آرشیو چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۴، شماره ۳۳۷۳
صفحه آخر
۱۶

بزنگاه

دوست دارم به خودم فحش بدهم، داد بزنم و یقه خودم را بگیرم ولی فقط سرم را تکان می دهم. ترس هایم مسخره تر از آنند که بتوانم بگویم. من همیشه می ترسیدم. از تاریکی مطلق اتاقم، وقتی همه چراغ ها به دستور پدر خاموش می شد می ترسیدم.

انگار کمی مرده بودم- مهین دخت حسنی زاده