آرشیو پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۲، شماره ۵۴۱۱
فرهنگ و اندیشه
۱۳
درنگ

راه زندگی

آیت الله سید محمد خامنه ای (رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا)

خداوند در قرآن کریم خطاب به انسان ها می فرماید: زمانی که پیامبر(ص) شما را به آن چیزی که به شما حیات و زندگی می بخشد دعوت می کند، دعوت او را بپذیرید. در تعریف فلسفی از حیات معتقدند حی و زنده کسی است که دو ویژگی ادراک و قدرت عمل را داشته باشد که این دو ویژگی در همه موجودات وجود دارد. در این میان این نکته حائز اهمیت است که فلسفه و راهی که انسان به نام زندگی برای خود انتخاب می کند، چیست؟ فلسفه موجب می شود انسان به تدریج عالم شود، به طوری که علم را فرا گرفته و با گذشت زمان بر حجم علم خود بیفزاید. این کار که تنها از عهده انسان بر می آید میزان درک او را افزایش می دهد.

نخستین گام در جهت افزایش ادارک انسان، شناخت جهان اطراف اوست؛ چرا که در این نوع شناخت فرد به انسان شناسی و خودشناسی نائل می شود.

گام بعدی شامل جهان شناسی می شود؛ این که انسان بداند جهان چیست و مبدا و منتهای آن کجاست! بنابراین اگر یکی از ویژگی های حیات، ادراک باشد انسان باید به آن مرحله برسد که این ادراک، ایستا نبوده و پویا است. در رابطه با این که فلسفه چه نقشی در مسیر زندگی انسان بازی می کند ابتدا باید دانست که رابطه انسان با جهان آفرینش چیست و در کجای عالم قرار دارد؟ آیا او موجودی کوچک بوده که در گوشه ای از عالم رها شده یا موجودی است که در حال تکامل و جا باز کردن در این عالم بوده و آن را تسهیل می کند؟

می توان گفت که انسان موجودی پویاست که پس از شناسایی عالم شروع به مسلط شدن بر آن می کند. هدف از خلقت، مسلط بودن به این عالم است و به همین دلیل قرآن کریم انسان را خلیفه الله یعنی جانشین خداوند معرفی می کند.

به عبارت دیگر ما جزئی از این عالم هستیم؛ عالمی که مجموعه ای متحد، هماهنگ و هدف دار است و مبدا و منتهایی دارد.

فلسفه به ما آموزش می دهد که با عالم همگام باشیم و برخلاف جریان طبیعت حرکت نکنیم. برای این که فلسفه بتواند راه زندگی را به انسان نشان دهد باید از اصل تبعیت کل از جزء پیروی کنیم؛ چرا که انسان جزئی از کل مجموعه عالم است؛ فلسفه همان راه زندگی است و اگر بتوانیم به یک اندیشه و فلسفه درست دست یابیم راه زندگی را نیز یافته ایم.