعادل بین دو عرصه می شود.