حاشیه های واردات یک ایرانی!
این روزها هم مساله بازگشت خلعتبری به وطن از لیگی که نام آن مترادف با یک معنای متضاد با تعصب ایرانی ماست، به یک مساله پرحاشیه تبدیل شده است که بازخوردهای متفاوتی را در جامعه ایرانی داشته است. باشگاه العجمان امارات برای صدور رضایت نامه این ستاره ملی پوش تقاضای مبلغی در حدود یک میلیون دلار می کند و سران پرسپولیس با ادعای دیپلماسی ورزشی به دنبال آن هستند تا هم به سران باشگاه اماراتی باج ندهند و هم با تخفیف محتمل اما نه قطعی 200 هزار دلاری خلعتبری را به ایران بازگردانند، درست مشابه همت ملی که برای نگه داشتن نکونام در استقلال صورت گرفت. با این وجود حالااین همت ملی درباره خلعتبری زیر سوال رفته است و کلاقضیه اهتمام داشتن به این همت ملی مورد شک و شبهات بسیار قرار گرفته است. راستی آیا باید برای بازیکنی که مدعی است قبل از مشخص شدن نام لیگ امارات قرارداد خود را با العجمان بسته است رقمی در حدود 3 میلیارد تومان هزینه کرد؟ آیا تعصب امروز ما که حالادر ابعاد مولتی میلیاردرهای عاشق به قرار گرفتن در کانون توجهات متبلور شده است، فقط باید درباره خارج کردن ارز از مرز در مقابل بازگردان ستاره یی محبوب از لیگی با نامی منحوس برافروخته شود؟ اینکه ما به خارج شدن ارز از مرز عادت کرده ایم، بماند، اینکه سه میلیارد در مقابل سه هزار میلیارد اصلارقم قابل توجهی نیست، بماند، اینکه با این سه میلیارد تومان چه خدمات ارزنده و خیری می تواند در سطح کشور انجام داد، بماند، اما چرا به اسم تعصب کاری را به کام خود انجام می دهیم تا با «شومن بازی» خود سوپرمن جلوه کنیم و عقده گشایی کنیم؟ باور کنید وارد شدن ارز به مملکت در شرایطی که خلعتبری دارد، بهترین راه مبارزه با لیگی با نام منحوس است. باور کنید اگر مدعی تعصب هستیم باید فکری به حال ذخایر نفت و گاز مشترک خود با قطر در حوزه پارس جنوبی بکنیم نه اینکه بر سر بازگرداندن خلعتبری تعصب را از بر کنیم!