آرشیو یکشنبه ۳‌شهریور ۱۳۹۲، شماره ۱۸۱۵
صفحه آخر
۱۶
یادمان

یادی از «شیلاویتکر»

علیرضا شجاع نوری

اواسط دهه60 که تازه بعد از دوسالی مکاتبه با جشنواره های بین المللی، متقاعد شده بودند که در ایران سینمای قابل اعتنایی وجود دارد و کم کم فیلم ها را دعوت می کردند جشنواره جشنواره ها در شهر لندن به مدیریت «شیلاویتکر»، فیلم های «دستفروش» محسن مخملباف و «طلسم» داریوش فرهنگ را به نمایش گذاشت، که هر دو فیلم با استقبال درخشان شرکت کنندگان و منتقدان روبه رو شدند. اما این تمام ماجرا نبود بلکه رویداد مهم دیگر حمایتی بود که خانم ویتکر از فیلم های ایرانی می کرد و هم او بود که قلم «جان گیلت» منتقد مشهور و تراز اول آن روز را به نوشتن راجع به سینمای ایران ترغیب کرد. از آن روز سینمای ایران یک حامی پروپا قرص پیدا کرد و همیشه در هر فرصتی و هر جمعی متعصبانه از سینمای ایران تعریف می کرد. امروز که آوازه سینمای ایران در همه جا پیچیده است و عظمت آن بر هیچ کس پوشیده نیست، شاید تعریف از سینمای ایران امری عادی و بدیهی به نظر آید اما در آن روزگار که همه تبلیغات رسانه ای علیه ایران بود و کسی در آن سوی مرزها باور نمی کرد که در ایران زندگی در جریان باشد تا چه رسد به سینما، صحبت کردن از سینمای ایران آن هم به تمجید، پایمردی می خواست که خانم ویتکر این ابرام را داشت. کم کم دیگرانی هم به صف حامیان سینمای ایران پیوستند اما خانم ویتکر از اولین یاران سینمای ایران بود و اگر امروز نقش سینمای ایران روی نقشه سینمای جهان پررنگ است، بی شک خانم شیلاویتکر در آن سهم بسزایی دارد. چند شب پیش سر صحنه تمرین یک نمایش در فرهنگسرای نیاوران خانم «معتمدآریا» را دیدم. پس از مدت ها، خیلی خوشحال شدم. دقایقی پس از صحبت، از من پرسید که آیا از شیلاویتکر خبر دارم، دلم فرو ریخت! دو هفته ای بود که از این جهان خداحافظی کرده بود. فکر کردم شاید بد نباشد کسانی که از موفقیت های بین المللی سینمای ایران شاد می شوند بدانند یکی از دوستداران این سینما خانم شیلاویتکر بود و الان که از میان ما به جشنواره جشنواره های واقعی رفته، یادی از او بکنند.