تخریب و توهین از نتایج وابستگی و قدرت طلبی است
اگر تمامی مسوولان و افرادی که الان مسوولیتی بر عهده دارند و همچنین آنانی که در گذشته چنین مسوولیتی داشته اند یک عقبگرد داشته باشند و به روزهای بعد از انقلاب اسلامی نگاهی داشته باشند، متوجه می شوند که در آن دوران با تمام مشکلات موجود، اخلاقیات و روابط توامان با احترام و مبتنی بر گفتار و کردار اسلامی در سطح جامعه حاکم بود. در آن دوران مسوولان از مبانی اخلاقی دور نشده بودند و قدرت را هدف نمی دانستند. اما امروز ما شاهد هستیم که قدرت جایگزین اخلاق در جامعه شده است. به تعبیری شان و منزلت قدرت بر جایگاه اخلاق غلبه کرده است. در حالی که قدرت در جامعه اسلامی به منزله تحقق جمهوریت و اسلامیت ارزشمند است ولی بدون اخلاق و مبانی اسلامی مانند اسب سرکش و طغیانگری است که سوار خود را دیر یا زود بر زمین می زند. به نظر من تخریبگران امروز نیز که قدرت را بدون رعایت مبانی اخلاقی دنبال می کنند سرنوشتی مانند همان سواره خواهند داشت و اگر بنا باشد که به این ادبیات نامناسب و توهین ها ادامه دهند دیر یا زود از اسب خواهند افتاد. متاسفانه در جامعه امروزی خیلی از مبانی اخلاقی دور شده ایم. جناح ها و جریان های سیاسی در بسیاری از موارد توانسته اند افراد را در خودشان هضم و حل کنند. در حالی که باید عکس آن صورت بگیرد یعنی آنکه چهره های برجسته و نخبه بر جریان ها تاثیرگذار باشند. کمااینکه اگر شما به جریان های منتقد نگاه کنید، متوجه می شوید که هرچه انتقادها تندتر و تخریبی می شود وابستگی تخریبگر به جریان های خاص بیشتر است.