روحانی یک بار دیگر نشان داد به مردم کوچه و بازار شبیه است. او دیروز اعلام کرد خدا به من حوصله زیادی داده. می بینید؟ خب خدا به ما هم حوصله زیادی اهدا کرده. یعنی فکرش را بکنید اگر به ما حوصله نمی داد چطور هشت سال تحمل می کردیم؟ خودم دلواپس خودم شدم. می بینید که من در آن واحد هم به جبهه باحوصلگان روحانی دلبستگی دارم و هم به جبهه دلواپسان منتقد روحانی. در واقع ما مردم کلااهل پارادوکس هستیم. مثلاخودمان (بخوانید خودشان) فیلترینگ اینترنت را راه می اندازیم بعد انتقاد می کنیم (بخوانید انتقاد می کنند) استفاده از وی پی ان هزینه کشف جرم را بالامی برد و خطرناک است. به هرحال تصمیم گرفتیم موسیو شیطان را از طریق کانال کولر بفرستیم دفتر دکتر روحانی ببینیم آنجا چه خبر است:

جهانگیری: عرض کنم که منتقدان توافق ژنو دیگر دارند تخته گاز می روند و ترمزشان بریده...

روحانی: کمی حوصله کن...

جهانگیری: با هجمه هایی که با دولت می شود چه کنیم؟ اولیش که این مستند من روحانی هستم بود و دومی اش هم...

روحانی: گفتم کمی حوصله کن...

جهانگیری: داستان نقد دولت به قیمت گذاری بنزین رسیده و می پرسند چرا...

روحانی: ببم جان شما کمی حوصله کن...

جهانگیری: ای بابا... در مورد وزارت ارشاد هم خیلی حرف و حدیث زیاد شده. مسائل چاپ کتاب و خانه سینما و...

روحانی: اگر توانستی کمی حوصله کنی...

جهانگیری: انتخابات مجلس هم کم کم دارد سوژه محافل می شود. می خواهند ببینند موضع دولت شما چیست و...

روحانی: اسحاق جان دندان روی جگر بگذار. حوصله داشته باش دیگه

جهانگیری: یعنی چی خب؟ بالاخره ما باید کمی هم مقابل این زورمداری ها و تمامیت خواهی ها بایستیم یا نه؟ هی حوصله کن حوصله کن... برای ما نان و آب می شود؟

روحانی: آخیش بالاخره این سوزن را نخ کردم. حالامی شود پارگی های هشت ساله را بدوزیم. نخش چینی است نمی رفت تو. هی می گویم حوصله کن... بفرما تمام شد. حالااز اول بگو ببینیم از مملکت چه خبر که دوره حوصله کردن تمام شد. بگو اسحاق جان. از اول اول بگو