آرشیو دوشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۲، شماره ۱۷۸۲
صفحه آخر
۱۶
از هر نظر بی نظر

فرهنگستان زبان و ادب فارسی سنگ تمام گذاشت:چی کار می کنی؟

پوریا عالمی
من چم می ورزم

هرچه ما جلوگیری کردیم تا به کلمه های مصوب فرهنگستان فانتزی زبان و ادب فارسی کار نداشته باشیم، نمی شود. دست آدم که نیست. این بار «ایسنا» رفته کلمات مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی را پیدا کرده و رسانده به دست ما تشنگان بی زبان و بی ادب فارسی. این هم شما و این کلمه ها و ترکیب های خنده دار رسمی:

اسکی (ski) = برف سری

دست شان درد نکند با این کلمه سازی. احتمالابه چوب اسکی می گویند: ترمز برف سری.

فقط از فرهنگستان زبان و ادب فارسی تقاضا داریم، با توجه به کلمه کامل «برف سری»، برای آن حالت خاصی هم که آدم می نشیند و با منتهاالیه خود روی برف سر می خورد، کلمه پیشنهاد کند.

اسکیت (skating) = چرخ سری

یعنی اگر ماشینی توی زمستان چرخش سر بخورد و بزنیم به کسی، پلیس اینطور می نویسد:

تصادف به علت اسکیت کردن با ماشین سواری.

کیک بوکسینگ (kick boxing) = پامشت

پامشت؟ من مطمئنم هیچ کدام از اساتید مستقر در فرهنگستان کیک بوکسینگ ندیدند و پامشت را از لغت نامه و نهایتا سرچ در گوگل به دست آوردند. اما باز خوشحالم حالاکه بدون تحقیق، و به صورت قضا قورتکی کلمه می سازند، کیک بوکسینگ را «پا زدن در حال جعبه» ترجمه نکرده اند! با این اوصاف به زودی پاتوپ به جای فوتبال، شلیک توپ جایگزین والیبال، دست توپ معادل هندبال و سبدتوپ به جای بسکتبال استفاده می شود.

ژیمناستیک (gymnastic) = چم ورزی

گزارشگر: شما چه ورزشی می کنی؟

ورزشکار: من چم می ورزم.

دیالوگ 2

اولی: میای بریم باشگاه، با هم چم بورزیم؟

دومی: نه که نمیام.

راکت (racket) = دستاک

دستاک؟ یعنی وجدانی، عالمی بمیره، به این نان و نمک، اگر چهارتا از این اساتید توی عمرشان رفته باشند استادیوم. استادیوم که خوب است باشگاه هم نرفتند. باشگاه که هیچی، مطمئن باشید دنبال بچه شان هم نرفته اند تا دم باشگاه. هی کلمه ها را گوگل می کنند بعد کلمه می سازند همین می شود دیگر.

ادامه دارد: فردا باقی حساب فرهنگستان را می رسیم